وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

منظور از روح در آیه 38 سوره «نبا» چیست؟

0

منظور از روح در آیه 38 سوره «نبا» چیست؟

 

مفهوم روح در آیه 38 سوره «نبأ»

پرسش : منظور از روح در آیه38 سوره«نبا» چیست؟

پاسخ :

 در آیه38 سوره«نبا» مى خوانیم(اینها همه در روزى واقع مى شود که روح و تمام ملائکه در یک صف به پا مى خیزند، و هیچ یک جز به اذن خداوند رحمن سخن نمى گویند و آن کس که سخن مى گوید جز صواب و حق نمى گوید)؛ «یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِکَهُ صَفّاً لایَتَکَلَّمُونَ اِلاّ مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَوابا». 

 

در این که: مراد از «روح» در اینجا چیست؟ مفسران تفسیرهاى زیادى ذکر کرده اند که در بعضى از تفاسیر به هشت احتمال بالغ مى شود که مهم تر از همه تفسیرهاى زیر است: 
1 ـ منظور، مخلوقى است غیر از فرشتگان و برتر از همه آنها. 
2 ـ منظور «جبرئیل» امین پیک وحى خداو واسطه میان او و پیامبران است، که بزرگترین فرشتگان مى باشد. 
3 ـ منظور، «ارواح انسان ها» است که همراه فرشتگان بپا مى خیزند. 
4 ـ فرشته اى است بالاتر از همه فرشتگان و برتر از «جبرئیل» و هم او بود که با انبیاء و امامان معصوم همراه بوده و هست. 

 

قابل توجه این که: «روح» در قرآن مجید گاه به صورت مطلق و بدون هیچ قید ذکر شده و در این حال غالباً در برابر «ملائکه» قرار گرفته مانند«تَعْرُجُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ اِلَیْه»؛ (فرشتگان و روح به سوى او بالا مى روند). (1) 

همچنین«تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیها بِاِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ اَمْر»؛ (در شب قدر ملائکه و روح به فرمان پروردگارشان با هر چیزى نازل مى شوند). (2) 

در این دو آیه، «روح» بعد از «ملائکه» ذکر شده و در آیه مورد بحث، قبل از «ملائکه» البته ممکن است این جدا شدن به عنوان یک فرد مشخص و بزرگ بوده باشد و به اصطلاح ذکر «عام» بعد از «خاص» یا ذکر «خاص» بعد از «عام» است. 

اما، در بسیارى از آیات، «روح» با اضافه یا وصفى آمده است، مانند «روح القدس» در آیه«قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ»؛ (بگو روح القدس این قرآنرا از سوى پروردگارت به حق نازل کرد). (3) یا آیه«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الاْ َمِینُ»؛ (قرآن را روح الامین نازل کرده). (4) 

در بعضى از آیات، خداوند «روح» را به خودش اضافه فرمود، مى فرماید«وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»؛ (در آدم از روح خودم دمیدم) [روح شریفى که به خاطر شرافت به ذات مقدس او اضافه شده]. (5) و در جاى دیگر مى فرماید «فَاَرْسَلْنا اِلَیْها رُوحَنا»؛ (ما به سوى مریم روح خود را فرستادیم). (6) 

به نظر مى رسد: «روح» در این آیات که به صورت هاى متفاوتى بیان شده، معناهاى متفاوتى داشته باشد که شرح هر کدام در ذیل همان آیات بیان شده است. 

ولى، آنچه از میان تفاسیر مختلف نسبت به آیه مورد بحث مناسب تر به نظر مى رسد این است: منظور از «روح» در اینجا یکى از فرشتگان بزرگ الهى است که بر طبق بعضى از روایات، حتى از «جبرئیل» برتر است، چنان که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم «هُوَ مَلَکٌ اَعْظَمُ مِنْ جِبْرائِیْلَ وَ مِیْکائِیْلَ»؛ (او فرشته اى است بزرگتر از جبرئیل و میکائیل). (7)

و در تفسیر«على بن ابراهیم» نیز آمده است«اَلرُّوحُ مَلَکٌ اَعْظَمُ مِنْ جِبْرَئِیْلَ وَ مِیْکائِیْلَ وَ کانَ مَعَ رَسُولِ اللّهِ وَ هُوَ مَعَ الاَئِمَّهِ(علیهم السلام)»؛ (روح فرشته اى است برتر از جبرئیل و میکائیل و او با رسول اللّه همراه بود و با امامان نیز همراه است). (8) 

هر چند در بعضى از روایات در تفاسیر اهل سنتاز پیغمبر اکرم (صلى اللهعلیه وآله) نقل شده که فرمود:«اَلرُّوحُ جُنْدٌ مِنْ جُنُودِ اللّهِ لَیْسُوا بِمَلائِکَه لَهُمْ رُوُسٌ وَ اَیْدِى وَ اَرْجُلُ، ثُمَّ قَرَاَ یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِکَهُ صَفّاً قالَ هوُلاءِ جُنْدٌ وَ هوُلاءِ جُنْدٌ»؛ (روح لشکرى از لشکریان خدااست که ملائکه نیستند، آنها داراى سر و دست و پا مى باشند، پس از آن پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) اینآیهرا تلاوتفرمود یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِکَهُ صَفّاً سپس افزود: اینها لشکرى هستند و آنها لشکر دیگرى). (9)؛ (10)

به هر حال، همان گونه که اشاره شد، این مخلوق بزرگ الهى خواه از فرشتگان باشد، یا موجود دیگرى، در قیامت همراه ملائکه آماده اطاعت فرمان او هستند، آرى در آن روز عظیم که بدون اذن خداوند کسى حق سخن گفتن ندارد چنان هول و اضطراب محشر، همه را فرا گرفته که هیچ کس را یاراى سخن گفتن نیست و آنگاه که ذکرى یا سخنى بگویند یا شفاعتى کنند، تنها به اذن پروردگار است، حمد و ثناى او مى گویند و یا شفاعت براى آنها که شایسته شفاعتند. 

در حدیثى آمده است: از امام صادق(علیه السلام) درباره این آیه سوال کردند، فرمود «نَحْنُ وَ اللّهِ الْمَاْذُونُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ الْقائِلُونَ»؛ (به خدا سوگند در روز قیامتبه ما اجازه داده مى شود و سخن مى گوئیم). 
راوى سوال مى کند: در آن روز شما چه مى گوئید؟ فرمود: 
«نُمَجِّدُ رَبَّنا وَ نُصَلِّی عَلى نَبِیِّنا وَ نَشْفَعُ لِشِیعَتِنا فَلایَرُدُّنا رَبُّنا»؛ (پروردگارمان را تمجید و ستایش مى کنیم، بر پیامبرمان درود مى فرستیم، و براى پیروانمان شفاعت مى کنیم، و خداوند شفاعتما را رد نمى کند). (11) 

از این روایت استفاده مى شود: انبیاء و امامان معصوم نیز در صف فرشتگان و روح قرار مى گیرند و از کسانى که به آنها اجازه سخن گفتن و مدح و ثناى خداوند و شفاعتداده مى شود، آنها هستند. (12)
تعبیر «صَواباً» دلیل بر این است که: اگر ملائکه و روح یا انبیاء و اولیاء براى کسانى شفاعتکنند، آن هم روى حساب است و بى دلیل نیست. (13) 

پی نوشت:
(1). معارج، آیه 4.
(2). قدر، آیه 4.
(3). نحل، آیه 102.
(4). شعراء، آیه 193.
(5). حجر، آیه 29.
(6). مریم، آیه 17.
(7). «مجمع البيان»، جلد 10، صفحه 427؛ «بحار الانوار»، جلد 25، صفحه 47.
(8). تفسير«على بن ابراهيم»، جلد 2، صفحه 402.
(9). تفسير«درّ المنثور»، جلد 6، صفحه 309؛ « الميزان»، جلد 20، صفحه 176؛ «فتح القدير»، جلد 5، صفحه 371.
(10). درباره روح انسان، تجرد و استقلال آن، بحث‏هاى مشروح و مفصلى در تفسیر نمونه، جلد 12، صفحات 250 تا 269(ذيل آيه 85 سوره اسراء) آمده است .
(11). «مجمع البیان»، جلد 10، صفحه 427؛ «بحار الانوار»، جلد 24، صفحه 262.
(12). درباره« شفاعت»، شرائط، ويژگی ‏ها و فلسفه آن، و همچنين پاسخ ايرادها و اشكالات مربوطه به آن بحث‏هاى مشروحى درتفسیر نمونه ، جلد اول، ذيل آيه 48 سوره« بقره» آمده است .
(13). منبع هدانا بر گرفته و گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و سوم، ج 26، ص 69.

 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.