وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

احساس مى كنم توبه ام پذيرفته نشده و دعايم مستجاب نمى شود

0

احساس مى كنم توبه ام پذيرفته نشده و دعايم مستجاب نمى شود

احساس مى كنم توبه ام پذيرفته نشده و دعايم مستجاب نمى شود براى رهايى از اين احساس چه كنم؟

وظيفه اوليه هر شخص گنهكارى بازگشت به سوى پروردگار، و توبه است. قرآن كريم و پيشوايان دينى (ع) در موارد فراوانى، ما را به توبه و ترك گناه دعوت نموده اند و يائس و نااميدى از رحمت خداوند را از گناه بزرگ شمرده و ما را از آن بر حذر مى دارند. خداوند متعال مى فرمايد: قل يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله ان الله يغفر الذنوب جميعا انه هو الغفور الرحيم‏] بگو اى پيامبر [: اى بندگانم كه با گناه و نافرمانى بر نفس خود اسراف كرده ايد، هرگز از رحمت خدا نااميد نشويد. البته خدا] به وسيله توبه و بازگشت [همه گناهان شما را خواهد بخشيد كه او خدايى بسيار آمرزنده و مهربان است».(1)

از چند طريق انسان مى تواند تا حدودى دريابد كه توبه او مورد پذيرش واقع گرديده است يا نه:

الف) احساس بهجت و آرامش خاصى كه پس از دعا و توبه به انسان دست مى دهد يا به تعبير ديگر احساس سبكى از گناهان و آلودگى ها.

ب) هر قدر انسان از گناهان خود به طور جدى پشيمان شده و با تضرع و التجاى بيشترى خدا را بخواند توبه او مقبول تر است. بنابراين ميزان انقلاب روحى انسان در حال استغفار نيز مى تواند به عنوان يك علامتى به كار آيد.

ج) ميزان اعتماد به وعده هاى نيكوى الهى قابليت و عنايات الهى را افزون مى سازد. بنابر اين هر اندازه خدا باورى و توكل و اعتماد به وعده هاى او را در خود افزون يافتيم مى توانيم بيشتر اميد يابيم كه ما را پذيرا گشته است.

د) هر قدر آثار واقعى توبه در اعمال و كنش هاى ما بيشتر هويدا گردد. يعنى رغبت كمترى به گناه و اراده و عزم راسخ ترى در اطاعت پروردگار يابيم نشان مى دهد كه توبه ما توبه واقعى ترى بوده و به همين نسبت مقبول تر واقع گرديده است. امام امت مى فرمودند: اگر بعد از ماه مبارك رمضان تغييرى در حالات خود يافتيد به همان نسبت وارد ضيافت الله شده ايد ولى اگر دگرگونى در شما پديد نيامد از آن بى بهره مانديد. بنابراين شما نبايد از رحمت خداوند مأيوس شويد كه اين خود گناهى است بزرگتر از جرم اوليه. بنابراين بجاى يائس به انجام كارهاى نيك و پسنديده اهتمام ورزيد و از طرفى به محض ورود افكار يأس آلود به كارهاى مورد علاقه مشغول شويد و رشته افكار خود را نااميدى نسپاريد و بدانيد كه خدا اگر مجازات و كيفر و يا پاداش را مقرر نموده است جملگى براى اصلاح ماست و اگر آن قدر سخت بگيرد كه كسى جرائت روى آوردن به درگاه پر فيض و رحمتش را نداشته باشد نقض غرض پيش مى آيد و مخالف حكمت الهى است پس از رحمت بى منتهاى الهى نااميد نبايد بود با رعايت شرايط حتى بعد از صد بار توبه شكستن باز هم توبه كنيد و راه راستى را پيش گيريد ولى نااميدى علاج مسئله نيست. آرى از نام هاى او: تواب، غفار، غافر الذنوب، و قابل التوب را مى توان نام برد. اما توضيحى درباره آيه مورد نظر (آيه 53، سوره زمر): در اين آيه شريفه چند نكته لطيف نهفته است:

اول: اين كه فرمود: «يا عبادى» كه متضمن لطف خطاب است: (اى بندگان من) و نفرمود: «يا ايها العصاه» اى گناهكاران

دوم: فرمود: «اسرفوا» اسراف كرديد كه باز مشتمل بر رفق در خطا است و نفرمود: «اخطوا خطا كرديد»

سوم: فرمود: «لا تقطنوا نااميد نباشيد» كه صريحا دلالت بر نهى از نوميدى و حرمت يأس از آمرزش دارد.

چهارم: آن را به جمله: «ان الله يغفر الذنونب» آمرزش خود را به تمام گناهان عموميت دارد.

پنجم: اين كه فرمود: «جميعا» آن را مخصوص به بعضى از گناهان نكرد.

اما توضيحى مختصر درباره يأس از رحمت واسعه الهى:

چون سبب از پروردگار عالم اعتقاد نداشتن به قدرت و رحمت بى پايان اوست، در قرآن كريم آن را از صفت هاى كافران قرار داده و مى فرمايد: «إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ‏ نااميد نمى شود مگر كسى كه كافر است».(2)

گفتنى است پس از شرك هيچ گناهى بزرگ تر از يأس نيست، زيرا هر گناهى كه از شخص سر مى زند تا وقتى كه مأيوس نباشد ممكن است در صدد توبه برآيد و با استغفار آمرزيده شود ولى شخص نااميد آمرزيده شدنى نيست، زيرا اميدى به آمرزش و مغفرت خداوند ندارد تا توبه كند از اين گذشته، يأس سبب جرأت بر تمام گناهان مى شود، چون شخص مأيوس مى گويد: من كه به عذاب الهى گرفتار شدم، پس چه فايده اى در توبه و چرا خودم را از شهوت دنيا محروم كنم؟(3)

براى نمونه: «هارون در يك شب، شصت نفر سيد هاشمى را سر از تن جدا كرد، «حميد بن قحطبه» كه مأمور انجام اين جنابت بود تا آخر عمر ترك نماز و روزه كرد و گفت: با كشتن آن سادات بى گناه ديگر عبادت برايم چه نتيجه اى دارد؟ امام رضا عليه السلام وقتى اين سخن را شنيد، فرمود: يأس او از رحمت الهى، گناهش از كشتن آن سادات زيادتر است».(4)

(1) (سوره زمر، آيه 53)
000 (2) (سوره يوسف، آيه 87)
000 (3) (ر. ك: دستغيب، گناهان كبيره، ج 1، بحث يأس و قنوط)
000 (4) (عيون اخبار الرضا، به نقل از: گناهان كبيره، دستغيب شيرازى، ج 1، ص 78)

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.