وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

صيغه طلاق چگونه خوانده می شود

12

صيغه طلاق چگونه خوانده می شود

فهرست این نوشتار:

1- زن باید هنگام طلاق از خون حیض و نفاس پاک باشد، و نیز شوهرش در آن پاکى با او نزدیکى نکرده باشد. اگر خانم باکره ای ازدواج کند و نزدیکی رخ نداده باشد طلاق در ایام حیض اشکال ندارد.(برای شرایط دیگر اینجا کلیک کنید).

2- علاوه بر متن صیغه طلاق که خوانده می شود حضور دو مرد عادل به عنوان شاهد نیز لازم است.

صيغه طلاق

پرسش 230 . صيغه طلاق چگونه خوانده مى شود؟

همه مراجع: اگر شوهر بخواهد صيغه طلاق را بخواند، بايد بگويد: «زَوْجَتى (نام همسرش) طالِقٌ»، و اگر ديگرى را وكيل كند، بايد بگويد: «زَوْجَةُ مُوَكِّلى (نام زن) طالِقٌ».

تبصره. البته اگر زن معين است ذكر نام او در صيغه لازم نيست.

  • [1]. توضيح المسائل مراجع، م 2508؛ وحيد، توضيح المسائل، م 2572.(احكام ازدواج،پرسمان).

رساله توضيح المسائل زن و شوهر
[مسأله 2508]

مسأله 2508 طلاق باید به صیغه عربی صحیح (1) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند (2) و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلًا فاطمه باشد باید بگوید: «زَوجَتِی فاطِمَهُ طالِق ٌ» زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید: «زَوجَهُ مُوکِلی فاطِمَهُ طالِق ٌ» (3).

(1) (خوئی )، (تبریزی )، (صافی )، (سیستانی ): و به کلمه «طالِق » ..

(2) (مکارم ): بنا بر احتیاط واجب باید صیغه طلاق به عربی صحیح خوانده شود و واجب است دو مرد عادل آن را بشنوند ..

(بهجت ): طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و اگر خواندن به عربی صحیح ممکن نبود، با سایر زبانها به صورت صحیح باید خوانده شود، و اگر به عربی می تواند بخواند ولی عربی صحیح را نمی داند، احتیاط در این است که هم به عربی غیر صحیح و هم به لغت صحیح کسی که صیغه طلاق را می خواند خوانده شود، و باید دو مرد عادل صیغه طلاق را بشنوند ..

(3) (خوئی )، (تبریزی )، (سیستانی ): و در صورتی که زن معیّن باشد ذکر نام او لازم نیست . ( (سیستانی ): و اگر حاضر باشد کافی است بگوید «هذِه ِ طالِق ٌ» و به او اشاره کند یا بگوید «انت ِطالِق ٌ» و او را مخاطب قرار دهد و چنانچه مرد نتواند طلاق را به صیغه عربی بیاورد و نتواند وکیل بگیرد، به هر لفظی که مرادف صیغه عربی آن است از هر لغتی باشد می تواند طلاق دهد).

(مکارم ): یعنی : همسر موکّل من رها است .

(زنجانی ): مسأله طلاق باید به صیغه صحیح و باکلمه طالق و بنا بر مشهور به صیغه عربی خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و در صورتی که زن معیّن نباشد به گونه ای او را معین کند، بنا بر این اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلًا فاطمه است ، می گوید: «زوجَتی ِ فاطِمَهُ طالِق ٌ» و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل می گوید: «زَوجَهُ مُوَکِّلی فاطِمَهُ طالِق ٌ».

  • توضیح المسائل مراجع مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظم تقلید

مطابق نظر آيت الله سيستاني

مطابق نظر آيت الله سيستاني

مسأله ۲۵۲۶ ـ طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه «طالق» خوانده شود، و دو مرد عادل آن را بشنوند، و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، بگوید: «زَوْجَتِی فاطِمَةُ طالِقٌ» یعنی همسر من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل بگوید: «زَوْجَةُ مُوَکلِی فاطِمَةُ طالِقٌ»؛ و در صورتی که زن معین باشد، ذکر نام او لازم نیست. و اگر حاضر باشد کافی است بگوید: «هذِهِ طالِقٌ» و به او اشاره کند، یا بگوید: «اَنْتِ طالِق» و او را مخاطب قرار دهد. و چنانچه مرد نتواند طلاق را به صیغه عربی بیاورد و نتواند وکیل بگیرد، به هر لفظی که مرادف صیغه عربی آن است از هر لغتی باشد می‌تواند طلاق دهد.

مسأله ۲۵۲۷ ـ ازدواج موقت طلاق ندارد، و رها شدن زن به این است که مدتش تمام شود، یا مرد مدت را به او ببخشد، مثلاً بگوید: مدت را به تو بخشیدم، و شاهد گرفتن و پاک بودن زن از حیض لازم نیست.

رساله توضیح المسائل.

۱۵پرسش: اگر فردی صیغه طلاق را بغیر عربی بگوید و بعد همسرش را رها کند حکمش چیست و چه کار باید کرد ؟

پاسخ:

اگر می توانسته است طلاق را به عربی بگوید یا وکیل بگیرد ولی عمدا طلاق را به زبان دیگر بگوید صحیح نیست . و باید از راه های قانونی یا شرعی او را ملزم کنید یا نفقه بدهد وسایر حقوق زوجیت را رعایت نماید یا طلاق صحیح شرعی بدهد .

منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات آیت الله العظمی سیستانی.


 

طبق نظر آيت الله مكارم شيرازي

حضرت آیت الله مکارم شیرازی

شرايط صيغه طلاق

پرسش :چه شرایطی باید در هنگام صیغه ی طلاق رعایت گردد؟
پاسخ :بنابر احتياط واجب بايد صيغه طلاق به عربى صحيح خوانده شود و واجب است دو مرد عادل آن را بشنوند، اگر خود شوهر بخواهد صيغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلًا فاطمه است مى‏گويد: «زَوْجَتِي فاطِمَةُ طالِقٌ» (يعنى همسرم فاطمه از همسرى رهاست) و اگر ديگرى را وكيل كند آن وكيل بايد بگويد: «زَوْجَةُ مُوَكِّلِي فاطِمَةُ طالِقٌ» يعنى همسر موكّل من رهاست.

مسأله ـ زن باید هنگام طلاق از خون حیض و نفاس پاک باشد، و نیز شوهرش در آن پاکى با او نزدیکى نکرده باشد. و اگر در حال حیض و نفاس که پیش از این پاک بوده، با او نزدیکى نموده باشد بنابر احتیاط، طلاق کافى نیست؛ بلکه باید دوباره عادت شود و پاک گردد.

سؤال ـ این که طلاق باید در طُهر واقع شود، آیا باید زن غسل هم کرده باشد، یا پاک شدن از حیض کافى است؟
جواب : غسل لازم نیست.
مسأله ـ طلاق دادن در حال حیض، یا نفاس، در سه صورت صحیح است :
الف) شوهر بعد از ازدواج با او نزدیکى نکرده باشد.
ب) زن باردار باشد.
ج) زن غایب باشد و مرد نتواند، یا برایش مشکل باشد، که پاک بودن زن را بفهمد.
مسأله ـ هر گاه مرد بخواهد زنى که به واسطه بیمارى یا غیر آن عادت ماهانه نمى‌بیند را طلاق دهد باید از زمانى که با او نزدیکى کرده، تا سه ماه از نزدیکى خوددارى کند و بعد او را طلاق دهد.
مسأله ـ شرائط فوق، مخصوص عقد دائم است و در عقد موقّت نیست، بلکه هر زمان مدّت آن تمام شود، یا مرد باقیمانده مدّت را ببخشد، زن از قید همسرى رها مى‌شود.  استفتئات حضرت آیت الله مکارم شیرازی.

سؤال 890. آیا مى توان صیغه طلاق را به فارسى خواند؟

جواب: بنابر احتیاط واجب باید صیغه طلاق به عربى صحیح خوانده شود.

سؤال 891. آیا لازم است افرادى به عنوان شاهد هنگام خواندن صیغه طلاق حاضر باشند؟

جواب: آرى، واجب است دو مرد عادل آن را بشنوند.

سؤال 892. صیغه طلاق به عربى چگونه است؟

جواب: اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه است مى گوید: «زَوْجَتِى فاطِمَه طالِقٌ» (یعنى همسرم فاطمه از همسرى رهاست) و اگر دیگرى را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: «زَوْجَه مُوَکلِى فاطِمَه طالِقٌ» (یعنى همسر موکل من رهاست).

سؤال 893. آیا در طلاق، عدالت دو شاهد در نظر زوج کافى است؟

جواب: بله، عدالت دو شاهد در نظر زوج مادام که یقین برخلاف آن نباشد کافى است.

سؤال 894. شخصى مى خواهد زن خود یا زن دیگرى را طلاق دهد، در شهرى که ساکن است، عادل به آن معنایى که فقها عظام فرموده اند نیست مگر بعضى از اشخاصى که شخص مطلِّق نه به چشم خود از آنها معصیتى دیده و نه از دیگران شنیده که تا حال معصیتى کرده باشند و در شهرهاى مجاور هم اشخاص عادلى را نمى شناسد و از طرفى هم به ناچار باید این طلاق واقع شود بفرمایید آیا نزد همان اشخاص فوق الذکر که مورد وثوق و حسن ظنّ هستند مى تواند اجراى طلاق کند؟

جواب: همین گونه افراد براى شهود طلاق کافى هستند و عادل محسوب مى شوند.

سؤال 895. آیا پسران زن و شوهر مى توانند به عنوان شهود طلاق والدین خود باشند؟

جواب: اگر پسران او بالغ و عادل باشند، مى توانند شهود طلاق شوند.

سؤال 896. در مورد طلاق اهل تسنّن شنیده شده است که آنها، مخصوصاً شافعى ها، صیغه طلاق جارى نمى کنند; بلکه به صرف اراده جدایى و لفظ «تو مطلّقه اى» اکتفا مى کنند، آیا صحّت دارد؟ آیا حضور شاهدین عدلین را لازم نمى دانند؟

جواب: طلاق اهل تسنّن اگر واجد شرایط شرعیه، مانند شاهدین عدلین، نباشد در مورد شیعیان کفایت نمى کند; ولى درباره خودشان اگر چنین طلاقى دارند از باب قاعده الزام طلاقشان مقبول است و مشهور در میان آنان عدم اعتبار شاهدین است; بلکه شیخ در «خلاف» اجماع فقهاى اهل سنّت را بر عدم اعتبار شاهدین ادّعا مى کند.

سؤال 897. زن و شوهرى ایرانى و شیعه پس از چند سال زندگى مشترک، در ایران از یکدیگر طلاق گرفته. سپس هردو به استرالیا هجرت کرده و پس از 5 سال مجدّداً با یکدیگر ازدواج مى کنند. مُجرى این ازدواج یک نفر سنّى بوده که در عرف ایرانیان مقیم «سیدنى» به عنوان وکیل ازدواج شرعى معروف بوده و هست. پس از ازدواج دوباره از یکدیگر طلاق مى گیرند، لیکن این بار طلاق مدنى بوده (مطابق قوانین استرالیا) و طلاق شرعى انجام نشده است. بعد از دو سال توسّط همان عاقد با مرد دیگرى ازدواج نموده و اکنون باردار است. زن اخیراً مطّلع شده که طلاق استرالیایى او از شوهر اوّلش از نظر شرعى معتبر نیست و لذا ازدواج با شوهر دوم نیز دچار اشکال است. ایشان اظهار مى دارد مطلقاً تصوّر نمى کرده که طلاق دادگاه استرالیایى بدون اعتبار باشد; خصوصاً که وکیل فوق الذّکر، ازدواج مجدّد ایشان را با همسر دوم اجرا کرده است. اکنون زن و همسر دوّمش بسیار نگرانند، حلّ مشکل آنها چگونه است؟

جواب: با توجّه به این که طلاق فاقد شرایط شرعیه، یعنى حضور دو شاهد عادل بوده، باطل است و زن در عقد شوهر اوّل است و حتّى اگر از شوهر اوّل طلاق شرعى بگیرد، ازدواج او با شوهر دوم مشکل است; مگر این که ثابت شود ازدواج دوم زن با شوهر اوّل باطل بوده است، در این صورت مشکلى با شوهر دوم ندارد.

سؤال 898. در مورد عدالت دو شاهد هنگام اجراى صیغه طلاق، هرگاه مجرى صیغه، اعتقاد به عدالت ودیگران علم به فسق شهود داشته باشند، آیا طلاق صحیح است؟

جواب: براى آنها که علم به فسق شهود ندارند کافیست.

سؤال 899. آیا عدم علم شاهد به فسق خودش در شهادت بر طلاق معتبر مى باشد؟

جواب: خالى از اشکال نیست.

سؤال 900. آیا عدالت، که در شهود طلاق شرط است، شرط واقعى است یا شرط علمى و ظاهرى؟ به تعبیر دیگر، هرگاه پس از اجراى صیغه طلاق، علم به فسق شاهدین پیدا کنیم، در حالى که به هنگام طلاق آنها را عادل مى پنداشتیم، طلاق واقع شده چه حکمى دارد؟

جواب: طلاق مزبور صحیح است.

سؤال 901. هرگاه کسى دو نفر را عادل بداند و زن خود را پیش آنها طلاق دهد، دیگرى که آنان را عادل نمى داند، میتواند آن زن را براى خود یا دیگرى عقد کند؟

جواب: بنابر احتیاط واجب نباید آن زن را براى خود یا دیگرى عقد کند، ولى اگر شک در عدالت آنها داشته مانعى ندارد.

سؤال 940. چه طلاقى را طلاق خلع گویند؟

جواب: زنى که مایل نیست با شوهرش زندگى کند، و بیم آن مى رود که ادامه همسرى آنها باعث گناه شود مى تواند مهر خود یا مال دیگرى را به او ببخشد که طلاقش دهد، این را طلاق خلع گویند.

سؤال 941. صیغه طلاق خلع به چه صورت است؟

جواب: احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق خلع به صورت زیر باشد: اگر خود شوهر مى خواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن مثلاً «فاطمه» است مى گوید: «زَوْجَتِى فاطِمَه خَلَعْتُها عَلى ما بَذَلَتْ هِیَ طالِقٌ» یعنی زنم فاطمه را در برابر چیزى که بخشیده است طلاق دادم، او رهاست و اگر وکیل او بخواهد صیغه را بخواند احتیاط واجب آن است که یک نفر از طرف زن وکیل شود و دیگرى از طرف مرد، چنانچه مثلاً اسم شوهر «محمد» و اسم زن «فاطمه» است، وکیل زن مى گوید: «عَنْ مُوَکلَتِى فاطِمَه بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکلِکَ مُحَمَّد لِیخْلَعَها عَلَیهِ» پس از آن وکیل مرد بدون فاصله مى گوید: «زَوْجَه مُوَکلِى خَلَعْتُها عَلى ما بَذَلَتْ هِیَ طالِقٌ» (و اگر زن چیز دیگرى غیر از مهر را به شوهر ببخشد باید نام همان را در موقع خواندن صیغه ببرد).

سؤال 972. چه طلاقى را طلاق خلع گویند؟

جواب: هرگاه زن و شوهر یکدیگر را نخواهند و زن مهر خود یا مال دیگرى را به مرد ببخشد که او را طلاق دهد آن را طلاق مبارات گویند.

سؤال 973. صیغه طلاق خلع به چه صورت است؟

جواب: احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق مبارات را به طریق زیر بخوانند، اگر خود شوهر صیغه را مى خواند و مثلاً اسم زن «فاطمه» است مى گوید: «بَارَأْتُ زَوْجَتى فاطَمَه عَلى ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ» یعنى مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چیزى غیر مهر را مى دهد باید آن را نام ببرد) و در صورتى که وکیل مرد بخواهد صیغه را بخواند مى گوید: «بَارَأْتُ زَوْجَه مُوَکلى فاطِمَه عَلى ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ» البته قبلاً باید زن مهر خود بلکه چیزى کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشیده باشد.

سؤال 974. شوهر مى تواند براى طلاق مبارات مالى بیش از مهریه بگیرد؟

جواب: مالى را که شوهر براى طلاق مبارات مى گیرد باید بیشتر از مهر نباشد بلکه احتیاط واجب آن است که کمتر باشد. استفتائات آیت الله مکارم شیرازی.

 

*- ضمنا شما می توانید از اینجا مشترک  خبرنامه سایت شوید و جدید ترین مطالب را دریافت کنید

حتما بخوانيد

*- ويژه نامه احکام ازدواج 

ویژه نامه احکام زن و شوهر

نحوه خواندن صیغه ازدواج دائم (متن+ترجمه)

نحوه خواندن صیغه ازدواج موقت(متن+ترجمه)



کلید: صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شودصيغه طلاق چگونه خوانده می شودصيغه طلاق چگونه خوانده می شود  متن خطبه طلاق متن صیغه طلاق غیابی خواندن صیغه طلاق متن صيغه طلاق شرعی متن عربی طلاق خواندن صیغه ی طلاق متن طلاق نامه خواندن صیغه طلاق توسط زن صيغه طلاق صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود صيغه طلاق چگونه خوانده می شود

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.

12 نظرات
  1. بنام حق می گوید

    س تشکر از مطالب مفید
    بنده یک زن شوهردار هستم و حدود پانزده سالگی به عقد اقایی هم سن خودم دراومدم و از دوسال بعد از ازدواج این اقا قادر به رابطه زن و شوهر نیست و هزاران بار خواستم کمک کنم اما نمیزاره یا فرار میکنه من الان ۱۴ساله توی یک اتاق ۱۵متری باهاش زندگی میکنم اما این اقا سالی سه نهایت ۵بار با بنده ارتباط برقرار میکنه هرکاری هم که فکرکنید براش انجام دادم طبق دستورات مشاوره اما این اقا نمیتونه بامن ارتباط برقرار کنه فقط با من اینجوریه زن صیغه ای داشت اینجوری نبود باهاش قبلا دچار گناه شدم بخاطراین بی تفاوتیهاش اما توبه کردم اما الان که توی اوج جوانی هستم واقعا غریزه جنسی بهم فشار میاره ازش خواستم جدا بشیم قبول نمیکنه توروخدا منو راهنمایی کنید این سه چهار بار درسال هم به اجبار بنده قبول میکنه باهام باشه واقعا خسته شدم چیکار میتونم بکنم ایا میتونم ازش بخوام خطبه طلاق وبخونه بدون اینکه دادگاه بریم چون میگه من دادگاه بیا نیستم واقعا درمانده ام دلم میخواد یک مرد داشته باشم که همدمم باشه اون گناهانی هم که کردم خود ایشون باعث شدن برم چطوریه من حدیث خوندم اگر زن و شوهر بیشتر از یک هفته نتونن باهم باشن عقدشون از نظر اسلام باطله ایا درسته ؟ ممنونم راه و چاره بهم بدید

    1. حجت الاسلام مهدی طاها می گوید

      سلام علیکم
      چند نکته:
      ۱- حتما باید از گناه گذشته توبه کنید و دیگر مرتکب این گناه نشوید. اعاذنا الله من شرور انفسنا.
      ۲- همسر شما نسبت به نیازهای جنسی و روحی شما شرعا موظف هستند و باید پاسخگو باشند، لازم هست ایشان با یک پزشک متخصص رجوع کنند و یا اگر به شما کم میل هستند اما به زنان دیگر اینگونه نیستند باید با یک مشاور صحبت کنند که علت را بتوان پیدا کرد، چه بسا خودارضایی یا برخی بیماری های روحی موجب شده ایشان نتوانند با شما که همسر ایشان هستید ارتباط برقرار کنند. پس حتما نیاز به مشاوره از نزدیک دارید، به یک مشاور خانم امین و متخصص رجوع کنید.
      ۳-می توانید بدون حضور در دادگاه و خود زن و شوهر با حضور دو شاهد عادل و سایر شرایط طلاق که در رساله آمده است طلاق بگیرید، و واجب است عده را پس از طلاق رعایت کنید و سپس با شخص دیگری اگر دوست داشتید ازدواج نمایید. البته برای اینکه به مشکل حقوقی برخورد نکنید توصیه می کنیم یک وکالت کتبی از همسرتان به عنوان حق طلاق بگیرید که حق طلاق را به شما بدهند و خودتان مسیر دادگاه را بدون حضور ایشان طی کنید.
      البته باز تاکید می کنم مسیر مشاوره را پیش بگیرید.
      ۴-اگر زن و شوهر چند سال هم با هم نزدیکی نکنند شرعا عقدشان باطل نیست، این که فرمودید باطل می شود صحیح نیست، شما همسر شوهرتان هستید و تنها راه جدا شدن طلاق هست و اگر شوهر شما قادر به نزدیکی نیستید می توانید از دادگاه شکایت کنید خود دادگاه طلاق شما را تسریع می دهد.
      وفقکم الله لکل الخیر

  2. مینا می گوید

    سلام خسته نباشید من یکسال پیش به خانه پدرم آمدم و هیچ رابطه یا نزدیکی باهمسرم نداشتم ولی بعداز یکسال هنگام طلاق حیض بودم آیا طلاق صحت دارد یانه؟

    1. حجت الاسلام مهدی طاها می گوید

      سلام علیکم
      طلاق در حال حیض باطل است و مجدد باید صیغه طلاق با شرایط فقهی خوانده شود!!!.
      وفقکم الله لکل الخیر

  3. یه زن می گوید

    خوشبحال خانم شما
    شوهرمن اگه یبار مینشست باهام حرف میزد انقد غصه تودلم نبود ولی من باید عمرمو باکسی تلف کنم که ازش متنفرم نمیگم صرف کسی چون این جور زندگی کردن تلف کردن عمره
    اگه بخوام برم میوه دلمو ازم جدا میکنن چون یه زنم و حق ندارم بچمو نگه دارم اینم خدا گفته
    خدانگهدارتون

    1. مهدی طاها می گوید

      سلام علیکم خواهر گرامی
      امیدوارم خداوند مهر و محبت را به زندگی شما بدهد.
      طلاق منفور هست نزد خدا و منفور تر این هست که بنده خوبش مورد ظلم واقع شود. آقایون باید بیشتر مراقب همسرشون که هدیه خداست باشند.
      حق حضانت بچه هم در اوایل با مادر و پس از آن با پدر هست برای اینکه شما یهتر متوجه شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه هستید و نیاز به سرپرستی و حمایت بیشتر هست، مگر اینکه پدر صلاحیت نداشته باشد!. اصل طلاق ناپسند هست، و بدیهی است که فرزند آسیب می بیند در هر حال حداقل پدر موظف هست با تامین زمینه های اقتصادی و حمایتی کاری کند که فرزند آسیب بیشتر نبیند، پس گفتار خداوند درست هست.

      در هر حال از اینکه مخاطب سایت هدانا هستید خدا رو شکر می کنیم، و دعا می کنیم که انشاالله خداوند مهر و محبت را به زندگی شما عنایت کند، امیدوارم این ناملایمت ها هم موقتی و زودگذر باشد، با مشاوره می توانید بهتر زندگی را مدیریت کنید، فراموش نکنید که تمام انسانها قابلیت تغییر را دارند، پس با دعا و مشاوره و تغییر سبک زندگی زمینه تغییر را در همسرتان ایجاد نمایید.
      وفقکم الله لکل الخیر

  4. یه زن می گوید

    اره عیب از خودمه که مثه بقیه دخترا بی حجاب نبودم بی نماز نبودم اهل گناه وصحبت بانامحرم نبودم اگه بی قیدوبی بندوبار بودم خوشگذرونیامو میکردم اخرشم میگشتم دنبال کسیکه دلم میخواد عین احمقا همش گفتم گناهه گناهه و نصیبم یه مرد ریشوی ظاهرا مذهبی شد که هیچی حالیش نیست مشاوره هم بهم گفت طلاقت و بگیر
    اصل دین خوبه اگه بزارن و بارفتاراشون ادم و انقد زده نکنن

    1. مهدی طاها می گوید

      سلام علیکم
      ببینید قطعا خانم ها قابل احترام هستند، و مخصوصا خانم هایی که با خدا هستند،خانم هایی مثل شما که مومن و عاشق اهل البیت علیهم السلام هستند، از نظر ما جایگاه بی نظیری دارند.
      هیچ کسی حق ندارد به یک حانم توهین کند، یا او را نا راحت کند، خب حرف دین واقعا همین هست… اما متاسفانه بعضی از ما آقایون با رفتارمون حالا چه با اسم مذهب چه بدون اون باعث بدبین شدن خانواده می شویم، واقعا متاثر کننده هست!. بنده به شما حق می دهم که ناراحت باشید و عذر خواهی هم می کنم، اما باور کنید رفتار ما ها نوعا به تربیت خانوادگی و تربیت اجتماعی ما بر می گردد، ای کاش همه ما به دستورات پیامبر صلوات الله علیه عمل می کردیم، تمام آسیب های فردی و اجتماعی ما بخاطر دور شدن از دین هست.
      از بی بند و باری و گناه هم هیچ کسی به سعادت نرسیده و نخواهد رسید، این حرف های شما هم از سر ناراحتی هست، حق می دهم، قطعا روحیه خوب و ایمانیتون رو حفظ کنید، توکلتون به خدا رو از دست ندهید، حتما خدا یاور خوبی برای مومنین هست، باور کنید مسیر سعادت فقط راه خداست.
      ما هم دعا می کنیم انشاالله مشکل شما به همین زودی به بهترین وجه حل بشود، در این مشکلات خوب هست از نزدیک با یک دوست یا مشاور خوب و مومن بیشتر صحبت کنید، تا به شما آرامش بیشتر و راهنمایی بهتری بدهند.
      وفقکم الله لکل الخیر.

  5. یه زن می گوید

    دیگه از اسلام متنفر شدم کاش مسلمون نبودم تا مجبور نبودم یه مرد کثیف و تحمل کنم وراحت بهم بگه طلاقت نمیدم برو به هرکی میخوای بگو
    کاش قانونامون یکم خوب بود مگه یه رن چقد تحمل داره حرف بزنیم میگن بچه را بهت نمیدن قشنگیش اینجاست که اخرسر میگن زنه خراب بود رفت

    1. مهدی طاها می گوید

      سلام علیکم
      اولین اشتباه این هست که ما نقص های خودمون رو نمی بینیم!، و دنبال مقصر جلوه دادن دیگران هستیم، یا مقصر کردن دین، مگر واقعا چقدر شما دین رو در زندگی پباده کردید، یا چقدر اون روزی که می خواستید ازدواج کنید پایبندی همسرتون به دین رو بررسی کردید!!!، خب عروسی های ما، و هزاران مورد دیگری که می بینیم هیچ بویی از دین نبرده، اگر که خوش بگذرد از انتخاب و بی دینی ماست! اما تا نا ملایمتی پیش بیاد، مقصر دین می شود!!.
      همه ما در قبال انتخابمان مسئول هستیم، حتما مشکل شما با مشاور حل می شود ، قبل از هر چیزی و هر تصمیمی سعی کنید حضوری با یک مشاور به بحث بنشینید، قانون هم راهکارهای خودش را دارد که با مشورت با یک وکیل خبره مشکل برطرف می شود. در هر حال پیام دین مشخص هست، پیامبر مهربانی (صلوات الله علیه) فرمودند:
      به زن خود خدمت نكند، مگر صدّيق، يا شهيد، يا مردى كه خداوند خير دنيا و آخرتِ او را بخواهد .بحار الأنوار : ۱۰۴/۱۳۲/۱ .
      آیا شما در این روایت عیبی می بینید!، باور کنید که اگر عیبی هست در ماست که به دین و این روایات در زندگی عمل نمی کنیم!.
      وفقکم الله لکل الخیر

      1. مظلوم می گوید

        من با شوهرم بدون هیچ مراسمی عقد کردم ۱۸سالم بیشتر نبود تو زندگی تو هرشرایطی باهاش همگام شدم اذیت های خانواده ش رو تحمل کردم وقتی مشکل مالیش تموم شد آقا به اصطلاح فیلش یاد هندوستان کرد رفت سراغ یه زن هرزه بی عفت دختر۱۰سالش رو ول کرد رفت ترک منزل کرد به اجبار خانواده پشتم خالی کردن به زندگی برگشتم حالا این آقا کارش به جایی رسیده که کتک فحاشی توهین تحقیر شده هر روز کارش به بد نم آسیب میرسونه بچه ام رو که بچه خودش بدرفتاری آزار جسمانی میده من یه زن بی پناهم که شرایط مالی ندارم جدا شم بچم داره دچار عقده های روحی میشه خودم داغون دارم میشم بخوام دادخواست طلاق بدم هزینش ندارم کی به داد مظلوم میرسه واقعا شما مسلمونین که فقط پول میبینین یه زن مثل من عین بر ده ها شده از نوع من خیلی زیاده ?

        1. مهدی طاها می گوید

          سلام علیکم خواهر گرامی
          پیام شما رو کامل خواندیم، واقعا متاثر شدیم، شوهرانی که این چنین در حق همسرانشان ظلم می کنند عاقبت خوبی نخواند داشت!. پناه بر خدا.
          ببینید در تمام دنیا افراد همسران خوب و بد هستند، کاملا مشخص هست کسی که اینطور زنش رو اذیت کند، بویی از دین و خدا نبرده! هیچ شکی نیست.
          از جهت قضایی ه م می توانید پیگیری کنید، خدمات رایگانی هم دارند که حتما به شما کمک می کند. توصیه می کنیم از نزدیک با یک مشاور هم گفتگو کنید. از شماره تلفن ۱۲۳ مشاوره های رایگان اجتماعی هم می توانید استفاده کنید، به شما در بسیاری از موارد مطابق شرایطتان کمک می کنند.
          وفقکم الله لکل الخیر