وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

راه معرفت نفس

0

راه معرفت نفس

معرفت خدا از راه معرفت نفس پيدا مى شود، منظور از معرفت نفس چيست و چگونه به دست مى آيد؟

 

اين پرسش ناظر به روايت مشهورى از حضرت على (علیه السلام)  است كه فرمود: «من عرف نفسه فقد عرف ربّه»[37]؛ «هر كه خود را شناخت، خداى خويش را شناخته است». اين حديث شريف و روايات ديگر ـ كه بيانگر ملازمه اكيد ميان شناخت انسان و معرفت خداوند است ـ تفسيرهاى فراوانى را در بر داشته و بحث هاى دامنه دارى را فراروى انديشمندان نهاده است.

 

در يك نگاه كلّى، شناخت انسان نسبت به خداوند سبحان دو گونه است:

 

1. شناخت حصولى

مقصود از آن شناخت از راه عقل، تفكّر، انديشه و استدلال و برهان است.

 

2. شناخت حضورى

منظور از شناخت حضورى درك مستقيم و بى واسطه وجود خداوند است. علم حضورى نسبت به خداوند، درجات و مراتبى دارد؛ از جمله:

 

2-1. علم حضورى غير اكتسابى؛ اين گونه خداشناسى دركى فطرى و ذاتى در نهاد انسان است و در بيشتر انسان ها، استعدادى نهفته است كه تنها با تلاش خود، مى توان آن را از استعداد به فعليّت و از حالت ابهام به مرحله درك حضورى آگاهانه رساند. دو آيه زير به اين نوع معرفت ناظر است:

«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللّهِ الَّتِي فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها»[38]؛

«پس روى خود را با گرايش تمام به حق به سوى اين دين كن؛ با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است».

 

«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنّا كُنّا عَنْ هذا غافِلِينَ. أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤنا مِنْ قَبْلُ وَ كُنّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنا بِما فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ»[39]؛

«و چون پروردگارت فرزندان بنى آدم را از پشت هاى ايشان برگرفت و آنان را بر خودشان گواه گرفت [و پرسيد:] آيا پروردگار شما نيستم؟ گفتند: چرا شهادت مى دهيم تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين [حقيقت] بى خبر بوديم؛ يا مبادا بگوييد: همانا پدران ما در گذشته شرك آورده بودند و ما فرزندانى از پى ايشان بوديم، آيا ما را به خاطر كارى كه باطل انديشان كردند، هلاك مى كنى».

 

آن ندايى كَاصْل هر بانگ و نواست

خود ندا آن است و اين باقى صداست

تُرك و كُرد و پارسى گو و عرب

فهم كرده آن ندا بى گوش و لب

خود چه جاى ترك و تاجيك است و زنگ

 فهم كردست آن ندا را چوب و سنگ[40]

 

2-2. علم حضورى اكتسابى؛ نوعى علم حضورى روشن و آگاهانه است و آدمى با تلاش و پس از پيمودن مراحل تكامل، اين شايستگى را مى يابد كه خداوند، آن را به او افاضه كند. اين نوع معرفت، داراى مراتب گوناگون شديد و ضعيف است كه آخرين مرحله آن، بالاترين مرتبه كمال انسانى است. مقدّمات دستيابى به اين مقام، از افعال اختيارى است. در حقيقت، افاضه اين كمال (معرفت خداوند)، پاداش بخشى از افعال اختيارى انسان است كه به صورت تام و كامل، در آخرت به او داده مى شود. قرآن مجيد از اين معرفت به «رؤيت»، «شهود»، «نظر» و مانند آن ياد كرده است:

 

«وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ. إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ»[41]؛

«رخسارهايى در آن روز برافروخته [و به چشم دل ]به سوى [جمال] پروردگارشان نظر كرده اند».

 

«وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ»[42]؛

«و اين گونه ملكوت آسمان ها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين كنندگان باشد».

 

شناخت خدا از راه خودشناسى، در قلمرو علم حضورى مذكور قرار مى گيرد. البته معرفت شهودى به نفس و مراتب آن در عرفان عملى نيز مطرح است؛ و آن معرفتى است كه مى تواند راه و طريق معرفت حق تعالى قرار گيرد،  در ذيل به تبيين معرفت شهودى نفس در ضمن مقدماتى پرداخته مى شود:

 

يكم. خداوند مؤمنان را دستور مى دهد مراقب نفس خويش باشند:

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ»[43].

 

از آيه به دست مى آيد «راهى» كه انسان بايد در رسيدن به خداوند طى كند همان «نفس» اوست؛ انسان در بستر نفس خويش در حركت است و به غايت خود كه پروردگار است خواهد رسيد. پس آدمى بايد هميشه در ياد خدا باشد؛ چرا كه اگر غايت و مقصد راه فراموش شود، خود راه را نيز فراموش مى شود. پس فراموشى خدا، فراموشى نفس را به دنبال خواهد داشت[44].

 

«راهرو» و سالك اين راه به سوى خداوند نيز همان نفس آدمى است؛ و از آنجا كه غايتِ يك چيز حقيقتى جدا و بيگانه از آن نيست، بلكه خود شخص با رسيدن به كمال مطلوب خود كمال يافته اوست، پس در معرفت نفس، «راه و راهرو و غايت راه» يك چيز بيش نيست؛ از اين رو اهلِ معرفت گفته اند: «آن كه خود را زرع و زارع و مزرعه خويش نداند، از سعادت جاودانى بماند»[45].

 

آنچه براى رهپوى معرفت اهميّت دارد، آن است كه آگاه و ملتفت باشد كه همه چيز در نفس انسان رخ مى دهد؛ نفس راهرو و راه و غايت راه است؛ توجه به اين معنا باعث مى شود كه انسان تن به گناهان و پليدى ها و  پستى ها ندهد و از خود مراقبت ويژه نمايد.

 

دوّم. معرفت نفس در گرو اثبات «تجرّد نفس» است. در جاى خود ثابت شده كه هر موجود مجرّدى به خود علم حضورى و بى واسطه دارد؛ از اين روى هرچه نفس آدمى از تجرّد و پيراستگى بيشترى برخوردار باشد، آگاهى حضورى او به خود قوى تر و شديدتر خواهد بود. توجّه به لذّت هاى حيوانى و اشتغال نفس به تدبير بدن و فرو رفتن در امور بيرون از حقيقت نفس مانند ثروت و جاه و شهوت و غيره، نفس را از توجّه به حقيقت خود باز مى دارد و به خارج از خود مشغول مى كند. از اين رو با مراقبت دقيق از خود و با فكر و ذكر بايستى تا مى توان نفس را از توجّه و التفات به غير خود باز داشت. از اين رو دست يابى به معرفت نفس برآيند و نتيجه يك سلوك عملى و مراقبت رفتارى است؛ و صرفاً با انباشته كردن ذهن از مفاهيم و دانش حصولى به دست نمى آيد؛ لذا اهل معرفت گفته اند كه معرفت نفس تلاشى شبيه كوه نوردى و يا شناگرى است.

 

رابطه ذكر و فكر و مراقبت با دست يابى به معرفت نفس اين است كه چنين مراقبت ها و دستورالعمل هايى باعث كاسته شدن توجّه نفس از بيرون شده و موجب مى شود نفس به خودش توجّه نمايد و زمينه ها و مقدّمات رشد و تكامل خود را فراهم كند و غذايى متناسب با روح و نفس آماده كند و اين كار باعث مى شود كه بر تجرّد و كمال نفس افزوده شود.

 

سوّم. نفس انسان حقيقتى لايه به لايه و داراى مراتب گوناگون است. به طور كلّى چهار مرتبه براى نفس انسان ذكر شده: مرتبه مادّى، مرتبه مثالى، مرتبه عقلى، مرتبه فراعقلى.

 

بسيارى از اين مراتب در انسان به فعليّت و شكوفايى نرسيده و انسان وقتى با علم حضورى به خود مراجعه مى كند، آن مراتب را در خود نمى يابد؛ سالك بايستى در پرتو مراقبت و اطاعت از پروردگار، گام به گام مراتب وجودى خود را به فعليّت رساند و حقايق باطنى و لايه هاى درونى و ژرف خويش را از نزديك به شهود بنشيند.

 

چهارم. در فلسفه ثابت شده كه همه مخلوقات عين فقر و وابستگى و نيازمندى محض به حق تعالى هستند؛ و در ذات خود هيچ استقلالى ندارند. از اين رو وجود انسان و تمام كمالات او از آن خداوند و عين وابستگى به اوست؛ او حقيقت پايدارى است كه هستى بخش مطلق و عطاكننده همه كمالات به موجودات از جمله انسان هاست؛ «هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ»[46] بدون آنكه نيازى به كسى يا چيزى داشته باشد:

 

«يا أَيُّهَا النّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللّهِ وَ اللّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ»[47].

 

از اين رو سالك معرفت نفس؛ پس از شهود مراتب مثالى و عقلى خود، به مرحله اى از معرفت دست مى يابد كه فقر وجودى خود و وابستگى و نياز ذاتى خود به خداوند را شهود مى كند؛ با تمام وجود مى يابد كه عين ربط و تعلّق به خداوند است؛ اهل معرفت از اين مرتبه به «فناء فى الله» تعبير مى كنند. رهپوى اين راه وقتى فقر و نياز ذاتى خود به حق تعالى را شهود كرد، هستى بخش و قوام بخش خود يعنى خداوند را نيز شهود مى كند؛ زيرا موجودى كه هويّتش فقر و نياز به خداوند است، بدون معرفت به قوام بخش و  هستى بخش، ديده نمى شود. و اينجاست كه معنى حديث شريف پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله)  كه مى فرمايند: «من عرفه نفسه فقد عرف ربّه» معنا مى يابد؛ يعنى هر كس فقر وجودى و نياز ذاتى نفس خويش به خداوند را يافت و درك كرد، هستى بخش و قوام دهنده آن يعنى خداوند را شهود خواهد كرد.

 

اين كه گفته مى شود معرفت نفس راه دست يابى به معرفت خداست، منظور اين معناى ظريف و دقيقى است كه بزرگانى همچون علاّمه طباطبايى در تفسير الميزان و كتاب گران سنگ رسالة الولاية و مرحوم ملكى تبريزى در كتاب رسالة لقاءاللّه  و ساير اهل معرفت در كتاب هايشان ذكر فرمودند.

 

اهل معرفت دو عامل مهم را براى رسيدن به معرفت شهودى نفس بيان مى كنند:

1. انقطاع و گسستن از هر آنچه غير خداست؛

2. توجّه تام به خداوند متعال با ذكر و فكر و بندگى؛

دو عامل سلبى و ايجابى هر دو بايد در كنار هم قرار بگيرد تا سالك اين طريق به هدف و كعبه مقصود دست يابد.

[37]. غررالحكم و دررالكلم، ص 232، حديث 4637.
[38]. روم 30، آيه 30.
[39]. اعراف 7، آيات 173-172.
[40]. مثنوى معنوى، دفتر اول، ابيات 2109-2107.
[41]. قيامت 75، آيات 23-22.
[42]. انعام 6، آيه 75.
[43]. مائده 5، آيه 105.
[44]. تفسير الميزان، ج 6، ص 177 به بعد.
[45]. حسن حسن زاده آملى، صد كلمه در معرفت نفس، ص 15، قم: نشر الف.لام.ميم، 1386.
[46]. بقره 2، آيه 255.
[47]. فاطر 35، آيه 15.

منبع: انسان شناسی – قسمت دوم (دفتر 42 پرسش ها و پاسخ ها).

حتما بخوانيد

ویژه نامه دین پژوهی و اعتقادات

 

 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.