وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

داستان جنگ خیبر

0

داستان جنگ خیبر

 درباره فتح خيبر و علت حمله مسلمانان به آن منطقه توضيح دهيد.

 

 

نکته:

 

جلگه وسيع و حاصل خيزى كه در شمال مدينه، به فاصله 32 فرسنگى آن قرار داشت، «وادى خيبر» ناميده مى شد. پيش از بعثت پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)، يهوديان براى سكونت و حفاظت خويش در آن منقطه، دژهاى هفتگانه محكمى ساخته بودند. جمعيت آنها بالغ بر بيست هزار تن بود و در ميان آنان، مردان جنگاور و دلير، فراوان به چشم مى خورد[209].

 

نکته:

 

جرم بزرگ يهوديان خيبر اين بود كه كمك مالى آنان، سبب جنگ خندق شد و اين خطر وجود داشت كه آنها با تحريك امپراتور روم يا ايران، به پايگاه اسلام حمله كنند ; به خصوص در آن زمان، كه يهوديان در جنگ هاى ايران و روم، با يكى از آنها همكارى داشتند. از اين رو، پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)تصميم گرفت، كه آتش اين خطر را خاموش سازد. هنگامى كه آن حضرت از حديبيه بازگشت، ماه ذى الحجه و مقدارى از محرم سال هفتم هجرى را در مدينه ماند ; سپس به سوى خيبر حركت كرد.

 

وقتى پيامبراكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)نزديك قلعه هاى خيبر رسيد، سر به سوى آسمان بلند كرد و فرمود:

 

«بارالها! تويى خداى آسمان ها و آن چه زير آنها قرار گرفته و خداى زمين و آن چه برآن سنگينى افكنده، من از تو خوبى اين آبادى و خوبى اهل آن و آن چه را كه در آن هست، مى خواهم و از بدى هاى آن و بدى آن چه را در آن قرار گرفته، به تو پناه مى برم»[210].

 

نکته:

 

پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) و يارانش، از توطئه هاى يهوديان آگاه بودند. از اين رو، شبانه و مخفيانه حركت كردند و آنان را به محاصره درآوردند. يهوديان در بالاى قلعه ها، ديدبان ها و تيراندازانى قرار داده و در جلوى راه هاى ورودى قلعه، خندقى كنده بودند[211]. سپاه اسلام، قلعه ها را يكى پس از ديگرى فتح كردند تا به آخرين قلعه ـ كه از همه محكم تر بود و فرمانده معروف يهود، «مرحب» در آن قرار داشت ـ رسيدند. حضرت دستور حمله عمومى را به فرماندهى ابوبكر صادر كرد ; امّا او فرار كرد. روز دوم، پرچم فرماندهى را به عمر داد و او نيز نتوانست كارى از پيش ببرد و فرار كرد. روز بعد پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود:

«لاعطين الراية غداً رجلا يفتح الله على يديه يحبّ الله و رسوله و يحبه الله و رسوله كراراً غير فرّار ;

فردا پرچم را به دست مردى مى دهم كه خداوند به دست او فتح مى كند و او خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول نيز او را دوست دارند. او حمله كننده اى است كه فرار نمى كند»[212].

 

نکته:

 

فردا كه همگى آماده بودند تا بار ديگر فرمان حمله بگيرند، پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)، حضرت على (عليه السلام) را صدا زد ; لشگر به فرماندهى حضرت على، سحرگاه حمله كرد. آن حضرت با حركتى نيرومند و پرقدرت، درب قلعه را كَند و آن را سپر خود قرار داد و مرحب يهودى را به قتل رساند[213]. و بقيه يهوديان نيز متوارى شدند. به اين ترتيب، قلعه هاى خيبر فتح شد[214]. پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)پس از فتح، با آنان خوش رفتارى كرد و اراضى و باغ هاى آن جا را به دست يهود سپرد ; به شرط اين كه نيمى از درآمد آن را به مسلمين بپردازند. فتح خيبر، براى مسلمانان، حائز اهميت بود و زمينه فتح بدون خون ريزى مكه را فراهم ساخت.

 

خداوند درباره جنگ خيبر، چنين مى فرمايد:

 

«و خدا به شما غنيمت هاى فراوان ] ديگرى[ وعده داده كه به زودى آنها را خواهيد گرفت و اين ] پيروزى[ را براى شما پيش انداخت و دست هاى مردم را از شما كوتاه ساخت و تا براى مؤمنان، نشانه اى باشد و شما را به راه راست هدايت كند و غنيمت هاى ديگر] ى نيز هست[ كه شما برآنها دست نيافته ايد ] و[ خدا بر آنها نيك احاطه دارد و همواره خداوند، بر هر چيزى تواناست»[215].

 

[209]. تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 42 .
[210]. السيرة النبوية، ج 3، ص 211 ; تاريخ پيامبر اسلام، ص 501 .
[211]. ايام محاصره را بين 10 و 15 و 21 روز نوشته اند .
[212]. صحيح بخارى، ج 5، ص 177 .
[213]. پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) به على (عليه السلام) بشارت دادند كه خدا و رسولش از تو راضى هستند ; تاريخ يعقوبى، ج 1، ص 415 .
[214]. نام اين دژها، ناعم، قموص، كتيبه، نطاط، شق، طيح و سلالم بود .
[215]. فتح (48 )، آيات 20 21 .
منبع: هدانا برگرفته از پرسش ها و پاسخ ها  «پیامبراعظم – سیره و تاریخ».

حتما بخوانيد

ویژه نامه امامت پژوهی

 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.