وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

داستان گوساله سامری در قرآن

0

داستان گوساله سامری در قرآن

فهرست این نوشتار:

حضرت آیت الله مکارم شیرازی
حضرت آیت الله مکارم شیرازی

 

ماجراى گوساله پرستى بنى اسرائيل در قرآن

پرسش : ماجراى گوساله پرستى بنى اسرائیل در قرآن چگونه آمده است؟

پاسخ اجمالی:

بعد از اینکه حضرت موسی(ع) به کوه طور رفت، خداوند قومش را مورد آزمایش قرار داد و آنها به دست شخصی به نام سامری که گوساله ی طلایی ای ساخته بود و گفت این خدای شماست گمراه شدند. تلاش های حضرت هارون نیز نه تنها به جایی نرسید بلکه نزدیک بود ایشان را بکشند. هنگامی که حضرت موسی(ع) بازگشت آنها را سخت مجازات کرد و بت شان را سوزانده و به دریا افکند.

پاسخ تفصیلی:

در آیات85 تا 96 سوره طه به ماجراى گوساله سامرى اشاره شده است، مى فرماید: «ما قوم تو را بعد از تو، آزمودیم و سامرى آنها را گمراه ساخت. ـ موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود بازگشت و گفت: “اى قوم من! مگر پروردگارتان وعده نیکویى به شما نداد؟! آیا مدّت (جدایى من از) شما به طول انجامید، یا مى خواستید غضب پروردگارتان بر شما نازل شود که از وعده من تخلف کردید؟! ـ

 

گفتند: ما به میل و اراده خود از وعده تو تخلّف نکردیم؛ بلکه مقدارى از زیورهاى قوم (فرعون) را (که با خود داشتیم) افکندیم”. و سامرى این چنین القا کرد، و براى آنان مجسّمه گوساله اى که صدایى همچون صداى گوساله داشت (1) پدید آورد؛ و گفتند: “این خداى شما، و خداى موسى است. و او (حقیقت را) فراموش کرد (پیمانى را که با خدابسته بود). ـ آیا نمى دیدند که (این گوساله) هیچ پاسخى به آنان نمى دهد، و مالک هیچ گونه سود و زیانى براى آنها نیست؟! ـ

 

و پیش از آن، هارون به آنها گفته بود: “اى قوم من! شما فقط به وسیله آن مورد آزمایش قرار گرفته اید؛ و پروردگار شما خداوند رحمان است؛ پس، از من پیروى کنید، و فرمانم را اطاعت نمایید”؛ ـ ولى آنها گفتند: “ما همچنان گِردِ آن مى مانیم (و آن را پرستش مى کنیم) تا موسى به سوى ما بازگردد. ـ (هنگامى که موسى بازگشت)، گفت: “اى هارون! هنگامى که دیدى آنها گمراه شدند، چه چیز مانع بود ـ که از من پیروى کنى؟! آیا فرمان مرا عصیان نمودى؟!” ـ

 

(هارون) گفت: “اى فرزند مادرم! (اى برادر!) ریش و سر مرا مگیر! زیرا من ترسیدم بگویى تو میان بنى اسرائیل تفرقه انداختى، و سفارش مرا مراعات نکردى.” ـ (موسى رو به سامرى کرد و) گفت: “تو چرا این کار را کردى اى سامرى؟!” ـ گفت: “من چیزى دیدم که آنها آن را ندیدند؛ من قسمتى از آثار (و ردّ پاى) فرستاده (خدا، جبرئیل) را گرفتم، سپس آن را (در درون گوساله) افکندم، و این کارى بود که (هواى) نفس من در نظرم جلوه داد”».

 

از مجموع این آیات به خوبى استفاده مى شود که بنى اسرائیل در غیاب موسى(علیه السلام) با وسوسه مرد گمراهى به نام سامرى که گویا سابقه زرگرى داشت از زینت آلات خود گوساله طلایى را ساخت و هارون در مقام مبارزه بر آمد، تا آنجا که قرآن مى گوید هارون در مقام عذر خواهى به موسى(علیه السلام) گفت: «اِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُوا یَقْتُلُونَنِى»؛ (این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند؛ و نزدیک بود مرا بکشند)(2).
بالاخره، موسى (علیه السلام) سخت از این ماجرا ناراحت شد، برادرش را ملامت کرد و سامرى را کیفر داد و بت او را در آتش سوزانید، و خاکستر آن را در دریا ریخت و بنى اسرائیل را کیفر سخت داد.(3)،(4)

پی نوشت:
(1). بعضى گفته اند: علت صداى گوساله اين بود كه باد به قسمت هايى از مجسمه كه به طرز خاصى ساخته شده بود مى وزيد و اين صدا بلند مى شد، و بعضى گفته اند: سوراخى از دهان تا پشت آن وجود داشت و آن را به ديوار تكيه داده بود و كسى از پشت ديوار در آن مى دميد و صدايى از آن بر مى خواست.
(2). سوره اعراف، آيه 15.
(3). سوره طه، آيات 85 تا 97، سوره بقره، آيه 54.
(4). گردآوري از کتاب: پيام قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1386 ه. ش‏، ج 8، ص 210.

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.