وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

قرآن و مباحث انرژی و نیروشناسی

2

قرآن و مباحث انرژی و نیروشناسی (DYNAMICS) 

فهرست این نوشتار:

 

مفهوم شناسی انرژی در قرآن

انرژی در اصطلاح علم فیزیک، «توانايي انجام كار» است و معادل این واژه در فارسي، «كارمايه» انتخاب شده است7 كه اشاره به معناي اصطلاحي آن دارد. در زبان عربي امروزي، واژه «طاقَة» معادل با انرژي به كار مي رود8. اتفاقاً اين واژه دو بار قرآن كريم به كار رفته است. حال اين سؤال مي تواند مطرح شود كه آيا اين واژه در قرآن، همانند كاربرد امروزي اين واژه، هم معنا با انرژي هست يا نه؟

اين واژه، يك بار در داستان جنگ طالوت با جالوت از طرف برخي از سپاهيان طالوت، خطاب به او گفته شده است: «فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّه وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرين» 9؛ «سپس هنگامي كه او و افرادي كه با او ايمان آورده بودند، (و از بوته آزمايش، سالم به در آمدند) از آن نهر گذشتند، (از كمي نفرات خود، ناراحت شدند و عده ي) گفتند: «امروز، ما توانايي مقابله با جالوت و سپاهيان او را نداريم.»

اما آن ها كه مى دانستند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز رستاخيز، ايمان داشتند) گفتند: «چه بسيار گروه هي كوچكي كه به فرمان خدا، بر گروه هاي عظيمي پيروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامت كنندگان است ».

و بار دوم از زبان مؤمنين، در دعايشان خطاب به خداوند متعال آمده است: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَي الَّذينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرين» 10؛ «خداوند هيچ كس را جز به اندازه تواناييش، تكليف نمى كند.

(انسان) هر كار (نيكي) را انجام دهد، بري خود انجام داده و هر كار (بدي) كند، به زيان خود كرده است. (مؤمنان مى گويند:) پروردگارا! اگر ما فراموش يا خطا كرديم، ما را مؤاخذه مكن! پروردگارا! تكليف سنگيني بر ما قرار مده، آن چنان كه (به خاطر گناه و طغيان) بر كساني كه پيش از ما بودند، قرار دادي! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداريم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوي! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مايي، پس ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان ». 

«طاقة» در لغت، اسمي است بري كاري كه انسان به سختي مى تواند آن را انجام دهد و گاهي با نفي طاقت، از نفي قدرت تعبير مي شود11.

از اين رو در آيه اول مي بينيم كه برخي از سپاهيان طالوت، با عبارت «لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ» مي خواستند عدم قدرت خود را در مقابله با لشكر جالوت برسانند چرا كه خيال مي كردند توانايي انجام كاري كه به آن ها محول شده را ندارند.

به همين نحو، در دعاي مؤمنين، عبارت «وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ» نيز درخواست از باري تعالي براي عدم تحميل كارهاي طاقت فرسايي است كه به سختي توانايي انجام آن را دارند يعني درخواست تخفيف در آن كارهايي است كه قابل انجام است، منتهي رنج و سختي فراواني دارد و بايستي نهايت تلاش خود را به كار گيرند تا بتوانند انجام دهند.

مشخص است كه اين نوع كارها، از دايره وسع و توانايي انسان، خارج نيست، چرا كه در اول همين آيه مي فرمايد: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها» خداوند هيچ گاه كسي را مكلف به كاري نمي كند مگر اين كه در وسع و توان او باشد.
با اين حساب، به نظر مي رسد كه كاربرد قرآني واژه «طاقة» با كاربرد امروزي آن كه معادل با كلمه «انرژي» به كار مي رود، نزديك باشد، چرا كه هر دو به معناي «توانايي انجام كار» هستند، اما اين تفاوت وجود دارد كه در كاربرد قرآني آن، نهايت توانايي انسان در انجام كار، نيز مورد توجه است.
 

خورشید سرمنشأ انرژی ها در جهان

 شناخته شده ترين صورت انرژی، گرما است که از دیرباز برای بشر شناخته شده بوده و با مهار آن توانسته از انرژی آن برای رفاه خود بهره بگیرد. انرژي گرمايي به عنوان تابعي از دما، در واقع از انرژي جنبشي و پتانسيل ذرات ماده ناشي مي شود. هر چه قدر ارتعاشات ذرات سريع تر باشد، دماي ماده و در نتيجه انرژي گرمايي آن بيشتر است. انرژي گرمايي نيز مانند همه صورت هاي ديگر انرژي مي تواند كار انجام دهد.

ساده ترین منبع تهیه گرما، آتشی است كه از سوزاندن مواد قابل اشتعال مانند چوب و روغن و نفت و مشتقات آن، فراهم می شود. توليد نور و حرارت با آتش، امری كاملاً آشنا براي همه است كه در قرآن نيز به آن اشاره شده است. مثلاً در قرآن، آن جا که خداوند متعال براي توصيف حال منافقان، به كساني مثال مي زند كه در شب تاريك، براي ايجاد روشنايي، آتش برمي افروزند ولي خداوند نور آن آتش را از بين مي برد و آن ها را در تاريكي مي گذارد، اشاره به كاربرد آتش جهت ايجاد نور و روشنايي است:

«مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ في ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ»12؛ «آنان [منافقان ] همانند كسي هستند كه آتشي افروخته (تا در بيابان تاريك، راه خود را پيدا كند)، ولي هنگامي كه آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفاني مى فرستد و) آن را خاموش مى كند و در تاريكي هي وحشتناكي كه چشم كار نمى كند، آن ها را رها مى سازد». و يا در جايي كه خداوند متعال داستان حضرت موسي (علیه السلام) را بيان مي كند كه در شب سردي به همراه خانواده خود از كنعان راهي مصر بود، در «وادي طُوي» آتشي را از دور ديد و تصميم گرفت براي پيدا كردن راه و آوردن آتش جهت گرم شدن خانواده اش به سوي آن برود، اشاره به كاربرد آتش براي ايجاد گرما و حرارت است: «إِذْ قالَ مُوسى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ ناراً سَآتيكُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ آتيكُمْ بِشِهابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُون »13؛ «(به خاطر بياور) هنگامي را كه موسي به خانواده خود گفت: من آتشي از دور ديدم (همين جا توقف كنيد) به زودي خبري از آن بري شما مى آورم، يا شعله آتشي تا گرم شويد».

حال این سؤال می تواند مطرح شود که انرژی حاصل از سوختن، خود از کجا نشأت گرفته است؟

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ»14؛

«همان كسي كه بري شما از درخت سبز، آتش آفريد و شما به وسيله آن، آتش مى افروزيد».

در اين آيه براي درخت، صفت «سبز» را به كار برده است و از آن جا كه وصف، مشعر به علّيت است15، می فهماند كه به وجود آمدن آتش از چوب درختان، به علت سبز بودن درختان است. يعني اگر درختي سبز نباشد، قادر به ذخيره كردن انرژي نيست كه بعد شما بتوانيد آن را بسوزانيد و انرژي آن را آزاد كنيد.

اما سبز بودن درختان چه ارتباطی به آتش می تواند داشه باشد؟ تحقيقات دانشمندان، نشان داده است كه در برگ سبز گياهان، این نور خورشيد است باعث تركيب آب و دي اكسيد كربن شده و طي فرآيند پيچيده اي، به گلوكز، سلولز و كربوهيدرات هاي ديگر مانند پروتئين و روغن، تبديل و اكسيژن آزاد مي شود. سلولز، سازنده جداره سلول هاي گياهي است كه ما توده آن را به نام چوب مي شناسيم. گلوكز نيز همان قندي است كه در ميوه ها موجود است. 

به فرآيند ساخته شدن مواد شيميايي به كمك نور خورشيد در برگ گياهان سبز، «فتوسنتز» (Photosynthesis) يا «نورساخت» مي گويند. براي انجام اين فرآيند وجود رنگ دانه هاي سبزي به نام «كلروفيل» (chlorophyl) يا «سبزينه» ضروري است كه داخل بسته هايي به نام «كلروپلاست» (chloroplasts) قرار دارند16.

اساساً علت سبز بودن برگ گياهان، وجود همين مواد سبز رنگ است. اگر گياهي اين مواد سبز رنگ را نداشته باشد، به تنهايي قادر به ساختن مواد مورد نياز خود و ادامه حيات نيست و بايد از طريق زندگي انگلي، مواد غذايي مورد نياز خود را ازگياهان داراي برگ سبز به دست آورد.

بنابراین می توان نتیجه گرفت که منشأ انرژي گرمایی و تابشی آتش، خورشيد است كه نور آن در گياهاني كه برگ سبز دارند، جذب شده و يك سري واكنش هاي شيميايي را سبب مي شود كه موجب ساخته شدن سلول هاي مختلف گياهان و در نتيجه ذخيره شدن انرژي تابشي خورشيد مي شود.

در مجموع، رنگ سبز ذكر شده در آيه که اشاره به سبزینه برگ های درختان دارد، حلقه واسطي است كه ما را در رديابي منشأ انرژي آتش، به سمت خورشيد رهنمون مي شود.

وجود خورشيد و سبزینه در برگ درختان، دي اكسيد كربن هوا، آب و مواد معدني خاك و ديگر عوامل مؤثر در رشد گياه، اموري هستند كه بشر، هيچ نقشي در پيدايش آن ها ندارد و خارج از حيطه توانايي هاي اوست. اين خداي متعال است كه همه شرايط لازم را براي رشد گياهان فراهم مي آورد و تا سرانجام انسان بتواند به سادگي از آن، آتش فراهم كند.

خداوند متعال اين واقعيت را اين چنين بيان مي نمايد: «أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتي تُورُونَ أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوينَ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظيمِ»17؛ «آيا درباره آتشي كه مى افروزيد فكر كرده ايد؟! آيا شما درخت آن را آفريده ايد يا ما آفريده ايم؟! ما آن را وسيله يادآوري (بري همگان) و وسيله زندگي بري مسافران قرار داده ايم. حال كه چنين است به نام پروردگار بزرگت تسبيح كن [و او را پاك و منزّه بشمار]».

باید به این نكته مهم توجه داشته باشیم كه ساير منابع ديگري كه براي توليد گرما و نور از طريق سوزاندن يا همان آتش در اختيار بشر است، از قبيل نفت، گاز و زغال سنگ، همگي از گياهان به دست آمده است (شكل 1)

شکل 1
 

حتي انرژي مورد نياز براي حركت انسان و ديگر حيوانات كه در ماهيچه ها توليد مي شود، حاصل غذايي است كه از خوردن گياهان يا گوشت حيواناتي كه از گياهان تغذيه كرده اند به دست مي آيد. خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد:

«الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَكَ لَكُمْ فيها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّي كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهي»18؛ «همان خداوندي كه زمين را بري شما محل آسايش قرار داد و راه هايي در آن ايجاد كرد و از آسمان، آبي فرستاد كه با آن، انواع گوناگون گياهان را (از خاك تيره) برآورديم.

هم خودتان بخوريد و هم چهارپايانتان را در آن به چرا بريد. مسلّماً در اين ها نشانه هي روشني بري خردمندان است». در جاي ديگر به طور خاص در مورد استفاده از حيوانات اهلي مي فرمايد: «أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَكُوبُهُمْ وَ مِنْها يَأْكُلُونَ وَ لَهُمْ فيها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا يَشْكُرُون 19؛

«آيا نديدند كه از آنچه با قدرت خود به عمل آورده ايم چهارپاياني بري آنان آفريديم كه آنان مالك آن هستند؟ و آن ها را رام ايشان ساختيم، هم مركب آنان از آن است و هم از آن تغذيه مى كنند. و بري آنان بهره هي ديگري در آن (حيوانات) است و نوشيدني هايي گوارا آيا با اين حال شكرگزاري نمى كنند؟).

به اين ترتيب انرژي مورد نياز براي تحرك انسان و ديگر جانداران، از انرژي ذخيره شده در گياهان، تأمين مي شود و از آن جا كه انرژي گياهان هم از طريق خورشيد تأمين مي شود، منشأ همه انر ژي هاي ياد شده را مي توان خورشيد دانست.
اهمیت خورشید و تابش آن به قدری زیاد است که خداوند متعال به آن ها سوگند یاد می کند: «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها»20؛ « سوگند به خورشيد و سوگند به تابندگى آن ».

«خورشيد مهمترين و سازنده ترين نقش را در زندگي انسان و تمام موجودات زنده زميني دارد، زيرا علاوه بر اينكه منبع نور و حرارت است و اين دو از عوامل اصلي زندگي انسان به شمار مى رود، منابع ديگر حياتي نيز از آن مايه مى گيرند، وزش بادها، نزول بارانها، پرورش گياهان، حركت رودخانه ها و آبشارها، و حتي پديد آمدن منابع انرژى زا، همچون نفت و ذغال سنگ، هر كدام اگر درست دقت كنيم به صورتي با نور آفتاب ارتباط دارد بطوري كه اگر روزي اين چراغ حيات بخش خاموش گردد تاريكي و سكوت و مرگ همه جا را فرا خواهد گرفت»21.

تأثیر چرخش زمین در پیدایش نیروی کوریولیس و اثر آن بر بادها

خداوند متعال در دو جاي قرآن كريم، براي توصيف حركت بادها از عبارت «تَصْريفِ الرِّياح» استفاده کرده است:
«إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْكِ الَّتي تَجْري فِي الْبَحْرِ بِما يَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْريفِ الرِّياحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ»22؛

«در آفرينش آسمان ها و زمين و آمد و شد شب و روز، و كشتي هايي كه در دريا به سود مردم در حركتند، و آبي كه خداوند از آسمان نازل كرده و با آن زمين را پس از مرگ، زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنين) در تغيير مسير بادها و ابرهايي كه ميان زمين و آسمان مسخرند، نشانه هايي است بري مردمي كه عقل دارند و مى انديشند»

«وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْريفِ الرِّياحِ آياتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُون»23؛ (و نيز در آمد و شد شب و روز، و رزق (و باراني) كه خداوند از آسمان نازل كرده و به وسيله آن زمين را بعد از مردنش حيات بخشيده و همچنين در تغيير مسير بادها، نشانه هي روشني است بري گروهي كه اهل تفكّرند). در هر دوي اين موارد، تصريف بادها به عنوان يكي از آيات الهي در كنار ديگر نشانه هاي خداوند، مخصوص انسان هايي كه اهل تفكر و انديشه اند، ذكر شده است.

 
«تَصْريف» از ريشه «صَرف» است كه به معني برگرداندن چيزي از حالتي به حالتي ديگر است24. تصريف نيز همين معني را دارد ولي با اين تفاوت كه چون به باب تفعيل رفته است بر كثرت «صَرف» دلالت مي كند25. لغويون «تَصْريفِ الرِّياح» را هم گرداندن بادها از جهتي به جهتي ديگر معرفي كرده اند26. 

مفسرين متقدم، «تَصْريفِ الرِّياح» را عمدتاً به برگرداندن باد در جهت هاي مختلف تفسير كرده اند و اين كه از جهت هاي مختلف باد مي وزد؛ گاهي از شمال، گاهي از جنوب و همين طور از جهت هاي ديگر27. در حقيقت اين مفسرين، با توجه به معناي لغوي و آنچه كه از وزش باد مشاهده مي شود اقدام به اين تفسير كرده اند و با توجه به دانش آن زمان، سؤال يا مطلب مبهمي راجع به چرخش باد برايشان باقي نمي ماند.

برخي از مفسرين متأخر كه از نحوه شكل گيري باد در اثر «جريان همرفتي» (convectional current) که در ترمودینامیک مطرح شده، مطلع بودند، «تَصْريفِ الرِّياح» را به جابه شدن توده هواي سرد از بالا به پايين و هواي گرم از پايين به بالا كه يك چرخه را تشكيل مي دهد تفسير كرده اند28.

بایستی توجه نمود که چرخش بادها صرفاً يك تغيير ساده در جهت وزش باد، آن گونه كه مشاهده مي كنيم نيست بلكه قضيه ابعاد پيچيده تري دارد كه امروزه با رشد علم و فناوري، به آن پي برده ایم و تفسير دقيق آيه پس از احاطه به اين بعد علمي عميق تر امكان پذير است.

شايد چنين به نظر برسد كه وزيدن باد قاعده مند نبوده و عوض شدن جهت وزش آن كاملاً تصادفي و بي نظم است؛ در حالي كه چنين تصوري نادرست است. اگر از سطح زمين به مقدار زياد دور شويم و از ارتفاعي كه ماهواره ها قرار دارند، به زمين نگاه كنيم مشاهده خواهيم كرد كه باد ها در مسير وزش خود، كم كم از خط مستقيم منحرف شده و شروع به چرخيدن مي كنند29. چرخش بادها در مسافت گسترده اي صورت مي گيرد كه از محدوده ديد انسان در سطح زمين خارج است و به همين خاطر براي ما محسوس نيست. ما جهت لحظه اي وزش باد را مي بينيم كه نسبت به ما در راستاي خط مستقيم همانند شمال يا جنوب يا … است.

علت چرخش بادها در اين مقياس وسيع و به تبع آن چرخش ابرها، «حركت وضعي زمين» است. به خاطر چرخش زمين به دور خود، به هر جسم متحركي واقع در روي زمين يا در اتمسفر، نيرويي به نام «نيروي كوريوليس» (Coriolis force) وارد شود. 

نيروي كوريوليس و نيز نيروي گريز از مركز، جزء نيروهايي هستند كه از ديد ناظر نالَخت از جمله ناظر در حال چرخش – همانند ما كه ساكن كره زمين هستيم- به وجود مي آيند. اين دو نيرو از ديد ناظر لَخت – مثل كسي كه بيرون از منظومه شمسي به زمين نگاه مي كند – واقعيت خارجي ندارند يعني «حاصل هيچ برهم كنش فيزيكي نيستند، بلكه يك نتيجه سينماتيكي هستند؛ به اين علت چنين نيروهايي، نيروهاي نالخت يا مجازي ناميده مي شوند»30.

نيروي كوريوليس به هر جسم متحرك در كره زمين همانند توده هاي هوا و جريان هاي اقيانوسي و پرتابه ها وارد مي شود و تمايل دارد كه آن را به سمت راست خود در نيمكره شمالي منحرف كند. در نيمكره جنوبي بر عكس است و نيروي كوريوليس تمايل دارد اشياء را به سمت چپ خود منحرف كند.

«اثرات كوريوليس، عامل سيركولاسيون (circulation) [چرخش] هوا در اطراف مناطق فشار پايين و فشار بالا روي سطح زمين نيز هستند. بنابراين در مناطق فشار بالا، در نيمكره شمالي متمايل به جريان يافتن به طرف بيرون و به سمت راست است به گونه اي كه سيركولاسيون هوا در جهت عقربه هاي ساعت است. در نيمكره جنوبي عكس حالت فوق رخ مي دهد»31 (شكل 2). در مناطق پر فشار، هوا به سمت خارج منطقه جريان پيدا مي كند.

 

 
شکل 2- جهت چرخش باد ها حول مراكز پر فشار در دو نيمكره زمين

 

در مناطق كم فشار جايي كه از اطراف، هوا به سمت آن جريان پيدا مي كند قضيه بر عكس مي شود؛ يعني در چنين مناطقي در نيمكره شمالي، جهت چرخش باد در خلاف جهت عقربه هاي ساعت است و در نيمكره جنوبي، به صورت ساعتگرد است.

از جمله بادهاي ناشي از مراكز پر فشار مي توان به بادهاي «آليزه»32 يا «تجارتي» (trade winds) اشاره كرد كه از شرق به غرب مي وزند. به عبارت دقيق تر در نيمكره شمالي از شمال شرقي به جنوب غربي و در نيمكره جنوبي از جنوب شرقي به شمال غربي در حد فاصل عرض 30 درجه تا خط استوا مي وزند.

در فرهنگ خودمان به اين بادها «باد صبا» گفته مي شود (شكل 3). در اصل اين بادها، در نيمكره شمالي از سمت شمال كه سردتر است به سمت خط استوا كه گرمتر است در امتداد نصف النهار مي خواهند كه جريان پيدا كنند اما نيروي كوريوليس باعث چرخش آن ها به سمت راست يعني غرب مي شود. اين بادها در بخش اعظمی از این مناطق در تمام طول سال می وزند و با ثبات ترین بادهای کره زمین می باشند.

 


شکل 3- بادهاي شرقي و غربي ناشي از جريان هاي همرفتي بين مناطق سرد و گرم زمين

از مهم ترين بادهاي ناشي از مراكز كم فشار، آن دسته از بادهاي موسمي هستند كه در فصل تابستان از سمت دريا و اقيانوس به طرف خشكي ها مي وزند. نوع شديد آن ها هم به «سايكلون » (cyclone) يا «چرخند» معروف است كه آثار تخريبي فراواني به بار مي آورد. سايكلون ها در نيمكره شمالي به صورت پاد ساعتگرد، چرخش مي كنند (شكل 4) و در نيمكره جنوبي به صورت ساعتگرد (شکل 5).

 


شکل 4- تصويري از يك سايكلون در نيمكره شمالي

 


شکل 5- تصوير يك آنتي سايكلون در نيمكره شمالي

 

دليل نام گذاري اين دسته از بادهاي موسمي به سايكلون ، چرخشي بودن حركت آن ها ناشی از نیروی کوریولیس است به گونه اي كه آن ها مسير دايروي مارپيچي را طي مي كنند. مشابه سايكلون را در مركز پرفشار كه جهتي عكس دارد با اضافه كردن كلمه «آنتي» به سايكلون، «آنتي سايكلون» ناميده اند. 

با توجه به مطالب گفته شده درباره حركت بادها مي توان نتيجه گرفت كه عبارت قرآني «تَصريفُ الرياح» اشاره به چرخش بادها در اثر نيروي كوريوليس دارد كه آن هم از گردش زمين به دور محور خود ناشي مي شود و این حقیقت را قرآن کریم قرنها پیش از کشف آن، بیان نموده و این نشاندهنده اعجاز علمی قرآن کریم است.

7 -http://farsilookup.com/e2p/seek.jsp?lang=fa&word=energy
8- قاموس المحدث (قاموس عربي – إنكليزي)، ذيل ماده طاقة.
9- بقره (2)، آیه 249.
10- بقره (2)، آیه 286.
11- راغب اصفهاني، المفردات في غريب القرآن، بيروت، دارالعلم، 1412، ص 532 و ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار صادر، 1414، چاپ سوم، ج 10، پیشین، ص 233.
12- بقره (2)، 17.
13- نمل (27)، 7.
14- يس (36)، آيه 80.
15- محمد رضا المظفر، اصول الفقه، قم، انتشارات اسماعيليان، 1427، چاپ پانزدهم، ج 1، ص 109.
16- نوجوان، مجيد، فتوسنتز و تنفس در گياهان، اروميه، انتشارات جهاد دانشگاهي، 1374، ص 1.
17- واقعه (56)، آیات 71-74.
18- طه (20)، آیات 53-54.
19- يس (36)، آیات 71-73.
20- شمس (91)، آیه 1.
21- تفسير نمونه، ج 27، ص 39.
22- بقره (2)، آيه 164.
23- جاثيه (45)، آيه 5.
24- المفردات في غريب القرآن، ص 482.
25- همان، ص 482.
26- خليل بن احمد فراهيدي، العين، قم، انتشارات هجرت، 1410، چاپ دوم، ج 7، ص 109 و لسان العرب، ج 9، ص 189.
27- فضل بن حسن طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، انتشارات ناصرخسرو، 1372، چاپ سوم، ج 1، ص 450 و فخرالدين رازي، مفاتيح الغيب، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1420، چاپ سوم ، ج 4، ص 172.
28- سيد محمد حسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1417، چاپ پنجم، ج 1، ص 404 و حسن مصطفوي، تفسير روشن، تهران، مركز نشر كتاب، 1380، ج 2، ص 299.
29- در واقع آنچه در آن ارتفاع مشاهده مي شود، چرخش ابرها است كه بيان گر چرخش بادها مي باشد.
30- آتامپ پاركاش آريا، آشنايي با مكانيك كلاسيك، ترجمه جعفر گودرزي، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسي مشهد، 1376، ص 567.
31- گرانت فولز، مكانيك تحليلي، ترجمه مهندس كاشاني حصار و مهندس ملك زاده، مشهد، انتشارات نما، 1376، ص 119.
32- به زبان اسپانيولي Alisios.

منبع: سایت هدانا برگرفته از قرآن و تفسیر علمی.

 

حتما بخوانيد

 

ویژه نامه قرآن پژوهی

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.

2 نظرات
  1. مستسلم‌الله می گوید

    بسیاااااااااااااار عالییییی خیلیییی ممنون بابت این مطلب بسیار مفید راستش یه برانداز بهم گفت اگه راست میگی همه چیز تو قرآن هست،آیه درباره انرژی‌های نو و تجدید پذیر و… بیار منم تو گوگل سرچ کردم و این پست رو خوندم خیلی خوب بود با اجازتون توی دفترم مینویسم تا به اون برانداز نشون بدم بخونه و توی کانالم ازش استفاده میکنم(زکاة العلم نشره…) حلال کنید لطفا

    1. حجت الاسلام مهدی طاها می گوید

      سلام علیکم
      باعث افتخار ماست که مخاطب هدانا هستید.
      وفقکم الله لکل الخیر