وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

ماجرای فتنه 88

0

ماجرای فتنه 88

فهرست این نوشتار:

فتنه 88[109]

 

ریشه ها و عوامل آشکار و پنهان فتنه 88 چه بود؟ چگونه نظام و رهبری موفق به مهار این توطئه شد؟

 

 

نکته:

 

یکی از حوادثی که می رفت نظام جمهوری اسلامی را با مشکلات زیادی روبه رو نماید، حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری 88 بود.

آنچه پس از انتخابات رخ داد در لایه ظاهری اعتراض به نتیجه انتخابات با ادعای واهی تقلب بدون هیچ گونه دلیل و مدرکی و با استفاده از روش‌های غیرقانونی و کشاندن اعتراضات به سطح خیابان‌ها بود. در حالی که راه حل قانونی برای این مسئله وجود داشت و انتظار این بود کسانی که معتقد به نظام اسلامی بوده و سالیان زیادی به نظام خدمت نموده و قانون‌گرایی و احترام به قانون را از برنامه‌های اصلی خود معرفی نموده بودند، از طریق مجاری قانونی مطالبات و ادعاهای خود را پیگیری نمایند. ولی متأسفانه اصرار بر پیمودن مسیرهای غیرقانونی برای پیگیری مطالبات، منجر به بروز تشنجات و بر هم خوردن نظم و امنیت و آرامش مردم شد. اما در پس پرده‌ حوادث رخ داده و لایه زیرین آن، تلاش برای برهم زدن امنیت و آرامش کشور و براندازی نظام و مقابله با نظام اسلامی در سایه حوادث و آشوب‌های خیابانی تحت عنوان اعتراض به انتخابات در دستور کار دشمنان و بدخواهان داخلی و خارجی نظام قرار گرفت و مخالفان نظام تمام تلاش خویش را برای سوء استفاده از فضای به دست آمده و به اصطلاح ماهی گرفتن از آب گل آلود به کار بستند و سیل عظیم تبلیغات منفی رسانه‌های غربی و پوشش گسترده حوادث و بزرگ نمایی‌ها و سیاه کاری‌های صورت گرفته توسط آن‌ها و حمایت کشورهایی نظیر آمریکا و انگلستان – که دشمنی آنان بر مردم ایران پوشیده نبوده و نیست – و این بار تحت لوای حمایت از مردم ایران و آزادی به میدان آمده بودند، شاهد گویایی بر برنامه ریزی دشمنان در این مسئله بود.

 

ریشه ها و عوامل آشکار و پنهان فتنه 88:

 

آن چه فردای پس از انتخابات سال ۸۸ را رقم زد فرصتی بود که از سال ها قبل و با برنامه ریزی مدون و منسجم بیگانگان و طمع و همراهی عناصر فریب خورده داخلی فراهم آمد. فضای مطلوب سوءاستفاده بیگانگان، از طریق حاکم شدن فضای غیرعقلانی و تهییج  احساسات، نادیده‌گرفتن تذکرات مقام معظم رهبری و قواعد و اخلاق انتخاباتی و مصالح انقلاب مهیا شد تا دشمنان به  پیاده‌سازی سناریوی از پیش تعیین شده خویش بپردازند. در این راستا می توان به عوامل خارجی و داخلی مؤثر در این  حوادث اشاره کرد:

 

الف: زمینه ها و عوامل خارجی

 

مجموعه اسناد و مطالعات موجود نشان می دهد به طور کلی راهبرد غرب در قبال ایران اسلامی مبتنی بر این پیش فرض است که در نهایت هر نوع سناریوی براندازانه علیه ایران باید راهی به داخل ایران بیابد و هدف از مجموعه فشارهای بین المللی بر ایران نیز در نهایت چیزی جز اثرگذاری بر داخل ایران و فعال کردن مجموعه نیروهای غرب گرا – که همواره نسبت به اکثریت مطلق مردم، اقلیتی بسیار کوچک محسوب می شده اند – نبوده است.

 

یکی از عوامل زمینه ساز فتنه ۸۸ در زمانی به مدت دو دهه به ویژه از سال ۱۳۸۴ به این سو، در قالب سازوکارهای زیر صورت گرفته است:

 

1)برقراری ارتباطات پنهان.

 

2)کمک مالی.

 

3)حمایت علنی در چارچوب پروژه های دیپلماسی عمومی.

 

4)فشار به نظام جمهوری اسلامی به منظور ایجاد فضای مانور برای جریان غرب گرا در داخل.

 

5)شبکه سازی اجتماعی در حوزه های مجازی و حقیقی.

 

نکته:

 

در عین حال نکته مهم و برجسته در این میان این است که غرب برای کلیدزدن پروژه خود به آماده شدن مجموعه ای از شرایط داخلی نیاز داشت و به منظور هر چه کامل تر کردن این پروژه از پیش برنامه ریزی شده، انتخابات را به عنوان یکی از مهم ترین نقاط قوت جمهوری اسلامی هدف قرار داد.

بررسی دقیق و موشکافانه فتنه ۸۸، نشان می دهد عملکرد و سخنان سران داخلی و خارجی فتنه، الگوبرداری کاملا دقیق از تئوری‎ های از پیش طراحی شده انقلاب های مخملی در مراکز تولید توطئه سیستم های جاسوسی خارج از کشور از جمله تئوری مبارزات خشونت پرهیز و روش های مسالمت آمیز نافرمانی مدنی کسانی چون جین شارپ بوده است که در تمام نمونه‌های قبلی خود – از جمله موارد اجرا شده در اروپای شرقی و آسیای میانه – به صورت «انتخابات‌محور» عمل کرده است.

مطابق اسناد موجود، کشورهای غربی و در رأس آنها دولت آمریکا بر مبنای مجموعه کدهایی که از داخل ایران دریافت کردند به این نتجه رسیدند که مقطع انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۸۸ بهترین فرصت برای اجرای کودتای مخملی در ایران است.

 

نکته:

 

آنچه به عنوان عوامل خارجی زمینه ساز فتنه ۸۸ مد نظر است، صرفاً یک فاکتور تأثیر گذار بر سهل شدن زمینه بروز فتنه ۸۸ نیست. بلکه می توان به جد گفت طرف غربی در برنامه ریزی، سازماندهی و هدایت ناآرامی های اجتماعی به سمت و سوی مورد نظر خود نقش اصلی را برعهده داشته است. از این رو مدیریت فتنه ۸۸ برعهده طرف غربی بوده است.

در اثبات این موضوع شواهد بسیار قطعی در مواضع رسمی «سکانداران غرب»، «طرح های مراکز تولید توطئه آمریکایی» و «رسانه های دیداری، شنیداری، مجازی و مکتوب» موجود است. آنچه در این بحث به آن اشاره می شود شواهد موجود از دخالت و مدیریت غربی ها در این سه منبع است.

 

دخالت غربی ها در انتخابات 88:

 

۱. بنیادهای غربی حامی براندازی

 

به نتیجه نرسیدن پروژه ی جنگ سخت در ایران سبب شد، نظام سلطه جهت پیگیری اهداف خود در ایران و خاورمیانه پرونده خاصی در اتاق های فکر خود برای ایران پدید آورد. مؤید این موضوع تعدد قابل ملاحظه تولیدات مؤسسات برانداز پیرامون ایران است. مرور پژوهش های انجام شده در بنیاد های غربی طی سال های نزدیک به ۲۰۰۹ نشان می دهد تحلیل گران از عدم وجود یک استراتژی کلان نگر پیرامون ایران و غرق شدن در تاکتیک هایی همچون «ایران منهای انر‍ژی هسته ای» نگرانند و به دنبال دست یابی به یک استراتژی مدون هستند.

به وجود آمدن چنین دیدگاهی است که موجب می شود به یک باره تعداد پژوهش ها پیرامون دست یابی به یک استراتژی کلان در برخورد با ایران و بازشناسایی ارکان جمهوری اسلامی اوج گیرد.

هم اکنون حدود ۶۰ بنیاد و مؤسسه مرتبط با «جنگ نرم در ایران» در حال فعالیت هستند. در این جا سعی شده است صرفاً به نقش تعدادی از مراکز تولید توطئه در فتنه ۸۸ توجه شود.

بنیاد سوروس یا جامعه باز؛ شواهد بسیار زیادی از برنامه ریزی چندین ساله بنیاد سوروس در ایران و تلاش این مرکز برای اجرای پروژه «انقلاب مخملین در ایران» وجود دارد. تا آنجا که علاوه بر رسانه های غرب، برخی محققین غربی نیز پیرامون «شکست انقلاب نرم در ایران» مقالاتی ارائه کرده اند و از حمایت های مالی و فکری غرب و به طور خاص بنیاد سوروس سخن گفته اند.

گذشته از اعترافات کیان تاجبخش، همراهی و راهنمایی جین شارپ با اغتشاش گران، نشان از تئوریزه شدن ناآرامی ها در این بنیاد است.

 

نکته:

 

خانه آزادی؛ همه عناصر اصلی مؤسسه خانه آزادی صهیونیست هستند و از چند سال پیش با بودجه ۱۵ میلیون یورویی هلند یک وب سایت (مجله اینترنتی) به نام «گذار» به زبان فارسی منتشر کردند. گردانندگان بخش فارسی این مؤسسه افرادی همچون ساسان قهرمانی، فرج سرکوهی، عباس معروفی، فاطمه حقیقت جو و همسرش محمد تهوری، مجید محمدی، علی افشاری و محسن سازگارا و نیک آهنگ کوثر هستند.

 

نکته:

 

چند ماه قبل از انتخابات خانه آزادی دستورالعمل آموزشی را در وب‌سایت «گذار» منتشر نمود که مبارزه مسالمت‌آمیز با ۵۰ نکته اساسی را آموزش می داد و به واقع آموزش انقلاب رنگی بود. لازم به ذکر است این مؤسسه ارتباط بسیار نزدیکی با CIA دارد.

فعالیت چهار ساله وب‌سایت «گذار» وابسته به این بنیاد و تلاش جهت شکل دهی رویکردهای رسانه ای مهم ترین فاکتور‌های عملکرد این مرکز علیه ایران است.

 

نکته:

 

صندوق اعانه ملی برای دموکراسی(N.E.D)؛ ۹۰% بودجه این صندوق از کنگره آمریکا تأمین می شود. این مؤسسه بودجه مؤسساتی همچون بنیاد برومند، مشارکت آموزشی زنان، نایک، مؤسسه دموکرات ملی، مؤسسه جمهوری خواه ملی N.R.I را تأمین می کند که تمامی این مؤسسات در گزارش معاون خارجی وزارت اطلاعات به طور مجزا نام برده شده اند از جمله افرادی که به عنوان محقق میهمان به این صندوق دعوت شده اند می توان به : هاله اسفندیاری، لادن برومند، رامین جهانبگلو، سیامک نمازی، حسین بشیریه، علی افشار، منوچهر محمدی، مهناز افخمی، تریتا پارسی و مهرانگیز کار اشاره نمود.

به اذعان بسیاری از تحلیل گران غربی نقش اصلی بنیاد N.E.D در پروژه تلاش جهت انقلاب رنگین در ایران در بعد سرمایه گذاری های مالی  اش است.

 

نکته:

 

مؤسسه بروکینگز؛ کنت پولاک کارشناس علوم سیاسی و روابط بین المللی از جمله افرادی است که روی مسائل ایران تمرکز دارد.

 

نکته:

 

پولاک با تألیف کتابی سعی کرده براندازی نرم در ایران را توجیه کند و اثبات کند که چرا جمهوری اسلامی تهدیدی برای منافع آمریکا در منطقه است و مرکز سابان وابسته به بروکینگر گزارش ۱۶۴ صفحه ای تحت عنوان «کدام مسیر به سمت ایران؟» منتشر کرد که در آن جنگ نرم بهترین گزینه برای براندازی جمهوری اسلامی ایران معرفی شده بود. تنها دو روز پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این سند ۱۶۴صفحه ای اقسام متعدد روش های براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران به تفصیل بیان شد.

می توان ادعا کرد منسجم ترین و نزدیک ترین رویکرد به آنچه در ایران رخ داد همین محصول ۲۰۰۹ بنیاد بروکینگز است.

بعد از انتخابات، غرب جهت رسیدگی به آخرین وظیفه مدیریتی خود در فتنه ۸۸ به بازخورد گیری و تلاش جهت کنترل اوضاع ایران پرداخت. برگزاری میزگرد هایی چون «مشت بسته ایران» توسط بنیاد بروکینگز و توان سنجی های مؤسسه رند از ارکان نظام، تلاش جهت تحریک افکار عمومی به وسیله ابزار رسانه، موضع گیری ها و هشدارهای سیاست‌مدارانی چون کیسینجر در این راستا به نظر می رسد.

 

نکته: 

 

دخالت و برنامه ریزی عوامل خارجی برای ایران مسئله ای نیست که آمریکا در پی پنهان کردن آن باشد، در نیمه اسفندماه سال ۸۹ کاندولیزا رایس از فرایند تربیت نیرو در ایران رازگشایی کرد: «در همین ارتباط به واسطه مؤسسه ملی دموکراسی آمریکا تاکنون توانسته ایم هزاران فعال را آموزش دهیم. ما تاکنون به اشکال بسیار مختلف در بحث آموزش، سرمایه گذاری کرده ایم تا یک لایه ی اجتماعی از لحاظ فکری سکولار را در عرصه های بین المللی رشد و پرورش دهیم». او در ادامه افزود: «نیروهای سکولار ایران قوی تر از گذشته شده اند از این رو ما دیگر نباید به قیاس های اشتباه بسنده و تکیه کنیم».

 

نکته:

 

همچنین مرکز اطلاع رسانی اطلاعات و تروریسم وابسته به موساد از دیگر مؤسسات پیگیر تحولات و اخبار  پس از انتخابات ایران بود که گزارش آن را در قالب جزواتی (به نام  Spot light on iran ) منتشر می کرد. این  مؤسسه در گزارش راهبردی خود در ۲۸ خرداد ماه ۸۸، با مناسب دانستن فرصت پیش آمده در ایران  راهکارهایی جهت تشدید ناآرامی در ایران ارائه می کندکه بخشی از راهکارهای فوق در تاریخ ۳۰ خرداد ۸۸  در سایت همدمی تحت عنوان«سران اسرائیل از خیزش مردمی در ایران حمایت کرده» منتشر شد.

 

۲. رسانه های دیداری و شنیداری و سایت های غربی

 

رسانه های غربی در فرآیند فتنه دو موضوع اصلی را عملیاتی کردند:

 

۱.دامن زدن به فضای آشوب

 

۲.شکل دادن به سیاست های نظام سلطه بر اساس نوع تحلیل هایی که از داخل ایران ارائه می کردند.

 

 

بنابراین موضع گیری رسانه های غرب را می توان در ۲ گروه بررسی کرد:

 

رسانه های گروه اول؛ رسانه هایی که به طور مستقیم پیگیر ایجاد خط اغتشاش و دامن زدن به ناآرامی ها بوده اند. شاخص ترین این دسته سایت  BBCاست. تأسیس شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی تنها ۶ ماه پیش از برگزاری انتخابات، افزایش برنامه های آن به ۲۴ ساعت در  روزهای نزدیک به انتخابات و تأثیر فزاینده آن بر هدایت، کنترل، مهره چینی و بازی گردانی حوادث پیش و  پس از انتخابات تنها یک مورد از موارد نشان دهنده تدوین سناریوی دشمنان خارجی و داخلی جهت براندازی  نظام می باشد.

 

نکته:

 

فراخوان های سازگارا و نوری‌زاده در شبکه‌های  VOA و BBC  برای اغتشاشات روز عاشورا از  دیگر مصادیق این امرهستند که بر تأثیر رسانه های خارجی بر وقایع و تحولات داخلی گواهی می دهند.

انتقال فضای قبل از انتخابات به مقطع پس از انتخابات و ایجاد دو گانگی و تضعیف انسجام جامعه همراه با  «توهم تقلب» در انتخابات از سوی معترضین به انتخابات، به شکل گیری فضای انتقام‌گیری در جامعه کمک  کرد.  که این موارد از تاکتیک‌های مورد استفاده بی.بی.سی بوده است.

 

نکته:

 

جهت گیری بسیاری از رسانه ها چون روز آنلاین، گویا، گذار،  VOA،  BBC، رادیو فردا، رادیو زمانه، رادیو  رژیم صهیونیستی، شبکه‌های ماهواره‌ای ضدانقلاب مانند منافقین، گروه‌های سلطنت‌طلب، پارس، رنگارنگ،  کانال بک و سایت‌های اینترنتی ضدانقلاب و همسو با جریان فتنه مانند جرس، کلمه، بالاترین، قلم و… در  جریان انتخابات و وقایع بعد از آن و تأثیر آن ها به عنوان عوامل مؤثر بر اعتراض و آشوب، ذیل عملکرد بی.بی.سی، مهندسی شده بود.

 

نکته:

بررسی فعالیت‌های خبری شبکه تلویزیونی  CNN  در روزهای پس از انتخابات نشان می‌دهد این شبکه تمام  توان خود را در جهت بهره‌برداری از اغتشاشات بسیج کرده است. گردانندگان  CNN  با قطع برنامه‌های عادی  به طور ویژه به انعکاس تحولات ایران پرداختند و با استفاده از تصاویر دریافتی از بینندگان که قابل استناد نیست،  حتی کمترین معیارهای حرفه‌ای انتقال خبر را زیر پا گذاشتند.

این شبکه حتی پا را فراتر گذارده و به آموزش اغتشاش گران روی آورد. شبکه مزبور در برنامه‌های مختلفی  راه‌های هک کردن سایت‌های دولتی کشور مانند وزارت کشور و… را به بینندگان خود آموزش داد. تحریک و ترغیب اغتشاش گران به ادامه خشونت و درگیری، یکی دیگر از محورهایی است که توسط  CNN   دنبال شد.

 

نکته:

 

رسانه های گروه دوم؛ رسانه هایی که فرصت موجود را به عنوان بهترین فرصت آمریکا شناسایی کرده و دولت امریکا را به استفاده از این فرصت تشویق کرده اند. رسانه هایی چون واشنگتن پست و والاستریت ژورنال در روزهای آغازین انتخابات حتی طرح تقلب را رد کرده و به نظر سنجی های خود برای تأیید صحت انتخابات ایران تکیه کردند و پس از مدتی فضای داخل ایران را به عنوان بهترین فرصت جهت عملی کردن اهداف آمریکا مطرح نموده و به دولت آمریکا در مقالات و تحلیل های خود پیگیری و استفاده از این فرصت را گوشزد کردند و سایر رسانه هایی که گاهاً حاوی مقالات افشاگرانه پیرامون عملکرد غرببوده اند و…

 

۳. شبکه های اجتماعی

 

در سال های اخیر شبکه های اجتماعی با سرعتی بی نظیر گسترش یافته‌اند. این شبکه ها قبل از انتخابات تبدیل به صفحاتی برای تبلیغات کاندیداها شدند و به دنبال قطع شدن سیستم پیام کوتاه، شبکه هایی همچون فیس بوک، توئیتر، یوتیوپ، فرندفید و… به تقویت و تشدید فعالیت های خود پرداختند و پیوند میان آشوب گران و هدایت گران خارجی آن ها را برقرار کردند. گسترش اطلاعات درباره ایران شگفت آور بود به طوری که در برابر جستجوی ترکیب «election protests iran» در توئیتر بیش از یک میلیون نتیجه به دست می آید. مرکز دیپلماسی عمومی دانشگاه کالیفرنیا در گزارشی در باره نقش وب سایت های توئیتر در ناآرامی های پس از انتخابات اعلام کرد 98% از لینک های توئیتر در باره انتخابات و ناآرامی های پس از آن بوده است. نقش توئیتر در ناآرامی های ایران آنقدر محسوس بود که مؤسسه آمریکایی صلح از اندیشکده های آمریکایی در مقاله  «پیش بینی چگونگی دیپلماسی شهروندی» در سال ۲۰۱۱ حوادث پس از انتخابات ایران را نمونه بارز کارکرد شبکه های اجتماعی بیان کرد.

عقب انداختن به روزرسانی سایت که مستلزم قطع خبر چند روزه سایت بود؛ قراردادن نرم افزار ترجمه انگلیسی به فارسی و آموزش دور زدن فیلترینگ از جمله اقدامات حمایتی تویتر از اغتشاش گران بود.

 

۴. مواضع رسمی خارجی

 

روشن ترین دلیل حضور غرب پشت پرده آشوب های خیابانی در سال ۸۸ می تواند مواضع رسمی مقامات آمریکایی و اروپایی باشد.

علاوه بر افزایش فشارهای اقتصادی و بین المللی در آن برهه، اکثر غربی ها علناً اقدام به موضع گیری علیه نظام جمهوری اسلامی نموده، به حمایت از ناآرامی ها پرداخته و به این حد نیز بسنده نکرد. در مواردی حتی اعلام کردند آنچه توانسته اند برای حمایت و عملاً هدایت ناآرامی ها انجام داده اند.

 

ب- زمینه ها و عوامل داخلی

 

اما در صحنه داخلی نفوذ اندیشه های سکولاریستی، زیر سؤال بردن ارزش های دینی، افراطی گری و زاویه گرفتن از گفتمان امام و انقلاب، زمینه ساز بروز چنین حوادثی گردید.

منابع و اسناد، نشان دهنده آن است که جریان برانداز داخلی در یک هماهنگی استراتژیک با غرب و به وی‍ژه امریکا، در تحقق هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی  می اندیشیده است. یکی از نزدیک ترین افراد به سران فتنه ۸۸ در اعترافات خود می گوید: «جریان اصلی طراحی کننده فتنه در داخل، آماده بود برای زمین زدن دولت هر مقدار منابع مالی که لازم است فراهم بیاورد و با هرکسی حتی ضد انقلاب یا هر گروه دیگری ائتلاف و همکاری کند.

 

نکته:

 

بر اساس شواهد و اعتراف مستدل متهمین، کودتای انتخاباتی در ایران کاملاً از پیش طراحی شده و طبق جدول زمانبندی و مراحل کودتای مخملی پیش رفته بود به گونه ای که بیش از ۱۰۰مورد از ۱۹۸ مورد دستورالعمل های «جین شارپ» برای کودتای مخملی اجرا شده بود.

 

ضد انقلاب های خارج نشین:

 

هم زمان با تئوری سازی منطبق با براندازی در داخل کشور عده ای ضد انقلاب خارج نشین نظیر عطاء الله مهاجرانی،  محسن کدیور، اکبرگنجی، عبدالکریم سروش، ابوالفضل بازرگان در مجموعه اقداماتی هماهنگ در راستای پروژه  بی ثبات سازی امنیت داخل کشور سناریویی را مبنی براجماع نهادهای بین المللی علیه نظام اسلامی به اجرا درآوردند. در بخش هایی از این سناریو صدور بیانیه های متعدد دال به وجود خفقان و دیکتاتوری در نظام اسلامی،  نقض گسترده حقوق بشر، سلب آزادی عمومی، پایمال شدن حقوق مردم انتخاب نماد رنگی یعنی رنگ سبز در  تبلیغات انتخاباتی، پیش بینی وقوع تقلب در انتخابات، اعلام زودهنگام پیروزی در انتخابات، اعتراض به نتیجه و  ادعای وقوع تقلب در انتخابات، درخواست ابطال انتخابات و لشکرکشی خیابانی، تقویت شبکه های اجتماعی و  برهم زدن نظم و امنیت کشور وجود داشت. همگی موارد منطبق با رخدادهای منتهی به وقوع انقلاب های مخملی  در کشورهای دیگر است که به وضوح گویای پیروی معترضان از نظریات تئوری پردازان براندازی در غرب به  خصوص جین شارپ می باشد.

 

نکته:

 

دستگاه های اطلاعاتی و قضایی در چند ماه اوج فتنه ۳۲عضو مؤثر نفاق، ۱۲عضو فعال نهضت آزادی، ۱۵عضو برجسته بهاییت، ۷چپ مسلح مارکسیست، ۹جاسوس بسیار فعال، ۳عضو گروهک تندر، ۲سلطنت طلب، ۳تروریست مرتبط با رادیو فردا و یک ملی مذهبی را دستگیر کرده اند.

بررسی سطح گسترده و عمق حوادث پس از انتخابات بیانگر هدف قرار دادن اسلامیت و جمهوریت نظام و منافع و وحدت ملی است که در رأس آن هدف قرار دادن ولایت فقیه و شخص ولی فقیه می باشد. ماجرای فتنه، شیرینی و حضور مشارکت ۸۰‌درصدی ملت بزرگ ایران در انتخابات سال ۸۸ را به تلخ کامی مبدل کرد. در واقع نظام سلطه و ضدانقلاب و فتنه‌گران از ملت ایران انتقام گرفتند که البته ملت ایران در ۹ دی ماه پاسخ آنها را دادند.[110]

 

مقام معظم رهبری چند ماه پیش از آغاز این بحران، با شناخت عمیقی که از هدف دشمنان انقلاب برای ضربه زدن به اعتماد و اطمینان مردم نسبت به نظام به منظور تضعیف مشروعیت آن، داشتند نسبت به هدف دشمن هشدار دادند و فرمودند:

 

«من می‌بینم بعضی‌ها در انتخاباتی که دو سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کرده‌اند به خدشه کردن. این چه منطقی است؟ این چه فکری است؟ این چه انصافی است؟ این همه انتخابات در طول این سی سال انجام گرفته است – در حدود سی انتخابات – مسئولان وقت در هر دوره‌ای رسماً متعهد شده‌اند و صحت انتخابات را تضمین کرده‌اند، و انتخابات صحیح بوده است؛ چرا بی خود خدشه می‌کنند، مردم را متزلزل می‌کنند، تردید ایجاد می‌کنند؟»[111]

ایشان در جریان بحران با چند اقدام و موضع گیری صریح، ضمن ترسیم ابعاد مختلف این حادثه و زوایای مختلف و ابعاد داخلی و خارجی آن، به گونه‌ای شایسته با آن برخورد نمودند و بار دیگر نقش بی بدیل رهبری نظام را در هدایت نظام جمهوری اسلامی از فراز و نشیب‌های مختلف را در معرض دید همگان
قرار دادند.

 

در اینجا به مهم‌ترین اقدامات و مواضع رهبری در برخورد با این بحران اشاره می‌کنیم:

 

1. تلاش برای پیمودن راه‌های قانونی توسط نامزدهای معترض و حل مسائل از طریق قانون و تبیین موضع نظام در برابر مطالبات غیرقانونی؛

 

ایشان ابتدا تلاش نمودند تا نامزدهای معترض را به تمکین در برابر قانون و پیگیری مطالبات خود از مجاری قانونی رهنمون سازند و در این راستا از شورای نگهبان خواستند مدت اعتراض به انتخابات را علاوه بر زمان قانونی مقرر تمدید نمایند و در دیدار نمایندگان نامزدهای معترض با ایشان، از آن‌ها خواستند که از مجاری قانونی مطالبات خود را پیگیری نمایند، در عین حال با قاطعیت اعلام نمودند که نظام زیر بار مطالبات و بدعت‌های غیرقانونی نخواهد رفت و در این رابطه فرمودند:

«بنده زیر بار بدعت‌های غیرقانونی نخواهم رفت، امروز اگر چارچوب‌های قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتی بعضی برنده‌اند، بعضی برنده نیستند هیچ انتخاباتی دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد. بنابراین همه چیز دنبال بشود، انجام بگیرد، کارهای درست، بر طبق قانون. اگر واقعاً شبهه‌ای هست از راه‌های قانونی پیگیری بشود. قانون در این زمینه کامل است و هیچ اشکالی در قانون نیست همانطور که حق دادند که نامزدها نظارت کنند، حق دادند که شکایت کنند، حق دادند که بررسی بشود، بنده از شورای محترم نگهبان خواستم که اگر مواردی خواستند صندوق‌ها را باز شماری بکنند، با حضور نمایندگان خود نامزدها این کار را بکنند. خودشان باشند، آنجا بشمرند و ثبت کنند، امضا کنند بنابراین هیچ مشکلی در این جهت وجود ندارد.»[112]

«این تصور هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست می‌کنند و مسئولین نظام را مجبور می‌کنند، وادار می‌کنند تا به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آن‌ها بروند. نه این هم غلط است؛ اولاً تن دادن به مطالبات غیرقانونی، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتوری است این اشتباه محاسبه است، این محاسبه غلطی است عواقبی هم اگر پیدا کند، عواقبش مستقیماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد شد.»[113]

 

2. توجه دادن نخبگان سیاسی به پیامدهای زیر پا گذاشتن قانون و غفلت نکردن از دشمنان نظام؛

 

ایشان ضمن فراخوانی نخبگان سیاسی کشور به رعایت قانون و پیامدهای زیر پا گذاردن قانون آنان را متوجه دشمنانی نمودند که به دنبال سوء استفاده از فضای به دست آمده‌اند.

«اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا برای اصلاح ابرو، چشم را کور کنند، چه بخواهند و چه نخواهند مسئول خون‌ها و خشونت‌ها و هرج و مرج‌ها آن‌هایند من به همه این آقایان، این دوستان قدیمی این برادران توصیه می‌کنم بر خودتان مسلط باشید، سعه صدر داشته باشید دست‌های دشمن را ببینید، گرگ‌های گرسنه کمین کرده را که امروز دیگر نقاب دیپلماسی را یواش یواش دارند از چهره‌هایشان بر می‌دارند و چهره حقیقی خودشان را نشان می‌دهند ببینید از این‌ها غفلت نکنید.»[114]

 

3. تبیین درونی بودن اختلافات؛

 

ایشان در برابر تبلیغات دشمن که تلاش می‌نمودند رقابت‌های انتخاباتی و اختلافات به وجود آمده را با نظام و در برابر آن قلمداد نمایند، اختلافات به وجود آمده را در درون نظام دانسته و شرکت کنندگان در انتخابات را در خط انقلاب معرفی نموده فرمودند:

«مسئله، مسئله درونی نظام است، این که بخواهند مسئله را تغییر بدهند، این صد در صد مغرضانه و خباثت آلود است. دعوا بین نظام و بیرون نظام نیست، دعوا بین انقلاب و ضد انقلاب نیست، اختلاف بین عناصری در درون چارچوب نظام است. آن مردمی هم که به این چهار نفر رأی دادند، این‌ها هم با اعتقاد به نظام رأی دادند، تشخیص دادند این برای کشور بهتر است، به نظام پای بندی‌اش بیشتر است به او رأی دادند. آن کسی را که صالح‌تر برای خدمت به نظام می‌دانستند به او رأی دادند، مردم هم در چارچوب نظام عمل کردند… همه کسانی که به این چهار نامزد رأی دادند، مأجورند ان شاء الله اجر الهی دارند، همه‌شان در درون جبهه انقلابند، متعلق به نظامند. خط انقلاب چهل میلیون رأی دارد نه بیست و چهار و نیم میلیون که رأی به رئیس جمهور منتخب است.»[115]

 

4. جدا نمودن خط تخریب و اغتشاشات از مردم؛

 

ایشان با تبیین اهداف دشمنان و نقشه آنان از قبل و بعد از انتخابات صف مردم را از اغتشاش گرانی که با هدف ضربه زدن به اساس نظام، و در این رابطه فرمودند:

«قبل از شروع انتخابات جهت گیری رسانه‌هایشان (رسانه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای اروپایی) دولتمردانشان، این بود که در اصل انتخابات، ایجاد تردید کنند، شاید شرکت مردم کم شود… بعد از آنکه این حضور عظیم دیده شد، این‌ها شوکه شدند… وقتی اعتراض بعضی از نامزدها را دیدند، ناگهان احساس کردند فرصتی برایشان پیش آمد. این فرصت را مغتنم شمردند تا بتوانند موج سواری کنند… وقتی چشمشان به بعضی از اجتماعات مردمی که به دعوت نامزدها در خیابان‌ها پیدا شدند، افتاد، امیدوار شدند، یواش یواش نقاب‌هایشان کنار رفت و حقیقت خودشان را نشان دادند… از قول رئیس جمهور آمریکا نقل شد که گفته ما منتظر چنین روزی بودیم که مردم به خیابان‌ها بریزند… در داخل کشور هم عوامل این عناصر خارجی به کار افتادند و خط تخریب خیابانی شروع شد، خط تخریب، خط آتش سوزی، اموال عمومی را آتش بزنند، حریم کسب و کار مردم را ناامن کنند، شیشه‌های دکان مردم را بشکنند، اموال بعضی از مغازه‌ها را به غارت ببرند، امنیت مردم را از جانشان و مالشان سلب کنند، امنیت مردم مورد تطاول این‌ها قرار گرفت. این ربطی به مردم و طرفداران نامزدها ندارد، این مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دست نشاندگان سرویس‌های جاسوسی غربی و صهیونیست است. این کاری که در داخل، ناشیانه از بعضی سر زد، این‌ها را به طمع انداخت، خیال کردند ایران هم گرجستان است»[116]

دستگیری اغتشاشگران نشان از حضور طیف گسترده مخالفان نظام از منافقین و سلطنت طلبان گرفته تا فرقه ضاله بهائیت و وابستگان به رژیم صهیونیستی و… در این ماجرا داشت و به خوبی گویای عمق کینه و تلاش دشمنان و مخالفان نظام برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی بود.

 

5. تبیین اهداف و ریشه های فتنه

 

ایشان در این رابطه فرمودند:

«هدف‌هایی که آن‌ها دنبال می‌کردند، در درجه‌ اول، سقوط انقلاب و سقوط نظام جمهوری اسلامی بود. هدف اول، براندازی بود. هدف بعدی این بود که اگر براندازی نظام جمهوری اسلامی تحقق پیدا نکند، انقلاب را استحاله کنند؛ یعنی صورت انقلاب باقی بماند، اما باطن انقلاب، سیرت انقلاب، روح انقلاب از بین برود. در این زمینه خیلی تلاش کردند؛ که آخرین نمایشنامه‌ آن‌ها که روی صحنه آمد، همین فتنه‌88 بود. در حقیقت، یک تلاشی بود. یک عده‌ای در داخل، به خاطر حب به نفس، حب به مقام – از این قبیل امراض خطرناک نفسانی – اسیر این توطئه شدند. من بارها گفته‌ام؛ طراح و نقشه‌کش و مدیر صحنه، در بیرون از این مرزها بود و هست. در داخل با آن‌ها همکاری کردند؛ بعضی دانسته، بعضی ندانسته. این هم هدف دوم. هدف سوم هم باز این بود و هست که کاری کنند که اگر نظام اسلامی باقی می‌ماند، از عناصر ضعیف‌النفسی که می‌توان در آن‌ها نفوذ کرد، استفاده کنند و این‌ها را در مسائل کشور، در واقع طرف‌های اصلی خودشان قرار بدهند. بالاخره نظامی به وجود بیاید و ادامه پیدا کند که قدرت کافی نداشته باشد، ضعیف باشد، مطیع باشد – عمده این است که سرسپرده باشد، مطیع باشد – در مقابل آمریکا نایستد، قد علم نکند. اهداف این‌هاست.»[117]

 

از منظر ایشان این فرایند حاصل یک برنامه ریزی به قدمت دو دهه است که در قالب‌های گوناگون به اجرا در آمده و فتنه 88 آخرین برگ این دفتر قطور است:

 

«دشمنان ما تصور می‌کردند با رحلت امام، آغاز فروپاشی این نظام مقدس کلید زده خواهد شد. آن‌ها خیال می‌کردند امام که رفت، به تدریج این شعله خاموش خواهد شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازه‌ امام، آن احساسات مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کاری که خبرگان کردند، این‌ها را مأیوس کرد. یک برنامه‌ریزی ده ساله کردند – این تحلیل من است، این به معنای اطلاع نیست؛ تحلیلی است که قرائن آن را برای ما اثبات می‌کند – ده سال بعد امیدوار بودند که نتیجه بدهد. سال 78 که آن حوادث پیش آمد، آن کسی که این حوادث را خنثی کرد، مردم بودند. روز بیست و سوم تیر سال78 مردم آمدند در خیابان‌ها، توطئه‌ دشمن را که سال‌ها برایش برنامه‌ریزی کرده بودند، در یک روز باطل کردند. آن روز گذشت. موج دوم، باز یک برنامه‌ریزی ده‌ساله بود تا سال 88. به نظرشان فرصتی به دست می‌آمد. به خیال خودشان زمینه‌ها را آماده کرده بودند. مطالباتی هم مردم داشتند – مردمی که وابسته‌ی به نظامند، وفادار به نظامند – فکر کردند از این مطالبات بتوانند استفاده کنند؛ لذا آن قضایای سال 88 به وجود آمد. دو سه ماه تهران را متلاطم کردند – البته فقط تهران را – دو سه ماه توانستند دل‌ها و ذهن‌ها را به خودشان مشغول کنند. اینجا هم مردم آمدند توی میدان. بعد از آن که باطن‌ها ظاهر شد، در روز قدس مردم دیدند که این‌ها حرف دلشان چیست، در روز عاشورا فهمیدند که این‌ها عمق خواسته‌هاشان تا کجاست، مردم عزیز ما به میدان آمدند و حماسه‌ نه دی را به راه انداختند. نه فقط در تهران، بلکه در سراسر کشور، میلیون‌ها نفر در روز نهم دی، بعد هم بلافاصله در 22بهمن آمدند توی میدان، غائله را ختم کردند. این، هنر مردم است.»[118]

 

6. موضع گیری قاطعانه و با صلابت در برابر دخالت‌ها و توطئه‌های استکبار جهانی در حوادث پس از انتخابات؛

 

مقام معظم رهبری به دنبال دخالت‌های برخی کشورهای استکباری در حوادث پس از انتخابات و حمایت از اغتشاش گران، با هشدار به چنین رفتارهای مداخلانه جویانه ای، و اخطار به آنان، صلابت و اقتدار نظام جمهوری را در برخورد با چنین رفتارهایی را به رخ آنان و کسانی که چشم به حمایت‌های آن‌ها دوخته بودند، کشیدند و فرمودند:

«بعضی از سران کشورهای غربی در سطح رئیس جمهور و نخست وزیر و وزیرخارجه و مسئولان گوناگون، صریحاً در مسئله‌ی داخلی ملت ایران دخالت کردند. به شما چه؟ چرا در ماجرائی که مربوط به ملت ایران است، دخالت می‌کنید؟… این را همه بدانند، سران کشورهای استکباری بدانند، مداخله‌گرانِ فضولِ در مسائل جمهوری اسلامی بدانند: ملت ایران بین خودشان اگر اختلاف هم داشته باشند، وقتی پای شما دشمنان ملت ایران به میان بیاید، همه با هم متحد می‌شوند؛ یک دست واحد، یک مشت محکم علیه شما می‌شوند».[119]

 

7. درخواست از نخبگان سیاسی و خواص برای موضع گیری شفاف و جدا نمودن مرز خود با دشمنان؛

 

به دنبال موضع گیری‌ها وحمایت‌های نامزدهای معترض و برخی نخبگان سیاسی از حرکت‌ها و جریان‌های برانداز و مخالف نظام، مقام معظم رهبری به نخبگان و خواص نسبت به موضع گیری‌های غیرشفاف و چند پهلو در برابر اقدامات برانداز هشدار داده و فرمودند:

«آن کسی که برای انقلاب، برای امام، برای اسلام کار می‌کند، به مجردی که ببیند حرف او، حرکت او موجب شده است که یک جهت گیری‌ای علیه این اصول به وجود بیاید، فوراً متنبه می شود. چرا متنبه نمی‌شوند؟ وقتی شنفتند که از اصلی‌ترین شعار جمهوری اسلامی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» – اسلامش حذف می‌شود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند که دارند راه را غلط می‌روند، اشتباه می‌کنند؛ باید تبری کنند. – وقتی می‌بینند در روز قدس که برای دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است، به نفع رژیم غاصب صهیونیست و علیه فلسطین شعار داده می‌شود، باید متنبه بشوند، باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم. وقتی می‌بینند سران ظلم و استکبار عالم از این‌ها حمایت می‌کنند، رؤسای آمریکا و فرانسه و انگلیس و این هایی که مظهر ظلمند – هم در زمان کنونی، هم در دوره‌ تاریخی صد سال و دویست ساله‌ تا حالا – دارند از این‌ها حمایت می‌کنند، باید بفهمند یک جای کارشان عیب دارد؛ باید متنبه بشوند.»[120]

 

8. قاطعیت در برخورد با متخلفان در برخی حوادث؛

 

متأسفانه در جریان برخورد با عاملان این حوادث، برخی تخلفات صورت گرفت از جمله حادثه کوی دانشگاه و قضیه کهریزک که دشمنان و بدخواهان نظام تبلیغات گسترده‌ای با هدف تخریب چهره نظام براه انداختند که می‌رفت تا بحران و مشکل جدی را در درون اصل حوادث پس از انتخابات به وجود آورد که با هوشیاری و دستور مقام معظم رهبری به پیگیری قاطع و جدی با این حوادث و برخورد قاطع و سریع دستگاه قضایی با متخلفان، این نقشه دشمنان خارجی و داخلی نیز نقش بر آب شد.

 

ایشان در این باره فرمودند:

 

«این را به طور قاطع بدانید که با این‌ها برخورد خواهد شد… از اولین روزها دستور داده شده و کسانی دنبال هستند؛ منتها کارها باید درست با دقت و با مراقبت پیش برود. در کوی دانشگاه، قطعاً تخلفات بزرگی انجام گرفته، کارهای بدی انجام گرفته. ما گفته‌ایم پرونده‌ ویژه‌ای برای این کار تهیه شود و به طور دقیق دنبال بگردند و مجرمان را پیدا کنند و وقتی پیدا کردند، به وابستگی‌های سازمانی آن‌ها هم هیچ نگاه نکنند و باید مجازات شوند این را من به طور قاطع گفتم. همین طور قضیه‌ کهریزک، که حالا آن اعلام شد. قضیه‌ کوی دانشگاه هم دنبال می‌شود؛ حتّی افرادی که کسانشان در این قضایا یا به قتل رسیدند – تعداد معدودی هستند – یا آسیب دیدند، آسیب مالی دیدند. بنا شده برای هر کدام این‌ها پرونده‌ جداگانه‌ای تشکیل بدهند. دستور داده‌ایم، گفته‌ایم و این قضایا را دنبال خواهیم کرد؛ منتها توجه کنید که این مسائل هیچ کدام نباید با مسئله‌ اصلی بعد از انتخابات خلط شود. حادثه‌ اصلی نباید تحت‌الشعاع این حوادث قرار بگیرد».[121]

تدابیر و موضع گیری‌های قاطع مقام معظم رهبری در این حادثه نیز بار دیگر، قدرت، توان مندی و کارایی مثال زدنی رهبری نظام را در مواجه با بحران‌ها و گذر از آن‌ها را به جهانیان نشان داد و اهمیت جایگاه رهبری نظام را بر همگان آشکار ساخت.

 

[109]. هرچند موضوع فتنه 88 و جریان انحرافی، مربوط به جریان شناسی احزاب نمی باشد، اما با توجه به اهمیت و رخداد آن در این برهه، در اینجا به اختصار به آن اشاره شده است.
[110]. متن گزارش کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی در مورد فتنه 88، alef.ir/vdccieqsm2bq1e8.ala2.html?136627
[111]. پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات معظم له در جمع مجاوران و زائران حرم رضوی(علیه السلام)، 1/1/1388.
[112]. همان، خطبه های نماز جمعه تهران، 29/3/1388.
[113]. همان.
[114]. همان.
[115]. همان.
[116]. همان.
[117]. خطبه‌های نماز جمعه تهران، 15/11/1389.
[118]. بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره)، 14/3/1390.
[119]. همان.
[120]. پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات معظم له در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون، 22/9/1388.
[121]. پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان و نخبگان علمی.
منبع: هدانا برگرفته از پرسش ها و پاسخ ها «جریان شناسی سیاسی» .

حتما بخوانيد

ویژه نامه سیاست

 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.