سلام من پسر هستم من اگر ازدواج نکنم نصف دینم کامل هست یا خیر. اين موضوعاتی که میگن زن ازدواج نکند نصف دینش کامل نیست برای مرد ها هم همین طور هست؟ میشه جواب اقا خامنه ای را هم بگید

سلام من ۱۷ سالمه ولی اصلا از محبت و ازدواج کردن بدم میاد و همینطور از مادر شدن بدم میاد به شدت از ازدواج نفرت دارم و این حس از بچگی باهام بوده اگه تا آخر عمرم مجرد بمونم اشکالی نداره ؟ گناه نیست ؟

سلام من ۳۳ سالمه و مجرد هستم.با خانمی آشنا شدم ۴ سال از خودم بزرگتر و مطلقه و اولین رابطه جدی من محسوب می‌شدند.همون اوایل یه صیغه یکساله خوندیم تا خدای نکرده دچار گناه نشیم.و بعد از چند ماه علاقه بوجود اومد و من کم کم با خانواده در جریان گزاشتم این موضوع رو.خانم نامبرده گذشته خوبی نداشته و در مورد اشتباهاتش بهم گفته بود و حتی با هم علارقم میل خانواده به مشهد رفتیم برای استغفار و توبه گذشته ایشان.
خانواده من هنوز مخالفن و تهدید میکنن هم من و هم اون شخص رو.آزمایش خون رفتیم و خونمون به هم خورده .با اصرار من خانواده گفتن اگه تحقیق کنیم و مورد قبول باشه شاید برات اقدامی کنیم.متاسفانه تجربه بدی که در زندگی داشته برا خانوادم روشن شد و شوهر سابق ایشان حرفای خوبی به خانواده من نزده.در علاقه و دوست داشتن من و ایشون هیچ شکی نیست و تنها مانع خانواده هستند که با آه و ناله و خصوصا مادرم با گریه خواب و خوراک رو ازم گرفته.
خواستم بدونم از لحاظ شرعی و قانونی و اخلاقی آیا درست هست که خودم راهم رو انتخاب کنم و زندگیم رو شروع کنم و اینکه شکستن دل مادر عقوبتی برام بهمراه داره یا نه

سلام حاجی من کسی را دوست دارم اما شرایطم هنوز واسه ازدواج تکمیل نیست اگه اون شخص قسمت من باشه میشه یا قسمت و تقدیر مشخص نیست؟ اون شخص هیچی نمیدونه چون نتونستم بهش بگم

سلام. وقت شما بخیر.
من دختری هستم ۲۸ ساله از ۱۸ سالگی خواستگار داشتم تا الان حدود ۴۰ نفر یا بیشتر بطور رسمی ازم خواستگاری کردن ولی متاسفانه همشون اکثرا یجوری بودن ک من نپسندیدم احتمالا چون خانواده سنتی و قدیمی دارم برا این این افرلد ب من نظر دادن در حالی ک من هیچ عالاقه ای ب ایشان ندلشتم. و تا حالا هم باز همچنان افرادی نظر میدن ک من علاقمند نمیشم بهشون در حالیکه اشخاصی هم هستن ک اگه خواستگاری کتن من جوابم مثبت خواهد بود از نظر چهره و سلیقه و فکر و طرز پوشش هم من ب این افراد بیشتر میخوردم در کل. من واقعا در حیرتم از این اتفاق. و الان بیشتر نگران گناه بودن مجردی هستم ایا ازدواج نکردن گناهه؟ چون سنت پیامبره من دوس دارم ازدواج کنم و از طرفی ی ازدواج رضایت مند میخوام. اگه تا اخر افراد مورد نظرم بهم پیشنهاد ازدواج ندن من گناه کارم از مجرد موندن؟ خیلی دعا کردم خدا یکی از افراد باب میلمو برام قسمت کنه ولی ظاهرا خداوندم راضی ب این همه انتظار نیس ی راهنمایی بفرمایید

سلام من ۵۲ سال دارم معلم بازنشسته ام. وازدواج نکردم. تا امروز باهیچ زن یا دختری حتی روابط تلفنی هم نداشتم. از جنس زن کاملا” نا آشنا هستم ولی شرایط زندگی که داشتم باعث شد مجرد بمانم .مادرم بسیارمخالف ازدواجم بود چون نگران بود تنها بمانه و برادرام هم نگران بودند که ازدواج کنم و آنها مجبور به نگهداری از مادرم باشند. پدرم زود از دنیا رفت. من شدم همدم و مونس مادرم وبعداز مادر برادر کوچکم بیماری روانی گرفت و شدم پرستار ایشان تا بعداز چهار پنج سال فوت کردند وسن من به حدود پنچاه رسید.برادرام تازه یادشون افتاد که منم آدمم و زندگی میخوام اما دیرشده بود.خواهرام و برادرام تازه فهمیدن که شاید به من ظلم شده ولی مهم نیست.رضایت زنهای خودشون مهم بود وهست.
والان سالهاست تنها و تنها بدون هیچ همدم و دوست ویا همسر زندگی سخت و بسیار بدی دارم و با اوضاع تورم دیگه محاله بتونم ازدواج کم واصلا” خیلی مسخره است که پسر ۵۲ ساله اسم ازدواج بیاره واقعا” شرم آوره. مقصر هم کسی نیست. خودمم کوتاهی کردم چندین مورد خواستگار داشتم ولی نخواستم اون بنده های خدا را گرفتار روح شکست خورده و قلب یخ زده و سنگی خودم بکنم وهمه رو با بی رحمی رد کردم.خیلی هم ناراحت شدند و بهم بد وبیرا گفتند.ولی باورکنید دلم نیامد اونها را شریک مشکلات و تلخی زندگیم بکنم. و همگی ازدواج کروند. مم هر روز بعد از هر نماز فقط از خدا مرگ میخوام فقط مرگ میدونم جایگاهم وسط آتش جهنم هست ولی از زندگی تنهای تنها اونم حدود سی سال یا بیشتر خسته شدم و روح و جسمم متلاشی شده. خدا را شکر بخاطر اینهمه نعمت و لطف الحمدالله خواهشمندم دعا کنید خلاص بشم خواهشمندم التماس دعا دارم برای مردن. ممنونم

باسلام.من پسری۲۹ساله هستم مذهبی وبه شدت ولایتی دوست داشتم همسراینده ام شبیه خودم باشه ودنیابرایش ارزشی نداشته باشه،بخاطرهمین امرهم دنبال دختری مذهبی میگشتم تااین که دوسال پیش بادخترخانومی به ظاهرمذهبی وصلت کردم ویک سال زیریک سقف هم زندگی مشترک داشتیم،وهمین طورکه گفتم چون موقعیت شغلی بنده نسبتاخوبه این خانم فقط ادای مذهبی بودن رودراوردن ولی درعمل خلاف گفته هاشدوهرروزچیزجدیدی ازش کشف میشد…والانم بخاطردروغایی که بهم گفته ازهمدیگه داریم جدامیشویم،من سراین موضوع خیلی اسیب و ضربه روحی خوردم.والان نیازبه یک همدم دارم خدامیدونه بحث جنسی زیادملاکم نیست، ارامشه که زن وشوهرکنارهمدیگه ایجادمیکنن بیشترمدنظرم هست ولی دیگه نمیتونم یه باردیگه زندگیموخراب کنم و به دختری اعتمادکنم.اگه امکان داره بندروراهنمایی کنیدممنون

سلام وقت بخیر کاش جایی حدیثی بود درمورد اندازه تعین اختیار پدر در ازدواج هرچند خواننده و عمل کننده ای وجود ندارد دختری هستم که به تازگی وارد ۳۳سالگی شدم ۲۳ساله بودم که خواستگاری امد که از همه لحاظ مناسب و مورد تایدم بود اما پدرم مانع شدن و بعد از آن هم هرکسی می آمد به هر نحوی جواب کردن دختری مذهبی و معتقدی هستم اما به مرور دچار افسردگی وناامیدی از خداوند شدم خواستگاری برای خواهر کوچکترم امد و پدرم بعد از سرسختی بعد دوسال امشب اجازه و رضایت دادن به ازدواج دلم خیلی شکستست مادرم با حمایت وطرف داری واسطه این وصلت شد من ماندم و یک دل شکسته و حق زندگی که از من سلب شد من پدر و مادرم رو به حدا واگذار کردم دختر زشت و بی سواد و بی ایمانی نبودم و نیستم طوری شده که فرد مطلقه زنگ میزنن برای خواستگاری مادرم بدون در نظر گرفتن کاری که بامن کردن ومنو از زندگی که به موقع ومناسب بود محروم کردن و مطرح میکنن مدتیه که اصلا دلم ازشون صاف نمیشه خودمم هرچی دعا میکنم مستجاب نمیشه خسته شدم بریدم زندگیم کلا متوقف شده به شهدا ائمه و خدا چندین ساله متوسل شدم جز سکوت چیزی از آنها نشنیدم گاهی به فکر خودکشیم اما ایمانم مامیشود خسته ام لطفا چیزی بگید که دلک آرام بشه بریدم دیگه

سلام و درود خدمت شما
من یک دختر مذهبی هستم. تمام سعیم در زندگی این هست ان شاالله که یک مسلمان واقعی باشم و واجبات خداوند را به طور درست انجام دهم. ولی من در زمینه ازدواج بسیار سرسخت هستم. و این موضوع پدر و مادرم را می آزارد.
من الان ۲۶ سالمه و مجرد هستم. بنده هم مثل تمام دختر خانم ها خواستگارهایی داشته ام اما اصلا هیچوقت قصد ازدواج نداشته ام. پدر و مادرم هم بسیار از این موضوع ناراحت هستن. ناراحتی آنها باعث شده. من به ازدواج رو بیاورم و حاضر بشم به خواستگارهایی که مناسب هستن فکر کنم.
به تازگی برای بنده خواستگاری آمده که به نظر پدر و مادرم مناسب هست اما من با آقا پسر صحبت کردن و اصلا باب میل من نبوده و از ملاک های من دور بوده. ولی پدرو مادرم بسیار بسیار مصر هستن که من ایشون رو قبول کنم. الان نزدیک به سه ماهه که درگیر این موضوع هستم.
چون ما در شهرستان زندگی میکنیم. معمولا دخترخانم ها تا قبل از ۲۵ سالگی ازدواج می کنند. و این موضوع پدرو مادرم را می ترساند و فکر میکنند دیگر هیچوقت برای من خواستگاری نمی آید؛ به همین علت بسیار اصرار دارند من این خواستگار را قبول کنم.
به تازگی پدرم گفته اگر این خواستگار را قبول نکنم از من راضی نخواهد بود و تمام نماز و روزه و اعمال واجبات و مستحبات من قبول نخواهد بود. و همچنین گفته هیچوقت برایم دعا نمیکند و به هیج عنوان در هیچ زمینه ای از من راضی نخواهد. و اگر ازدواج نکنم مرا عاق خواهد کرد!
خیلی با منطق باهاشون صحبت کردم اما چون از سن ازدواجم گذشته بسیار بسیار به من اصرار می کنند و فضای خانه بسیار برای من وحشتناک شده و قابل زندگی کردن نیست!
به پدرم میگویم: پدر جان من از خداوند میخواهم که همسر خوبی را نصیبم کند اما پدرم می گوید دیگر برای من خواستگار نمی آید و من بدبخت خواهم شد! چون سنم بالا رفته و دیگر کسی به خواستگاری من نمی آید.
من الان چند وقته که دست به دعا شده ام و نذر و نیاز کرده ام، چله گرفته ام که خواستگار خوبی برایم بیاید. خواستگاری که باب میل من باشد.اما میترسم که وقتی پدرم از من راضی نیست دعایم برآورده نشود. و حرف پدرم درست از آب بر بیاید.
میخواهم از شما در این زمینه راهنمایی بخواهم که با وجود این شرایط باز هم به دعا کردن ادامه دهم، دعایی که اگر برآورده شود مطمئنم آرزوی قلبی پدرم هم هست و عاقبت به خیر خواهم شد. یا بدون رضایت پدرم به هیج عنوان دعایم برآورده نخواهد شد و عاقبت به شّر خواهم شد؟!
ممنون میشم با توجه به این شرایط راهنماییم کنیم.
یاعلی

سلام اگرکسی یک دوجنسه کاذب مونث باشدیعنی اندام تناسلی مردانه دارد وظاهرمردانه دارد ولی اخلاق و گرایشلت زنانه داشته باشد واصلاهم دوست ندارد که تغییرجنسیت دهدو ازجنسیت خودراضی باشد بایداحکام شرعی مردانه رارعایت کند چون ظاهروآلت مردانه داردایا احکام شرعی زنانه رارعایت کند چون خلقیات وروحیات زنانه دارد؟ وازاین میترسد که تمام نمازهایی که براساس احکام شرعی مردانه خوانده باطل شده باشد و دوست دارد که چندسال بعد بایک دخترازدواج کند وآیامیتواند صاحب فرزندازآن دختر شود واین افکار زمانش راپرکرده درصورتی که امسال کنکورهم دارد ونمیداند که اگرازدواج کند میتواند تمایلات جنسی رابرای همسرش فراهم کند یانه که اصلا فکر ازدواج را از سرش بیرون کند این راازشماپرسیدم که شاید شمااطلاعی داشته باشید ودرضمن جایی خواندم که آیت الله مکارم شیرازی درمورد احکام شرعی این جورافراد گفته که براساس احکام شرعی جنسیت فعلی خود رعایت کنند لطفاپاسخ دهید.

سلام راستش من ۱۸ سالمه و به خودارضایی اعتیاد دارم اما الآن در دوران ترک هستم حتی چندین بار قصد انجام رابطه نامشروع را داشتم ولی به دلایلی موفق نشدم ایا ازدواج بر من واجب است؟ البته در حال حاضر توانایی ازدواج رو ندارم

س من مجردم ۲۷سالمه امادیشب توخواب ارضا شدم ازخواب بیدارشدم‌دیدم‌ منی ازم خارج شده ایا گناه داره وبدن ضررداره با تشکر

سلام… تکلیف بنده چی میشه.. تا حالا نزدیک ۴۰ مورد خواستگاری رفته ام ولی جواب منفی شنیدم.. ۲۶ سال سنمه. با تلاش و کوشش توانستم خانه و ماشینی تهیه کنم.. و شاغل هم میباشم.. ولی تاحالا نتوانستم ازدواج کنم… هرجا میروم . بقدری انتظارات بالاست که توان براورده کردن خواسته های مالی طرف مقابل را نداریم.. من دیگه موندم. دخترای امروزی چی میخوان از یک خواستگار

با سلام بنده اعتقاد دارم که چه کار مشروع وجه نامشروع گناه است خداوند وفتی ازدواج را واجب نکرده یعنی دارد بنده اش را امتحان میکند تا ببیند کدام بنده اش کار مشروع ونامشروع میکند وایا در مشروع بودن تا پایان عمر وفادار به هم میمانند یاخیر ودر نامشروع کاملا از دین خارج شده ومورد خشم وغضب خداوند قرار میگیرند ودر هیچ کدام ازمشروع ونا مشروع نبودن ها خداوند بنده اش را مورد لطف ومهربانی قرار میدهد به شرطی که خود را حرام نکندشهوت جزوی از امتحانات الهی میباشد وبنده خود مجردم و۳۵ سال سن داردم وبه لطف خدا ودعای خیر پدر ومادرم صاحب همه چیز هستم وتنها زندگی میکنم وپاک بودن از نظرازدواج تا چهل سالگی را بنده اعتقاد دارم خداوند مقام ومنزلتی اعطا میکند