وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

چرا تعداد امامان معصوم 12 نفر هست

0

چرا تعداد امامان معصوم 12 نفر هست

تعداد امامان

به چه دليل امامان دوازده نفرند؟ موضع اهل سنت در اين باره چيست؟

 

تعداد امامان و مشخصات آنها در روايات متعددى كه از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در منابع شيعه و سنى نقل شده مشخص گرديده است. برخى از اين روايات را از منابع اهل سنت نقل مى كنيم:

1. «كار مردم پيوسته مى گذرد تا آنكه دوازده مرد بر آنان فرمان برانند».47

2. «شمار جانشينان من به تعداد نقباى موسى (دوازده نفر) است».48

3. «تا وقتى كه دوازده خليفه و جانشين بر شما حكومت كنند، دين پيوسته پابرجاست».49

4. «كار اين امت همواره پابرجاست تا دوازده خليفه و جانشين بر آنان بگذرند كه همگى از قريش اند».50

5. «بر اين امت دوازده خليفه حكومت خواهند كرد، به عدد نقباى بنى اسرائيل».51

6. امام على عليه السلام در توضيح انحصار امامت در قريش مى فرمايد: «امامان از قريش، تنها از نسل هاشم هستند و امامت بر غير آنان شايسته نيست…»52.

7. «الائمة بعدى اثنى عشر، تسعة من صلب الحسين و التاسع مهديهم»53؛ «امامان پس از من دوازده نفرند، نه نفر ايشان از نسل حسين اند و نهمين ايشان مهدى ايشان است». نظير اين روايات را ـ كه از اهل سنت در مورد تعداد ائمه عليهم السلاموارد شده است ـ مى توان در ساير منابع مطالعه كرد.54

8. در روايات سفيان بن عينيه به نقل ينابيع الموده از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آمده است: «همواره دين پايدار است تا آنكه قيامت به پا شود يا بر شما، دوازده خليفه حكم رانند كه همه آنان از بنى هاشمند».55

9. امام الحرمين جوينى از ابن عباس از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: «من سرور پيامبرانم و على سرور اوصيا. اوصياى بعد از من دوازده نفرند، اولشان على است و آخرشان مهدى».56

10. ابن عباس از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرده كه فرمود: «جانشينان و اوصياى من و حجت هاى خدا بر خلق پس از من دوازده نفرند، اولشان برادرم و آخرشان فرزند من است. پرسيده شد: برادرتان كيست؟ فرمود: «على بن ابيطالب». پرسيده شد: فرزندتان كيست؟ فرمود: «مهدى، همان كسى كه زمين را پر از عدل و داد كند، همانگونه كه پر از ظلم و جور شده است…»57.

ديدگاه اهل سنت
عالمان سنى در تفسير اين احاديث و انطباق آن بر مصاديق گرفتار دشوارى و سرگردانى بزرگى شده اند.
ابن عربى ابتدا شانزده خليفه از ابابكر تا سفاح را نام برده و سپس نام بيست و هفت تن ديگر از عباسيين را بر آن افزوده است و چون تطابقى در اين اعداد با دوازده نفر نيافته مى گويد: «من هيچ معنايى از اين احاديث درك نمى كنم»58.

جلال الدين سيوطى نيز با گزينش چندى از خلفا و حذف برخى ديگر خواسته است به گونه اى مصاديق خلفاى دوازده گانه را تعيين كند.
او در اين باره مى نويسد: «تعدادى از پيشوايان دوازده گانه چهار خليفه (راشدين) هستند، سپس امام حسن و معاويه و ابن زبير و عمربن عبدالعزيز. تا اينجا هشت نفرشان روشن شده نيز ممكن است مهدى عباسى را بر آنها افزود چرا كه او در ميان عباسيان همچون عمربن عبدالعزيز در ميان امويان است. همچنين است طاهر عباسى كه به عدالت شهره است. پس دو نفر ديگر باقى مى مانند كه بايد در انتظارشان ماند. يكى از آنان مهدى(عج) است، زيرا از اهل بيت عليهم السلام مى باشد».59

گمانه هاى ياد شده و ديگر گمانه ها هر يك به گونه اى از سوى ديگر عالمان مورد نقد قرار گرفته است. به ويژه آنكه نصوص پيامبر بر چند مسأله تأكيد دارد:
1. مسأله دوازده پيشوا مربوط به مقطع زمانى محدودى نيست و بيانگر وضعيت امت اسلامى تا پايان تاريخ است؛ در حالى كه تعداد خلفا در اين دوران چند برابر دوازده نفر است.

 

2. ويژگى ها و كاركرد ذكر شده در روايات بر بسيارى از خلفاى مذكور در آراى عالمان سنى منطبق نيست. ويژگى هايى چون هاشمى بودن، اينكه اولشان على عليه السلام است و نه نفرشان از نسل امام حسين عليه السلام هستند و…

نتيجه اينكه تنها تفسير سازگار با مضمون احاديث ياد شده ديدگاه شيعه است كه مصداق آنان را امامان اهل بيت عليهم السلام مى داند.60

 

47. دامپى ير، تاريخ علم، ترجمه عبدالحسين آذرنگ، تهران: سمت.
48. شهاب الدين آلوسى، تفسير روح المعانى، بيروت: داراحياء التراث العربى.
49. الحافظ ابو عبداللّه قرشى گنجى، كفاية الطالب فى مناقب على ابن ابى طالب، نجف.
50. عبداللّه جوادى آملى، تفسير موضوعى قرآن كريم، قم : اسراء، 1376 ش.
51. موريس بوكاى، تورات، انجيل، قرآن و علم، ترجمه ذبيح اللّه دبير، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1374.
52. سيد حيدر آملى، جامع الاسرار و منبع الانوار، مترجم يوسف آملى.
53. حميد رضا شاكرين، حكومت دينى، قم: نشر معارف، 1384.
54. عبداللّه مسعودى، محسن اراكى، حوار فى الامامة، قم: مجمع جهانى اهل بيت، اول، 1386.
55. مرتضى مطهرى، خاتميت، تهران: صدرا، 1374.
56. محمد الحق عارفى، خاتميت و پرسش هاى نو، مشهد، دانشگاه علوم اسلامى رضوى، 1386.
57. على اكبر قرشى، خاندان وحى، تهران: دارالكتب الاسلاميه، 1368.
58. مرتضى مطهرى، ختم نبوت، تهران: صدرا، 1374.
59. احمد قبانچى، خلافه الامام على بالنص ام بالنصب، قم، منشور سيدى، 2004 م.
60. مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايره المعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب، 1385 ش.

 

منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، امـام شناسى.

حتما بخوانيد

ویژه نامه امامت پژوهی و فرقه های مذهبی

ویژه نامه اعتقادات و پاسخ به شبهات

 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.