وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

زیارت جامعه کبیره همراه با چند زیارت دیگر

0

زیارت جامعه کبیره همراه با چند زیارت دیگر

فهرست این نوشتار:

زيارت اوّل (زيارت منقول از امام رضا (ع))

در «کامل الزیارات» از امام على بن موسى الرضا(علیهما السلام) روایت شده که آن حضرت در جواب کسى که از زیارت قبر امام موسى کاظم(علیه السلام)سؤال کرده بود فرمودند: کافى است که در همه جا (یعنى در زیارت هر یک از ائمّه و خطاب به شخص آن امام و یا به همه ائمّه به طور دسته جمعى) بگویید:

اَلسَّلامُ عَلى اَوْلِیآءِ اللهِ وَاَصْفِیآئِه، اَلسَّلامُ عَلى اُمَنآءِ اللهِ وَاَحِبّآئِهِ،
سلام بر بندگان مقرّب خدا و بر برگزیدگانش سلام بر آنان که امین خدا و دوستان اویند
اَلسَّلامُ عَلى اَنْصارِ اللهِ وَخُلَفآئِهِ، اَلسَّلامُ عَلى مَحآلِّ مَعْرِفَةِ اللهِ،
سلام بر یاران خدا و جانشینانش سلام بر جایگاههاى معرفت خدا
اَلسَّلامُ عَلى مَساکِنِ ذِکْرِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى مَظاهِرِ اَمْرِ اللهِ وَنَهْیِهِ،
سلام بر مسکنهاى ذکر خدا سلام بر محل ظهور امر و نهى خدا
اَلسَّلامُ عَلَى الدُّعاةِ اِلَى اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُسْتَقِرّینَ فى مَرْضاتِ اللهِ،
سلام بر خوانندگان (مردم) بسوى خدا سلام بر استقرار یافتگان در خشنودیهاى خدا
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُخْلِصینَ فى طاعَةِ اللهِ، ]اَلسَّلامُ عَلَى الاَْدِلاّءِ عَلَى اللهِ[(1)
سلام بر مخلصان در فرمانبردارى خدا سلام بر راهنمایان بسوى خدا
اَلسَّلامُ عَلَى الَّذینَ مَنْ والاهُمْ فَقَدْ والَى اللهَ، وَمَنْ عاداهُمْ فَقَدْ عادَى اللهَ،
سلام بر آن بزرگوارانى که هر که دوستشان دارد خداى را دوست داشته و هر که دشمنشان دارد خداى را دشمن داشته
وَمَنْ عَرَفَهُمْ فَقَدْ عَرَفَ اللهَ، وَمَنْ جَهِلَهُمْ فَقَدْ جَهِلَ اللهَ،
و هر که آنان را بشناسد خداى را شناخته و هر که نشناسدشان خداى را نشناخته
وَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللهِ، وَمَنْ تَخَلّى مِنْهُمْ فَقَدْ تَخَلّى مِنَ اللهِ،
و هر که بدانان چنگ زند به خدا چنگ زده و هر که آنان را رها کند خدا را رها کرده است
اُشْهِدُ اللهَ اَنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَعَلانِیَتِکُمْ،
و خداى را گواه گیرم که من صلحم با هر کس که با شما صلح کند در جنگم با هر که با شما در جنگ است ایمان دارم به نهان و آشکار شما
مُفَوِّضٌ فى ذلِکَ کُلِّهِ اِلَیْکُمْ، لَعَنَ اللهُ عَدُوَّ آلِ مُحَمَّد مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ،
و اختیار همه این کارها را به شما واگذار کنم خدا لعنت کند دشمن آل محمّد را از جنّ و انس
وَ اَبْرَءُ اِلَى اللهِ مِنْهُمْ، وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ.
و بیزارى جویم به درگاه خدا از ایشان و درود خدا بر محمّد و آلش.
و این زیارتى است که مى تواند جایگزین هر زیارت دیگر بشود; پس از خواندن این زیارت، بر محمّد و آل محمّد زیاد صلوات مى فرستى و اسم یک یک ائمّه را مى برى و بر دشمنانشان لعنت مى فرستى و براى خودت و همه مؤمنین و مؤمنات هر دعایى را که خواستى مى کنى.(2)

 

زيارت دوم (زيارت جامعه کبيره)

«شیخ صدوق» در کتاب «من لا یحضره الفقیه» از یکى از یاران حضرت هادى(علیه السلام) روایت کرده که گفت: خدمت آن حضرت(علیه السلام) عرض کردم: یابن رسول الله! زیارتى به من تعلیم فرما که از حیث بلاغت کامل باشد و با آن، هر کدام از شما را که خواستم زیارت کنم، فرمود: پس از غسل زیارت، هرگاه به درگاه حرم رسیدى بایست و بگو:
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ گواهى دهم که معبودى نیست جز خداى یگانه اى که شریک ندارد و گواهى دهم که محمّد که درودهاى خدا بر او و آلش باد بنده و رسول اوست
و چون وارد حرم شدى و نگاهت به قبر افتاد، مى ایستى و سى مرتبه اَللهُ اکْبَرُ مى گویى. سپس اندکى با آرامش دل و آرامش تن و کوتاه گرفتن گام ها راه مى روى، آنگاه مى ایستى و بار دیگر سى مرتبه اَللهُ اکْبَرُ مى گویى، سپس نزدیک قبر مطهّر مى روى و چهل مرتبه اَللهُ اکْبَرُ مى گویى (تا صد مرتبه کامل شود)(1) آنگاه مى گویى:

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ،
سلام بر شما اى خاندان نبوت و جایگاه رسالت و مرکز رفت و آمد فرشتگان
وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ، وَمَعْدِنَ الرَّحْمَةِ، وَخُزّانَ الْعِلْمِ، وَمُنْتَهَى الْحِلْمِ، وَاُصُولَ الْکَرَمِ،
و جاى فرود آمدن وحى (الهى) و معدن رحمت (حق) و گنجینه داران دانش و سرحد نهایى بردبارى و اصول و اساس کرم و بزرگوارى
وَقادَةَ الاُْمَمِ، وَاَوْلِیآءَ النِّعَمِ، وَعَناصِرَ الاَْبْرارِ، وَدَعآئِمَ الاَْخْیارِ،
و پیشوایان ملّتها و در اختیار دارندگان نعمتها و ریشه و اصول نیکان و استوانه هاى خوبان
وَساسَةَ الْعِبادِ، وَاَرْکانَ الْبِلادِ، وَاَبْوابَ الاْیمانِ، وَاُمَنآءَ الرَّحْمنِ،
و زمامداران بندگان و پایه ها و ستونهاى شهرها و بلاد و درهاى ایمان و امینهاى خداى رحمان
وَسُلالَةَ النَّبِیّینَ، وَصَفْوَةَ الْمُرْسَلینَ، وَعِتْرَةَ خِیَرَةِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،
و نژاد پیمبران و زبده (اولاد) رسولان و عترت انتخاب شدگان پروردگار جهانیان، و رحمت خدا و برکاتش (نیز بر آنها باد)
اَلسَّلامُ عَلى اَئِمَّةِ الْهُدى، وَمَصابیحِ الدُّجى، وَاَعْلامِ التُّقى، وَذَوِى النُّهى،
سلام بر پیشوایان هدایت و چراغهاى تاریکى و نشانه هاى پرهیزکارى و صاحبان خرد
وَاُولِى الْحِجى، وَکَهْفِ الْوَرى، وَوَرَثَةِ الاَْنْبِیآءِ، وَالْمَثَلِ الاَْعْلى، وَالدَّعْوَةِ الْحُسْنى،
و دارندگان عقل و فطانت و پناهگاه مردمان و وارثان پیمبران و نمونه اعلاى (الهى) و اهل دعوت نیکو (که مردم را به خدا مى خوانند)
وَ حُجَجِ اللهِ عَلى اَهْلِ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَالاُْولى، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،
و حجّت هاى خدا بر اهل دنیا و آخرت و این جهان و رحمت خدا و برکاتش (نیز بر ایشان باد)
اَلسَّلامُ عَلى مَحآلِّ مَعْرِفَةِ اللهِ، وَمَساکِنِ بَرَکَةِ اللهِ، وَمَعادِنِ حِکْمَةِ اللهِ، وَحَفَظَةِ سِرِّاللهِ،
سلام بر جایگاههاى شناسایى خدا و مسکنهاى برکت خدا و کانهاى حکمت و فرزانگى خدا
وَحَمَلَةِ کِتابِ اللهِ، وَاَوْصِیآءِ نَبِىِّ اللهِ، وَذُرِّیَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،
و نگهبانان راز خدا و حاملان کتاب خدا و اوصیاى پیامبر خدا و فرزندان رسول خدا صلى الله علیه و آله، و رحمت خدا و برکاتش (نیز بر ایشان باد)
اَلسَّـلامُ عَلَى الدُّعاةِ اِلَى اللهِ، وَالاَْدِلاّءِ عَلى مَرْضاتِ اللهِ، وَالْمُسْتَقِرّینَ فى اَمْرِ اللهِ،
سلام بر خوانندگان بسوى خدا و رهنمایان بسوى موجبات خشنودى خدا و استقرار یافتگان در فرمان خدا
وَالتّآمّینَ فى مَحَبَّةِ اللهِ، وَالْمُخْلِصینَ فـى تَوْحیدِ اللهِ، وَالْمُظْهِرینَ لاَِمْرِ اللهِ وَنَهْیِهِ،
و کاملان در دوستى و محبّت خدا و مخلصان در یگانه پرستى خدا و آشکار کنندگان امر و نهى خدا
وَعِبادِهِ الْمُکْرَمینَ الَّذینَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ، وَهُمْ بِاَمْرِهِ یَعْمَلُونَ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،
و بندگان گرامى خدا آنان که پیشى نگیرند بر خداوند در گفتار و آنان که بدستورش عمل کنند، و رحمت خدا و برکاتش (بر ایشان باد)
اَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ الدُّعاةِ، وَالْقادَةِ الْهُداةِ، وَالسّادَةِ الْوُلاةِ، وَالذّادَةِ الْحُماةِ،
سلام بر امامان دعوت کننده (بحق) و پیشوایان راهنما و آقایان سرپرست و دفاع کنندگان و حامیان (از دین خدا)
وَاَهْلِ الذِّکْرِ، وَاُولِى الاَْمْرِ، وَبَقِیَّةِ اللهِ، وَخِیَرَتِهِ وَحِزْبِهِ، وَعَیْبَةِ عِلْمِهِ،
و اهل ذکر و فرمانداران و نمایندگان خدا و برگزیدگان او و گروه او و گنجینه دانشش
وَحُجَّتِهِ وَصِراطِهِ، وَنُورِهِ وَبُرْهانِهِ(2)، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،
و حجّت او و راه او و نور او و دلیل روشن او، و رحمت خدا و برکاتش (بر ایشان باد)
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، کَما شَهِدَ اللهُ لِنَفْسِهِ،
گواهى دهم که نیست معبودى جز خداى یگانه که شریک ندارد چنانچه گواهى داده خدا براى خودش
وَشَهِدَتْ لَهُ مَلائِکَتُهُ وَاُولُوا الْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِ، لا اِلـهَ اِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ،
و گواهى دادند براى او فرشتگانش و دانشمندان از خلق او معبودى نیست جز او که نیرومند و فرزانه است
وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ الْمُنْتَجَبُ، وَرَسُولُهُ الْمُرْتَضى،
و گواهى دهم که محمّد بنده انتخاب شده اوست و رسول پسندیده اوست
اَرْسَلَهُ بِالْهُدى وَدینِ الْحَقِّ، لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ،
که فرستاد او را با هدایت و آیین حق تا پیروزش کند بر همه آیین ها و گرچه خوش نداشته باشند مشرکان
وَاَشْهَدُ اَنَّکُمُ الاَْئِمَّةُ الرّاشِدُونَ الْـمَهْدِیُّونَ، اَلْمَعْصُومُونَ الْمُکَرَّمُونَ، اَلْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ،
و گواهى دهم که شمایید پیشوایان راهبر راه یافته معصوم گرامى مقرّب پرهیزکار
اَلصّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ، اَلْمُطیعُونَ للهِِ، اَلْقَوّامُونَ بِاَمْرِهِ، اَلْعامِلُونَ بِاِرادَتِهِ، اَلْفآئِزُونَ بِکَرامَتِهِ،
راستگوى زبده فرمانبرداران خدا و قیام کنندگان به فرمانش و انجام دهندگان خواسته اش و آنان که به مقام کرامت او رسیدند،
اِصْطَفاکُمْ بِعِلْمِهِ، وَارْتَضاکُمْ لِغَیْبِهِ، وَاخْتارَکُمْ لِسِرِّهِ، وَاجْتَبیکُمْ بِقُدْرَتِهِ،
برگزیدتان به علم خود وپسندیدتان براى جریانات غیب (وپس پرده) خود وانتخابتان کرد براى راز خود و اختیارتان کرد به قدرتش
وَ اَعَزَّکُمْ بِهُداهُ، وَخَصَّکُمْ بِبُرْهانِهِ، وَانْتَجَبَکُمْ لِنُورِهِ، وَاَیَّدَکُمْ بِرُوحِهِ،
و عزیزتان کرد به راهنمایى خود و مخصوصتان داشت به دلیل روشنش و برگزید شما را براى نور خود و تأیید کرد شما را به روح خود
وَرَضِیَکُمْ خُلَفآءَ فى اَرْضِهِ، وَحُجَجاً عَلى بَرِیَّتِهِ، وَاَنْصاراً لِدینِهِ،
و پسندید شما را براى جانشینى در زمینش و تا که حجّت هایى باشید بر مخلوقش و یاورانى براى دینش
وَحَفَظَةً لِسِرِّهِ، وَخَزَنَةً لِعِلْمِهِ، وَمُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِهِ، وَتَراجِمَةً لِوَحْیِهِ،
و نگهبانانى براى رازش و گنجینه دارانى براى دانشش و سپردگان حکمتش و مفسران وحیش
وَاَرْکاناً لِتَوْحیدِهِ، وَشُهَدآءَ عَلى خَلْقِهِ، وَاَعْلاماً لِعِبادِهِ، وَمَناراً فى بِلادِهِ،
و پایه هاى یگانه شناسیش و گواهانى بر خلقش و نشانه هایى براى بندگانش و مشعل هایى در شهرها و بلادش
وَ اَدِلاّءَ عَلى صِراطِهِ، عَصَمَکُمُ اللهُ مِنَ الزَّلَلِ، وَآمَنَکُمْ مِنَ الْفِتَنِ،
و راهنمایانى بر راهش، خداوند نگهداشت شما را از لغزش و ایمن داشت شما را از فتنه ها و آزمایشات
وَطَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ، وَاَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ(3)، وَطَهَّرَکُمْ تَطْهیراً،
و پاکتان کرد از چرکى و دور کرد از شما پلیدى را و بخوبى پاکیزه تان کرد،
فَعَظَّمْتُمْ جَلالَهُ، وَاَکْبَرْتُمْ شَأْنَهُ، وَمَجَّدْتُمْ کَرَمَهُ، وَاَدَمْتُمْ ذِکْرَهُ(4)،
شما نیز (در برابر) عظیم شمردید شوکتش را و مقامش را بزرگ دانستید و کرمش را ستودید و به ذکر او ادامه دادید
وَ وَکَّدْتُمْ میثاقَهُ، وَاَحْکَمْتُمْ عَقْدَ طـاعَتِهِ، وَنَصَحْتُمْ لَهُ فِى السِّرِّ وَالْعَلانِیَةِ،
و پیمانش را محکم کردید و آن عهدى را که در فرمانبرداریش داشتید سخت استوار کردید و در پنهانى و آشکار براى او خیرخواهى کردید
وَ دَعَوْتُمْ اِلى سَبیلِهِ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَبَذَلْتُمْ اَنْفُسَکُمْ فى مَرْضاتِهِ،
و مردم را با حکمت و پند نیکو به راهش دعوت کردید و در راه خشنودى او بذل جان کردید
وَصَبَرْتُمْ عَلى ما اَصابَکُمْ فى جَنْبِهِ، وَاَقَمْتُمُ الصَّلاةَ، وَآتَیْتُمُ الزَّکاةَ،
و در مقابل پیش آمدهاى ناگوار بخاطر او بردبارى کردید، و نماز را بپا داشتید و زکات را پرداختید
وَاَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَجاهَدْتُمْ فِى اللهِ حَقَّ جِهادِهِ،
و امر به معروف و نهى از منکر کردید و در راه خدا آن طور که باید جهاد و مبارزه کردید
حَتّى اَعْلَنْتُمْ دَعْوَتَهُ، وَبَیَّنْتُمْ فَرآئِضَهُ، وَاَقَمْتُمْ حُدُودَهُ، وَنَشَرْتُمْ شَرایِعَ اَحْکامِهِ،
تا بالاخره دعوت حق را آشکار و واجبات او را بیان داشتید و حدود و مقرراتش را برپا داشتید و دستورات و احکامش را منتشر ساختید
وَ سَنَنْتُمْ سُنَّتَهُ، وَصِرْتُمْ فى ذلِکَ مِنْهُ اِلَى الرِّضا، وَسَلَّمْتُمْ لَهُ الْقَضآءَ،
و روش او را مقرّر داشتید و در راه رضاى او گام برداشتید و تسلیم قضا و قدر او شدید
وَ صَدَّقْتُمْ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ مَضى، فَالرّاغِبُ عَنْکُمْ مارِقٌ، وَاللاّزِمُ لَکُمْ لاحِقٌ،
و پیمبران گذشته او را تصدیق کردید پس آن که از شما رو گرداند از دین خارج گشته و آن که ملازم شما بود به حق رسیده
وَ الْمُقَصِّرُ فى حَقِّکُمْ زاهِقٌ، وَالْحَقُّ مَعَکُمْ وَفیکُمْ وَمِنْکُمْ وَاِلَیْکُمْ،
و آنکه کوتاهى کرد در حق شما نابود گردید، و حق همراه شما و در میان شما خاندان و از جانب شماست و بسوى شما بازگردد
وَاَنْتُمْ اَهْلُهُ وَمَعْدِنُهُ، وَمیراثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَکُمْ، وَاِیابُ الْخَلْقِ اِلَیْکُمْ،
و شمایید اهل حق ومعدن آن، و میراث نبوت نزد شماست و بازگشت خلق خدا بسوى شماست
وَحِسابُهُمْ عَلَیْکُمْ، وَفَصْلُ الْخِطابِ عِنْدَکُمْ، وَآیاتُ اللهِ لَدَیْکُمْ،
و حسابشان با شماست و سخنى که حق و باطل را جدا کند نزد شماست و آیات خدا پیش شماست
وَ عَزآئِمُهُ فیکُمْ، وَنُورُهُ وَبُرْهانُهُ عِنْدَکُمْ، وَاَمْرُهُ اِلَیْکُمْ،
و تصمیمات قطعى او درباره شماست و نور و دلیل روشنش نزد شما است و امر امامتش محول به شما است،
مَنْ والاکُمْ فَقَدْ والَى اللهَ، وَمَنْ عاداکُمْ فَقَدْ عادَ اللهَ،
هر که شما را دوست دارد خداى را دوست داشته و هر که شما را دشمن دارد خداى را دشمن داشته
وَ مَنْ اَحَبَّکُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللهَ، وَمَنْ ابْغَضَکُمْ فَقَدْ اَبْغَضَ اللهَ،
و هرکس به شما محبّت داشته باشد به خدا محبّت داشته و هرکس با شما کینه توزد با خدا کینه توزى کرده
وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللهِ، اَنْتُمُ الصِّراطُ الاَْقْوَمُ، وَشُهَدآءُ دارِ الْفَنآءِ، وَشُفَعآءُ دارِ الْبَقآءِ،
و هرکه به شما چنگ زند به خدا چنگ زده شمایید شاهراه و راه راست و گواهان در این دار فانى (دنیا) و شفیعان در خانه پایدار (قیامت)
وَالرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ، وَالاْیَةُ الْمَخْزُونَةُ، وَالاَْمانَةُ الْمُحْفُوظَةُ، وَالْبابُ الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ،
و رحمت پیوسته (حق) و آن نشانه پنهان در گنجینه و آن امانتى که نگهدارى شده (یا حفظش بر مردم واجب است) و آن درگاهى که مردم بدان آزمایش شوند
مَنْ اَتیکُمْ نَجى، وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَکَ، اِلَى اللهِ تَدْعُونَ، وَعَلَیْهِ تَدُلُّونَ، وَبِهِ تُؤْمِنُونَ،
هرکه به نزد شما آمد نجات یافت و هر کس نیامد هلاک شد (شما مردم را) بسوى خدا مى خوانید و بر او راهنمایى کنید و به او ایمان دارید
وَلَهُ تُسَلِّمُونَ، وَبِاَمْرِهِ تَعْمَلُونَ، وَاِلى سَبیلِهِ تُرْشِدُونَ، وَبِقَوْلِهِ تَحْکُمُونَ،
و تسلیم اوهستید و بدستورش عمل کنید و بسوى راه او (مردم را) ارشاد کنید و به گفتار او حکم کنید،
سَعِدَ مَنْ والاکُمْ، وَهَلَکَ مَنْ عاداکُمْ، وَخابَ مَنْ جَحَدَکُمْ، وَضَلَّ مَنْ فارَقَکُمْ،
نیک بخت شد هر که شما را دوست دارد و به هلاکت رسید هر که شما را دشمن داشت و زیانکار شد منکر شما و گمراه شد آن که از شما جدا گشت
وَ فازَ مَنْ تَمَسَّکَ بِکُمْ، وَاَمِنَ مَنْ لَجَاَ اِلَیْکُمْ، وَسَلِمَ مَنْ صَدَّقَکُمْ،
و رستگار شد آنکه به شما چنگ زد و ایمن گشت آنکه بدرگاه شما پناه آورد و سلامت یافت هر که شما را تصدیق کرد
وَهُدِىَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ، مَنِ اتَّبَعَکُمْ فَالْجَنَّةُ مَاْویهُ، وَمَنْ خالَفَکُمْ فَالنّارُ مَثْویهُ،
و هدایت شد هر که به شما چنگ زد، هر که پیروى شما را کرد بهشت مأواى اوست و هر که مخالفت شما را کرد دوزخ جایگاه اوست،
وَ مَنْ جَحَدَکُمْ کافِرٌ، وَمَنْ حارَبَکُمْ مُشْرِکٌ، وَمَنْ رَدَّ عَلَیْکُمْ فى اَسْفَلِ دَرَک مِنَ الْجَحیمِ،
و هر که منکر شما شد کافر و هر که با شما جنگ کرد مشرک است و هر کس شما را رد کرد در ته جهنم جاى دارد
اَشْهَدُ اَنَّ هذا سابِقٌ لَکُمْ فیما مَضى، وَجار لَکُمْ فیما بَقِىَ،
گواهى دهم که این مقام و منزلت در زمان گذشته براى شما ثابت بوده و در آینده زمان نیز براى شما جارى است
وَ اَنَّ اَرْواحَکُمْ وَنُورَکُمْ وَطینَتَکُمْ واحِدَةٌ، طابَتْ وَطَهُرَتْ بَعْضُها مِنْ بَعْض،
و همانا روانهاى شما ونورتان وسرشتتان یکى است همگى پاک و پاکیزه است و برخى از برخى دیگر گرفته شده
خَلَقَکُمُ اللهُ اَنْواراً، فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقینَ، حَتّى مَنَّ عَلَیْنا بِکُمْ،
خداوند شما را بصورت نورهایى آفرید و گرداگرد عرش خود قرارتان داد تا آنگاه که با آوردنتان در این جهان بر ما منّت گذارد
فَجَعَلَکُمْ فى بُیُوت اَذِنَ اللهُ اَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ،
و قرارتان داد در خانه هایى که اجازه داد بلند گردند و نام او در آنها برده شود
وَجَعَلَ صَلَواتَنا عَلَیْکُمْ، وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طیباً لِخَلْقِنا، وَطَهارَةً لاَِنْفُسِنا،
و مقرّر داشت که درودهاى ما بر شما و هم چنین آنچه را از دوستى شما براى ما مخصوص داشته همه اینها موجب پاکى اخلاق ما و پاک شدن خود ما
وَتَزْکِیَةً لَنا، وَکَفّارَةً لِذُنُوبِنا، فَکُنّا عِنْدَهُ مُسَلِّمینَ بِفَضْلِکُمْ، وَمَعْرُوفینَ بِتَصْدیقِنا اِیّاکُمْ،
و تزکیه ما و کفاره گناهان ما باشد و ما در نزد خدا از زمره تسلیم شدگان برترى شما و شناخته شدگان به تصدیق مقام شما بودیم
فَبَلَغَ اللهُ بِکُمْ اَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُکَرَّمینَ، وَاَعْلى مَنازِلِ الْمُقَرَّبینَ، وَاَرْفَعَ دَرَجاتِ الْمُرْسَلینَ،
پس خداوند برساند شما را به شریفترین جایگاه گرامیان و بلندترین منازل مقرّبان و بالاترین درجات رسولان
حَیْثُ لا یَلْحَقُهُ لاحِقٌ، وَلا یَفُوقُهُ فآئِقٌ، وَلا یَسْبِقُهُ سابِقٌ، وَلا یَطْمَعُ فى اِدْراکِهِ طامِعٌ،
آن جا که کسى بدان نرسد و فوق آن جایگاه کسى راه نیابد و پیش روى بر آن پیشى نگیرد و براى رسیدن بدانجا کسى طمع نبندد،
حَتّى لا یَبْقى مَلَکٌ مُقَرَّبٌ، وَلا نَبِىٌّ مُرْسَلٌ، وَلا صِدّیقٌ وَلا شَهیدٌ،
تا این که بجاى نماند فرشته مقرّبى و نه پیامبر مرسلى و نه صدّیق و نه شهیدى
وَلا عالِمٌ وَلا جاهِلٌ، وَلادَنِىٌّ وَلا فاضِلٌ، وَلا مُؤْمِنٌ صالِحٌ، وَلا فاجِرٌ طالِحٌ،
و نه عالم و نه جاهلى و نه پست و نه برترى و نه مؤمن نیک کردار و نه تبهکار بدکارى
وَلا جَبّارٌ عَنیدٌ، وَلا شَیْطانٌ مَریدٌ، وَلا خَلْقٌ فیما بَیْنَ ذلِکَ شَهیدٌ،
و نه گردنکش ستیزه جو و نه اهریمن متمرّدى و نه خلق دیگرى که در این میان گواه باشد
اِلاَّ عَرَّفَهُمْ جَلالَةَ اَمْرِکُمْ، وَعِظَمَ خَطَرِکُمْ، وَکِبَرَ شَاْنِکُمْ، وَتَمامَ نُورِکُمْ، وَصِدْقَ مَقاعِدِکُمْ،
جز آن که بشناساند به او خداوند جلالت و قدر و عظمت مقام و بزرگى منزلت و کامل بودن نورتان را و درستى منصبها
وَثَباتَ مَقامِکُمْ، وَشَرَفَ مَحَلِّکُمْ وَمَنْزِلَتِکُمْ عِنْدَهُ، وَکَرامَتَکُمْ عَلَیْهِ، وَخاصَّتَکُمْ لَدَیْهِ، وَقُرْبَ مَنْزِلَتِکُمْ مِنْهُ،
و پابرجا بودنتان را (در اطاعت حق) و شرافت همگان و منزلت شما را در پیش خود و مقام گرامى شما را و خصوصیتى که در نزد او دارید و جایگاه نزدیکى که نسبت به او دارید
بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَاَهْلى وَمالى وَاُسْرَتى، اُشْهِدُ اللهَ وَاُشْهِدُکُمْ، اَنّى مُؤْمِنٌ بِکُمْ وَبِما آمَنْتُمْ بِهِ،
پدر و مادر و خاندان و مال و فامیلم فداى شما گواه گیرم خدا را و گواه گیرم شما را که من ایمان دارم به شما و بدانچه شما بدان ایمان دارید
کافِرٌ بِعَدُوِّکُمْ وَبِما کَفَرْتُمْ بِهِ، مُسْتَبْصِرٌ بِشَاْنِکُمْ وَبِضَلالَةِ مَنْ خالَفَکُمْ،
و کافرم نسبت به دشمن شما و بدانچه شما انکار آن را کردید بینایم به مقام شما و به گمراهى آن که با شما مخالفت کرد
مُوال لَکُمْ وَلاَِوْلِیآئِکُمْ، مُبْغِضٌ لاَِعْدآئِکُمْ وَمُعاد لَهُمْ،
دوست دار شما و (دوستدار) دوستان شمایم و بغض دشمنانتان را در دل دارم و دشمن آنهایم
سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، مُحَقِّقٌ لِما حَقَّقْتُمْ، مُبْطِلٌ لِما اَبْطَلْتُمْ،
صلحم با هر که با شما صلح کند و در جنگم با هرکس که با شما در جنگ است حق مى دانم آنچه را شما حق دانستید و باطل دانم آنچه را شما باطل دانستید
مُطیعٌ لَکُمْ، عارِفٌ بِحَقِّکُمْ، مُقِرٌّ بِفَضْلِکُمْ، مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِکُمْ، مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِکُمْ،
پیرو شمایم عارف به حق شمایم اقرار به برترى شما دارم بار علم دانش شما را تحمل کنم و از مهالک در پرده عهد و امان شما روم
مُعْتَرِفٌ بِکُمْ، مُؤْمِنٌ بِاِیابِکُمْ، مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُمْ، مُنْتَظِرٌ لاَِمْرِکُمْ، مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ،
به شما (وحقّتان) اعتراف دارم و به بازگشتتان ایمان دارم و رجعت شما را تصدیق دارم و چشم براه فرمان شما و منتظر دولت شمایم
آخِذٌ بِقَوْلِکُمْ، عامِلٌ بِاَمْرِکُمْ، مُسْتَجیرٌ بِکُمْ، زآئِرٌ لَکُمْ، لائِذٌ عآئِذٌ بِقُبُورِکُمْ، مُسْتَشْفِعٌ اِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ بِکُمْ،
گفتارتان را بگیرم و دستورتان را انجام دهم و به شما پناه جویم و شما را زیارت کنم و به قبرهاى شما پناه آرم و شما را بدرگاه خداى عزوجل شفیع آرم
وَمُتَقَرِّبٌ بِکُمْ اِلَیْهِ، وَمُقَدِّمُکُمْ اَمامَ طَلِبَتى، وَحَوآئِجى وَاِرادَتى فى کُلِّ اَحْوالى وَاُمُورى،
و بوسیله شما به پیشگاهش تقرّب جویم و شما را در پیش روى خواسته و حاجات و اراده ام قرار دهم در همه حالات و کارهایم،
مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَعَلانِیَتِکُمْ، وَشاهِدِکُمْ وَغآئِبِکُمْ، وَاَوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ،
ایمان دارم به نهان شما و آشکارتان و حاضرتان و غایبتان و اوّل و آخرتان
وَمُفَوِّضٌ فى ذلِکَ کُلِّهِ اِلَیْکُمْ، وَمُسَلِّمٌ فیهِ مَعَکُمْ، وَقَلْبى لَکُمْ مُسَلِّمٌ(5)،
و در این باره کار را به خودتان وامى گذارم (ایرادى به شما ندارم) و تسلیم شمایم و دلم نیز تسلیم شماست
وَرَاْیى لَکُمْ تَبَعٌ، وَنُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ، حَتّى یُحْیِىَ اللهُ تَعالى دینَهُ بِکُمْ،
و رأى من نیز تابع (راى) شماست و یاریم برایتان آماده است تا آن که خداى تعالى دینش را بوسیله شما زنده کند
وَیَرُدَّکُمْ فى اَیّامِهِ، وَیُظْهِرَکُمْ لِعَدْلِهِ، وَیُمَکِّنَکُمْ فى اَرْضِهِ، فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ غَیْرِکُمْ(6)،
و دوباره بازگرداند شما را در روزها (ى حکومت) خود و آشکارتان سازد براى عدل خود و پابرجایتان کند در روى زمینش، پس با شما باشم با شما نه با غیر شما
آمَنْتُ بِکُمْ، وَتَوَلَّیْتُ آخِرَکُمْ بِما تَوَلَّیْتُ بِهِ اَوَّلَکُمْ، وَبَرِئْتُ اِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ اَعْدآئِکُمْ،
و ایمان دارم به شما و دوست دارم آخرین فرد شما را به همان دلیل که دوست دارم اوّلین شخص شما را و بیزارى جویم به پیشگاه خداى عزوجل از دشمنانتان
وَمِنَ الْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالشَّیاطینِ وَحِزْبِهِمُ الظّالِمینَ لَکُمْ، وَالْجاحِدینَ لِحَقِّکُمْ،
و از جبت و طاغوت (خلفاى ناحق) و شیاطین و پیروانشان (سایر غاصبین) آن ستمکاران بر شما و منکران حق شما
وَالْمارِقینَ مِنْ وِلایَتِکُمْ، وَالْغاصِبینَ لاِِرْثِکُمْ، وَالشّآکّینَ فیکُمْ، وَالْمُنْحَرِفینَ عَنْکُمْ،
و بیرون روندگان از زیر بار ولایت و زمامدارى شما و غصب کنندگان میراث شما و شک کنندگان درباره شما و منحرف شدگان از طریقه شما
وَمِنْ کُلِّ وَلیجَة دُونَکُمْ، وَکُلِّ مُطاع سِواکُمْ، وَمِنَ الاَْئِمَّةِ الَّذینَ یَدْعُونَ اِلَى النّارِ،
و از هر همدم و وسیله اى غیر از شما و هر فرمانروایى جز شما و از پیشوایانى که مردم را به دوزخ مى خوانند
فَثَبَّتَنِىَ اللهُ اَبَداً ما حَییتُ عَلى مُوالاتِکُمْ وَمَحَبَّتِکُمْ وَدینِکُمْ، وَوَفَّقَنى لِطاعَتِکُمْ،
پس خداوند پابرجایم بدارد همیشه تا زنده ام بر موالات و دوستى و دین و آیین شما و موفقم دارد براى فرمانبردارى شما
وَرَزَقَنى شَفاعَتَکُمْ، وَجَعَلَنى مِنْ خِیارِ مَوالیکُمُ، اَلتّابِعینَ لِما دَعَوْتُمْ اِلَیْهِ،
و روزیم گرداند شفاعت شما را و قرارم دهد از برگزیدگان دوستانتان آنان که تابع دعوت شما هستند
وَجَعَلَنى مِمَّنْ یَقْتَصُّ آثارَکُمْ، وَیَسْلُکُ سَبیلَکُمْ، وَیَهْتَدى بِهُدیکُمْ،
و بگرداند مرا از کسانى که پیروى کند از آثار شما و مى رود به راه شما و راهنمایى جوید به راهنمایى شما
وَ یُحْشَرُ فى زُمْرَتِکُمْ، وَیُکَرُّ فى رَجْعَتِکُمْ، وَیُمَلَّکُ فى دَوْلَتِکُمْ،
و محشور گردد در گروه شما و بازگردد در دوران رجعت و بازگشت شما و به فرمانروایى رسد در دوران حکومت شما
وَیُشَرَّفُ فى عافِیَتِکُمْ، وَیُمَکَّنُ فى اَیّامِکُمْ، وَتَقِرُّ عَیْنُهُ غَداً بِرُؤْیَتِکُمْ،
و مفتخر گردد به عافیت (و حسن عاقبت) از شما و مقتدر گردد در روزهاى (حکومت) شما و روشن گردد دیده اش فرداى قیامت بدیدار شما
بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى وَاَهْلى وَمالى، مَنْ اَرادَ اللهَ بَدَءَ بِکُمْ،
پدر و مادرم و خودم و خاندان و داراییم به فداى شما هر که آهنگ خدا کند از شما شروع کند
وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکُمْ، وَمَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِکُمْ، مَوالِىَّ لااُحْصـى ثَنآئَکُمْ،
و آن کس که خدا را به یکتایى شناسد از شما پذیرد و هر که قصد او کند به شما رو کند سروران من ثناى شما را نتوانم کرد
وَلا اَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ کُنْهَکُمْ، وَمِنَ الْوَصْفِ قَدْرَکُمْ، وَاَنْتُمْ نُورُ الاَْخْیارِ، وَهُداةُ الاَْبْرارِ، وَحُجَجُ الْجَبّارِ،
و با مدح به کنه و حقیقت شما نرسم و با توصیف قدر و منزلت شما را بیان نتوانم که شمایید روشنى خوبان و راهنماى نیکان و حجّت هاى خداى جبار،
بِکُمْ فَتَحَ اللهُ وَبِکُمْ یَخْتِمُ، وَبِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ، وَبِکُمْ یُمْسِکُ السَّمآءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الاَْرْضِ اِلاَّ بِاِذْنِهِ،
خداوند (عالم وجود را) به شما آغاز کرد و به شما نیز ختم کند و بخاطر شما فرو ریزد باران را و بخاطر شماست که نگهدارد آسمان را از این که بر زمین افتد جز به اذن او
وَبِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ، وَیَکْشِفُ الضُّرَّ، وَعِنْدَکُمْ ما نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ، وَهَبَطَتْ بِهِ مَلائِکَتُهُ،
و بخاطر شما بگشاید اندوه را و برطرف کند سختى را و در پیش شماست آنچه را پیمبرانش فرود آورده و فرشتگانش به زمین آوردند
وَ اِلى جَـدِّکُمْ بُعِثَ الـرُّوحُ الاَْمینُ.
و بسوى جدّ شما برادرت روح الامین (جبرئیل) نازل گردید.
(در صورتى که مخاطب در این زیارت، امیرمؤمنان(علیه السلام) باشد به جاى «وَاِلى جَدِّکُمْ» «وَاِلى أخیکَ» مى گویى).

آتاکُمُ اللهُ ما لَمْ یُؤْتِ اَحَداً مِنَ الْعالَمینَ، طَاْطَاَ کُلُّ شَریف لِشَرَفِکُمْ،
به شما داده است خداوند آنچه را به هیچ یک از مردم جهانیان نداده سر (فروتنى) بزیر آورده هر شخص شریفى در برابر شرف شما
وَبَخَعَ کُلُّ مُتَکَبِّر لِطاعَتِکُمْ، وَخَضَعَ کُلُّ جَبّار لِفَضْلِکُمْ، وَذَلَّ کُلُّ شَىْء لَکُمْ،
و گردن نهاده هر متکبرى به فرمانبردارى شما و فروتن گشته هر گردنکشى در برابر فضل شما و خوار شده هر چیزى براى شما
وَاَشْرَقَتِ الاَْرْضُ بِنُورِکُمْ، وَفازَ الْفآئِزُونَ بِوِلایَتِکُمْ،
و روشن شد زمین به پرتو نور شما و رستگار شدند مردمان رستگار بوسیله ولایت و دوستى شما،
بِکُمْ یُسْلَکُ اِلَى الرِّضْوانِ، وَعَلى مَنْ جَحَدَ وِلایَتَکُمْ غَضَبُ الرَّحْمنِ،
بوسیله شما به بهشت رضوان توان رسید و بر آن کس که منکر فرمانروایى شماست خشم خداى رحمان است،
بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفسى وَاَهْلى وَمالى، ذِکْرُکُمْ فِى الذّاکِرینَ، وَاَسْمآؤُکُمْ فِى الاَْسْمآءِ،
پدر و مادرم و خودم و خاندان و داراییم فداى شما باد، (اى سروران من گرچه) ذکر شما در (زبان) ذکرکنندگان است و نامهایتان در میان نامها
وَاَجْسادُکُمْ فِى الاَْجْسادِ، وَاَرْواحُکُمْ فِى اْلأَرْواحِ، وَاَنْفُسُکُمْ فِى النُّفُوسِ،
و پیکرتان با سایر پیکرها و روانتان در میان سایر روانها و جانهاتان در (عداد) سایر جانها
وَآثارُکُمْ فِى الاْثارِ، وَقُبُورُکُمْ فِى الْقُبُورِ، فَما اَحْلى اَسْمآئَکُمْ، وَاَکْرَمَ اَنْفُسَکُمْ،
و آثارتان در میان آثار (دیگران) و قبرهاتان در (شمار) سایر قبرهاست ولى (شما را چه نسبت با دیگران) چه شیرین است نامهایتان و بزرگوار است جانهاتان
وَاَعْظَمَ شَاْنَکُمْ، وَاَجَلَّ خَطَرَکُمْ، وَاَوْفى عَهْدَکُمْ، وَاَصْدَقَ وَعْدَکُمْ(7)،
و بزرگ است مقامتان و برجسته است منزلت و موقعیتتان و با وفاست عهدتان و راست است وعده تان
کَلامُکُمْ نُورٌ، وَاَمْرُکُمْ رُشْدٌ، وَوَصِیَّتُکُمُ التَّقْوى، وَفِعْلُکُمُ الْخَیْرُ،
سخنتان نور و دستورتان یکپارچه رشد و رستگارى است، سفارشتان پرهیزکارى و کارتان خیر و خوبى
وَعادَتُکُمُ الاِْحْسانُ، وَسَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ، وَشَاْنُکُمُ الْحَقُّ وَالصِّدْقُ وَالرِّفْقُ،
و عادت شما احسان و نیکى و شیوه شما کرم و بزرگوارى و رفتارتان حق و راستى و مدارایى است
وَقَوْلُکُمْ حُکْمٌ وَحَتْمٌ، وَرَاْیُکُمْ عِلْمٌ وَحِلْمٌ وَحَزْمٌ،
و گفتارتان مسلم و حتمى است و رأى شما دانش و بردبارى و دوراندیشى است
اِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ اَوَّلَهُ، وَاَصْلَهُ وَفَرْعَهُ، وَمَعْدِنَهُ وَمَاْویهُ وَمُنْتَهاهُ،
اگر از خیر و خوبى ذکرى به میان آید آغاز و ریشه و شاخه و مرکز و جایگاه و پایانش شمایید
بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى، کَیْفَ اَصِفُ حُسْنَ ثَنآئِکُمْ، وَاُحْصى جَمیلَ بَلائِکُمْ،
پدر و مادرم و خودم به فداى شما چگونه توصیف کنم ثناى نیکوى شما را و چگونه شماره کنم آزمایشهاى خوبى که دادید
وَبِکُمْ اَخْرَجَنَا اللهُ مِنَ الذُّلِّ، وَفَرَّجَ عَنّا غَمَراتِ الْکُرُوبِ، وَاَنْقَذَنا مِنْ شَفا جُرُفِ الْهَلَکاتِ وَمِنَ النّارِ،
و بوسیله شما بود که خدا ما را از ذلت بیرون آورد و گشایش داد به گرفتاریهاى سخت ما و نجاتمان داد از پرتگاه هلاکت و نابودى و هم از آتش دوزخ،
بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى، بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللهُ مَعالِمَ دِینِنا، وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیانا،
پدر و مادرم و خودم به فداى شما که بوسیله دوستى شما خداوند به ما یاد داد دستورات دینمان را و اصلاح کرد آنچه را که از دنیاى ما تباه گشته بود
وَبِمُوالاتِکُمْ تَمَّتِ الْکَلِمَةُ، وَعَظُمَتِ النِّعْمَةُ، وَائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ،
و بوسیله شما کلمه (توحید و معارف دین) کامل شد و نعمت بزرگ گشت و جدایى و اختلاف مبدّل به الفت و اتحاد گردید
وَبِمُوالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ، وَلَکُمُ الْمَوَدَّةُ الْواجِبَةُ، وَالدَّرَجاتُ الرَّفیعَةُ، وَالْمَقامُ الْمَحْمُودُ،
و بوسیله موالات شما پذیرفته گردد فرمانبردارى واجب و (تنها) دوستى شماست که بر خلق لازم و فرض است و از آن شماست درجات بلند و مقام شایسته
وَالْمَکانُ(8) الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ، وَالْجاهُ الْعَظیمُ، وَالشَّاْنُ الْکَبیرُ، وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ،
و جایگاه معین و معلوم در نزد خداى عزوجل و منزلت عظیم و رتبه بزرگ و شفاعت پذیرفته،
رَبَّنا آمَنّا بِما اَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ، فَاکْتُبْنا مَعَ الشّاهِدینَ،
پروردگارا ما ایمان داریم بدانچه نازل فرمودى و پیروى کردیم از پیامبرت پس نام ما را با گواهان (به این حقایق) ثبت فرما،
رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا، وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً، اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ،
پروردگارا منحرف مکن دلهاى ما را پس از آن که راهنماییمان کردى و ببخش به ما از نزد خویش رحمتى که براستى تویى بخشایشگر منزه است
سُبْحانَ رَبِّنا اِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً،
پروردگار ما که براستى وعده او انجام شدنى است
یا وَلِىَّ اللهِ (و اگر همه امامان را قصد کرده باشد مى گوید: «یا اَوْلِیاءَ اللهِ»)
اى ولى خدا
اِنَّ بَیـْنى وَبیْنَ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ ذُنُوباً لا یَاْتى عَلَیْها اِلاَّ رِضاکُمْ،
همانا میان من و خداى عزوجل گناهانى است که محو و پاک نکند آنها را جز رضایت شما
فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلى سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاکُمْ اَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَکُمْ بِطاعَتِهِ،
پس به حق آن خدایى که شما را امین به راز خود کرده و سرپرستى کار خلق خود را به شما واگذارده و فرمانبردارى شما را به فرمانبردارى خود
لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبى، وَکُنْتُمْ شُفَعآئى، فَاِنّى لَکُمْ مُطیعٌ،
که شما بخشش گناهانم را (از خدا) بخواهید و شفیعان من گردید زیرا که من فرمانبردار شمایم،
مَنْ اَطاعَکُمْ فَقَدْ اَطـاعَ اللهَ، وَمَنْ عَصاکُمْ فَقَدْ عَصَى اللهَ،
هر که از شما فرمانبردارى کند خداى را فرمانبردارى کرده و هر که نافرمانى شما کند خداى را نافرمانى کرده
وَمَنْ اَحَبَّکُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللهَ، وَمَنْ اَبْغَضَکُمْ فَقَدْ اَبْغَضَ اللهَ،
و هر که شما را دوست دارد خداى را دوست داشته و هر که شما را دشمن دارد خداى را دشمن داشته،
اَللّـهُمَّ اِنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعآءَ اَقْرَبَ اِلَیْکَ مِنْ مُحَمِّد وَاَهْلِ بَیْتِهِ الاَْخْیارِ، اَلاَْئِمَّةِ الاَْبْرارِ، لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعآئى،
خدایا اگر من شفیعانى را مى یافتم که نزدیکتر باشند بدرگاهت از محمّد و خاندان نیکویش آن پیشوایان نیکوکار بطور مسلّم آنها را شفیعان خود قرار مى دادم
فَبِحَقِّهِمُ الَّذى اَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَیْکَ، اَسْئَلُکَ اَنْ تُدْخِلَنى فى جُمْلَةِ الْعارِفینَ بِهِمْ وَبِحَقِّهِمْ، وَفى زُمْرَةِ الْمَرْحُومینَ بِشَفاعَتِهِمْ،
پس از تو مى خواهم بدان حقى که براى ایشان بر خود واجب کردى که مرا در زمره عارفان به مقام آنها و به حق آنها قرارم ده و نیز در زمره کسانى که بوسیله شفاعت آنها مورد مهر قرار گرفته اند
اِنَّکَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ،وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً، وَحَسْبُنَا اللهُ وَنِعْـمَ الْوَکیلُ.(9)
که تو مهربانترین مهربانانى و درود خدا بر محمّد و آل پاکش و سلام مخصوص و بسیارى بر آنها باد و بس است ما را خدا و نیکو وکیلى است.
یادآورى: «علاّمه مجلسى» پس از نقل و شرح این زیارت مى گوید: اگر در شرح این زیارت کمى بسط کلام دادم – اگرچه براى رعایت اختصار هنوز هم حقّ آن را ادا ننمودم – به این جهت است که این زیارت از جهت سند، صحیح ترین، و از جهت موارد شمولش نسبت به ائمّه(علیهم السلام) شامل ترین و عام ترین زیارات، و از جهت لفظ، روشن ترین و فصیح ترین، و از جهت معنا و محتوا بلیغ ترین، و از جهت شأن و مقام، عالى ترین زیارات است.(10)
«مجلسى اوّل» (پدر بزرگوار علاّمه مجلسى) نیز در شرح «من لا یحضره الفقیه» (یعنى در کتاب روضة المتّقین) مى فرماید: این زیارت احسن و اکمل زیارات است و من تا زمانى که در عتبات عالیات بودم زیارت نکردم ائمّه(علیهم السلام) را مگر به این زیارت.(11)
از حکایتى که مرحوم «حاجى نورى» (قدّس الله نفسه) در کتاب «نجم الثاقب» نقل مى کند به دست مى آید که باید بر این زیارت مواظبت و مداومت داشت و از آن غافل نبود.(12)

 

زيارت سوم (زيارت جامعه ديگرى از امام صادق (ع))

«علاّمه مجلسى» در «بحارالانوار» مى نویسد: این زیارت زیارتى است که «سیّد بن طاووس» ضمن ادعیه عرفه، از امام صادق(علیه السلام)روایت کرده که فرمود: در هرجا و هر زمان خصوصاً روز عرفه مى توان این زیارت را خواند:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نَبِىَّ اللهِ،
سلام بر تو اى رسول خدا سلام بر تو اى پیغمبر خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللهِ مِنْ خَلْقِهِ، وَاَمینَهُ عَلى وَحْیِهِ،
سلام بر تو اى برگزیده خدا از خلقش و امین او بر وحیش
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ، اَنْتَ حُجَّةُ اللهِ عَلى خَلْقِهِ،
سلام بر تو اى سرور من اى امیر مؤمنان سلام بر تو اى مولاى من، تویى حجّت خدا بر خلق او
وَبابُ عِلْمِهِ، وَوَصِىُّ نَبِیِّهِ، وَالْخَلیفَةُ مِنْ بَعْدِهِ فى اُمَّتِهِ،
و درگاه علم و دانش او و وصى پیامبرش و جانشین پس از او در میان امّتش
لَعَنَ اللهُ اُمَّةً غَصَبَتْکَ حَقَّکَ، وَقَعَدَتْ مَقْعَدَکَ، اَنَا بَرئٌ مِنْهُمْ وَمِنْ شیعَتِهِمْ اِلَیْکَ،
خدا لعنت کند مردمى که حق تو را غصب کردند و بجاى تو نشستند، من از آنها و از پیروانشان بدرگاه تو بیزارى جویم
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ الْبَتُولُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَیْنَ نِسآءِ الْعالَمینَ،
سلام بر تو اى فاطمه بتول سلام بر تو اى زینت زنان جهانیان
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ رَبِّ الْعالَمینَ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلَیْهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،
سلام بر تو اى دختر رسول خدا پروردگار جهانیان درود خدا بر تو و بر او باد سلام بر تو اى مادر حسن و حسین
لَعَنَ اللهُ اُمَّةً غَصَبَتْکِ حَقَّکِ، وَمَنَعَتْکِ ما جَعَلَهُ اللهُ لَکِ حَلالاً، اَنَا بَرئٌ اِلَیْکِ مِنْهُمْ وَمِنْ شیعَتِهِمْ،
خدا لعنت کند مردمى که حقّ تو را غصب کردند و محرومت کردند از آن حق حلالى که خداوند برایت مقرّر داشته بود من بیزارم به پیشگاه تو از آنها و از پیروانشان،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ یا اَبا مُحَمَّد الْحَسَنَ الزَّکِىَّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ،
سلام بر تو اى مولاى من اى ابا محمّد حسن «زکى» سلام بر تو اى سرور من،
لَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ، وَبایَعَتْ فى اَمْرِکَ وَشایَعَتْ، اَنَا بَرئٌ اِلَیْکَ مِنْهُمْ وَمِنْ شیعَتِهِمْ،
خدا لعنت کند مردمى که تو را کشتند و در کار (گرفتن خلافت از) تو با همدیگر بیعت کرده و همکارى کردند من بیزارم به پیشگاه تو از آنها و از پیروانشان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ یا اَبا عَبْدِاللهِ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِىٍّ، صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکَ وَعَلى اَبیکَ وَعَلى جَدِّکَ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،
سلام بر تو اى مولاى من اى ابا عبدالله (اى) حسین بن على درودهاى خدا بر تو و بر پدرت و بر جدت محمّد صلى الله علیه و آله
لَعَنَ اللهُ اُمَّةً اسْتَحَلَّتْ دَمَکَ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْکَ، وَاسْتَباحَتْ حَریمَکَ،
خدا لعنت کند مردمى که خون تو را حلال شمردند و خدا لعنت کند مردمى که تو را کشتند و هتک حرمت تو را مباح دانستند
وَلَعَنَ اللهُ اَشْیاعَهُمْ وَاَتْباعَهُمْ، وَلَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، اَنَا بَرئٌ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکَ مِنْهُمْ،
و خدا لعنت کند همراهان و پیروانشان را و لعنت کند آنان که اسباب کار را فراهم کردند تا آنها نیروى نبرد با شما را پیدا کنند، من بیزارم به پیشگاه خدا و به پیشگاه تو از ایشان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ یا اَبامُحَمَّد عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ، یا اَبا جَعْفَر مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ،
سلام بر تو اى مولاى من اى ابامحمّد: على بن الحسین سلام بر تو اى مولاى من اى ابا جعفر محمّد بن على
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ، یا اَباعَبْدِاللهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ، یا اَبَا الْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَر،
سلام بر تو اى مولاى من اى ابا عبدالله جعفر بن محمّد سلام بر تو اى مولاى من اى ابا الحسن موسى بن جعفر
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ، یا اَبَا الْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُوسى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ، یا اَباجَعْفَر مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ،
سلام بر تو اى مولاى من اى ابا الحسن على بن موسى سلام بر تو اى مولاى من اى ابا جعفر محمّد بن على
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ، یا اَبَا الْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّد، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ، یا اَبا مُحَمَّد الْحَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ،
سلام بر تو اى مولاى من اى ابا الحسن على بن محمّد سلام بر تو اى مولاى من اى ابا محمّد حسن بن على
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ، یا اَبَا الْقاسِمِ مُحَمَّدَ بْنَ الْحَسَنِ صاحِبَ الزَّمانِ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَعَلى عِتْرَتِکَ الطّاهِرَةِ الطَّیِّبَةِ،
سلام بر تو اى مولاى من اى ابا القاسم محمّد بن الحسن صاحب الزمان درود خدا بر تو و بر خاندان پاک پاکیزه ات
یا مَوالِىَّ کُونُوا شُفَعآئى فى حَطِّ وِزْرى وَخَطایاىَ، آمَنْتُ بِاللهِ وَبِما اُنْزِلَ اِلَیْکُمْ،
اى سروران من شما شفیعان من باشید در ریختن بار گران گناه و خطاهایم ایمان دارم به خدا و بدانچه بر شما نازل شده
وَاَتَوالى آخِرَکُمْ بِما اَتَوالى بِهِ اَوَّلَکُمْ، وَبَرِئْتُ مِنَ الْجِبْتِ وَالطّاغوُتِ وَاللاّتِ وَالْعُزّى،
و دوست دارم آخرین فرد شما را به همان دلیل که دوست دارم اوّلین شخص شما را و بیزارم از جبت و طاغوت و لات و عزى (یعنى خلفاى ناحق)
یا مَوالِىَّ اَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، وَوَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ،
اى سروران و بزرگانم من در صلح و سازشم با هر که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است و دشمنم با کسى که با شما دشمنى کند و دوستم با کسى که شما را دوست دارد تا روز قیامت،
وَلَعَنَ اللهُ ظالِمیکُمْ وَغاصِبیکُمْ، وَلَعَنَ اللهُ اَشْیاعَهُمْ وَاَتْباعَهُمْ وَاَهْلَ مَذْهَبِهِمْ، وَاَبْرَءُ اِلىَ اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ.(1)
و خدا لعنت کند ستمگران شما و غاصبین حقوق شما را خدا لعنت کند پیروان و همراهان و هم مسلکان آنها را و بیزارى جویم بدرگاه خدا و به پیشگاه شما از آنها.

 

زيارت چهارم (زيارت امين الله)

همان گونه که قبلا نیز گفته ایم زیارت «امین الله» در نظر بزرگانى مانند مرحوم «علاّمه مجلسى» از معتبرترین زیاراتى است که در همه مشاهد مشرّفه مى توان خواند.
این زیارت در فصل زیارات امیرمؤمنان(علیه السلام) (صفحه 260) به عنوان نخستین زیارت از زیارت مطلقه آن حضرت آمد.

 

زيارت پنجم (زيارت رجبيّه)

در اعمال ماه رجب نیز زیارتى با شروع «اَلْحَمْدُللهِِ الَّذِی أَشْهَدَنا مَشْهَدَ اَوْلِیائِهِ فِی رَجَب» (صفحه 631) خواهد آمد که مطابق روایتى که از حسین بن روح از حضرت صاحب الامر(علیه السلام) نقل شد مى توان آن را در هر یک از مشاهد مشرّفه خواند (البتّه در ماه رجب).

 

حتما بخوانيد

فهرست کامل مفاتیح الجنان

 

 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.