وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

غش در معامله

  هر معامله‌ای که در جنس عوضین -اعم از ثمن و مثمن- ، فریب و خدعه‌‌ای باشد، غش است.

0

غش در معامله چیست و چه حکمی دارد ؟

غش در معامله

در نوشتار قبل «معاملات باطل / مسئله 2055 رساله » مطرح شد از اینجا کلیک کنید و در تکمیل نوشتار حاضر مطالعه نمایید.

غَشّ در معامله :

کاربرد غشّ در کلمات فقها همان کاربرد لغوی و عرفی آن است، که به یکی از امور زیر تحقق می‌یابد.

1- پنهان کردن چیزی که مورد معامله نیست در کالای مورد معامله، مانند مخلوط کردن آب با شیر.

2-نشان دادن وصف و ویژگی خوب در کالای مورد معامله؛ در حالی که واقعیت آن چیزی دیگراست، مانند پاشیدن آب بر سبزی برای تازه نشان دادن سبزی‌های کهنه و مانده.

3-نشان دادن چیزی بر خلاف جنس و ماهیت آن، مانند آبکاری آهن با نقره یا طلا تا خریدار آن را به عنوان نقره یا طلا بخرد.

4-اعلام نکردن عیب کالا به خریدار در برخی موارد، مانند موردی که فروشنده می‌داند خریدار با اعتمادی که به وی دارد، بازگو نکردن عیب کالا توسط او را به منزله سلامت آن تلقی می‌کند؛ از این رو، کالا را نمی‌بیند و وارسی نمی‌کند تا از عیبش آگاهی یابد. در این صورت، اعلام نکردن عیب کالا توسط فروشنده با اعتماد خریدار به وی، غشّ محسوب می‌شود.

[نکته:] تحقق غشّ در همه موارد آن، منوط به آگاه بودن فروشنده از غشّ و جهل خریدار به آن است. بنابراین، چنانچه هر دو عالم به آن باشند یا فروشنده جاهل و خریدار عالم به آن باشد، غشّ تحقق نمی‌یابد؛ چنان که با آشکار و نمایان بودن اختلاط دو چیز با یکدیگر؛ به گونه‌ای که تشخیص آن نیازمند دقت نباشد، نیز غشّ صادق نیست. منبع: فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، ص۵۸۲،

رساله توضیح المسائل معاملات

حکم غَشّ (فریب و نیرنگ) در معامله چیست؟

مسأله 2055 در چند مورد، معامله باطل است: … حرام است غش در معامله یعنی فروختن جنسی که (8) با چیز دیگر مخلوط است (9)، در صورتی که آن چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید، مثل فروختن روغنی که آن را با پیه مخلوط کرده است و این عمل را غش می گویند (10) از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم منقول است که فرمود (11): «از ما نیست کسی که در معامله با مسلمانان غش کند یا به آنان ضرر بزند یا تقلب و حیله نماید و هر که با برادر مسلمان خود غش کند، خداوند برکت روزی او را می‌برد و راه معاش او را می‌بندد و او را به خودش واگذار می‌کند» (12).

… (8) (اراکی): پنجم: معامله‌ای که در آن ربا باشد. ششم: غش در معامله، یعنی فروختن جنسی که..

(خوئی)، (گلپایگانی)، (صافی)، (تبریزی): پنجم: معامله‌ای که در آن ربا باشد. ششم: فروش جنسی که..

(فاضل): پنجم: معامله‌ای که در آن ربا باشد، غش در معامله حرام است یعنی فروختن جنسی که..

(9) (زنجانی): پنجم: معامله‌ای که در آن ربا باشد؛ این گونه معامله علاوه بر باطل بودن حرام نیز می‌باشد. در برخی از موارد، معامله حرام است ولی باطل نیست، همچون: 1 معامله‌ای که سبب کار حرام گردد. 2 فروش جنسی که با چیز نامرغوب مخلوط است..

(10) (گلپایگانی)، (صافی): و مشتری هر وقت فهمید می‌تواند معامله را فسخ کند و در بعضی صُور آن، اصل معامله باطل است مثل این که چیزی را بر خلاف جنسش ارائه دهد؛ مثلًا مِس را به طلا روکش کند و به اسم طلا بفروشد..

(مکارم): [پنجم]: معاملاتی که در آن ربا باشد. [ششم]: فروختن اجناس تقلبی که خریدار از وضع آن خبر ندارد مانند فروختن شیر مخلوط به آب یا روغنی که آن را با پیه یا چیز دیگری مخلوط کرده‌اند. این عمل را «غش» می گویند و یکی از گناهان کبیره است..

(11) (خوئی)، (گلپایگانی)، (تبریزی)، (صافی)، (زنجانی): پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:..

(12) (زنجانی): [و] غش در معامله سبب بطلان معامله نمی‌شود ولی سبب می‌شود که کسی که در معامله با وی غش شده بتواند معامله را به هم بزند. مگر آن که جنس فروخته شده به طوری با جنس دیگر مخلوط شود که جنس معامله شده بشمار نیاید که معامله باطل نیز می‌باشد.

(سیستانی): پنجم: معامله‌ای که در آن غش باشد؛ پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده‌اند: «از ما نیست کسی که در معامله با مسلمانان غش کند؛ خداوند برکت روزی ِ او را می‌برد و راه معاش او را می‌بندد و او را به خودش واگذار می‌کند». و غش موارد مختلفی دارد مانند: (1) مخلوط کردن جنس خوب با جنس بد یا با چیز دیگر، مانند مخلوط کردن شیر با آب. (2) صورت ظاهر خوبی را به جنس دادن بر خلاف واقع، مانند آب زدن به سبزی کهنه که تازه جلوه کند. (3) جنس را به صورت جنس دیگر وانمود کردن، مانند روکش کردن طلا بدون اطّلاع مشتری. (4) مخفی داشتن عیب جنس، در صورتی که مشتری به فروشنده اعتماد داشته باشد که از او مخفی نمی‌دارد.

  • توضیح المسائل مراجع مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظم تقلید/ متن اصلی از رساله امام خمینی و مُحشی حضرات آیات: سیستانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، شبیری زنجانی، بهجت،فاضل،  اراکی، خویی، گلپایگانی، تبریزی.

تذکر : لازم به ذکر است این مسئله یعنی 2055 به صورت کامل در نوشتار قبل مطرح شده است. اینجا کلیک کنید.


مطابق نظر آيت الله خامنه ای
مطابق نظر آيت الله خامنه ای

غش

مبحث اول: معنای غش
هر معامله‌ای که در جنس عوضین -اعم از ثمن و مثمن- ، فریب و خدعه‌‌ای باشد، غش است. (مکاسب محرمه، ج۲۳۳، ص۷)

شرایط تحقق غش

۱. جهل گیرنده و علم دهنده
قوام غش به این است که دهنده جنسِ مغشوش، عالم به مطلب و گیرنده جاهل باشد. بنابراین اگر دهنده، جاهل باشد، یا گیرنده عالم –اعم از اینکه دهنده عالم باشد یا جاهل- غش محسوب نمی‌شود و معامله صحیح است. حرمت تکلیفی هم برای آن دهنده وجود ندارد؛ مثل اینکه می‌داند در بازار شیر خالصی که در آن آب نباشد، وجود ندارد و با این حال آن را می‌خرد، این معامله غش نیست.
چنانچه دهنده و گیرنده هر دو به مغشوش بودن جنس جاهل باشند، اینجا هم معامله اشکالی ندارد. (مکاسب محرمه، ج۲۳۵، ص۷)

مسئله
گاهی خریدار می‌‌داند که مال مغشوش است و با اینکه رضایت قلبی به انجام معامله ندارد، ناچار است آن را بخرد(۱). این نوع معامله غش محسوب نمی‌شود. اما فروشنده عمل محرم انجام داده است؛ نه از باب غش، بلکه از باب ظلم.
مثال: شخصی به دارویی احتیاج دارد که این دارو فقط دست یک نفر است. آن فرد هم به بیست برابر قیمت می‌‌فروشد و طرف مقابل چاره‌ای جز خرید آن ندارد. این معامله صحیح است؛ چون رضای معاملی وجود دارد. اما برای فروشنده حرام است؛ چون کار او ظالمانه‌ است.                             (مکاسب محرمه، ج۲۳۶، ص۳)

۲. مستور بودن خدیعه‌‌ای که در جنس انجام گرفته

تصرفی که برای خدیعه و فریب انجام می‌‌گیرد، باید مستور باشد. لذا اگر مشهود باشد، غش محسوب نمی‌‌شود.
مثال:
الف) گندمی که می‌‌فروشد، به میزان قابل توجه با جو یا خاک مخلوط شده است و این چیزی نیست که شخص با نگاه کردن به آن متوجه نشود.
ب) اگر ماشینی به عنوان صفر کیلومتر فروخته ‌‌شود و خریدار ببیند که رنگ قسمتی از ماشین رفته و نشان ‌‌دهد که ماشین قبلاً استفاده شده است، این نوع تصرف که از طرف بایع یا مشتری در باب بیع، یا موجر و مستأجر در باب اجاره صورت می‌‌گیرد، که تصرف کاملاً مشهودی است، صدق غش نمی‌کند و به آن، معامله غش‌آمیز نمی‌گویند. بنابراین معامله باطل نیست.     (مکاسب محرمه، ج۲۳۵، ص۸)

تصرف مستور دو حالت دارد که هر دو حالت نیز غش محسوب می‌‌شود:
۱. مستوری که با اندک دقّت و اختباری قابل تشخیص است؛ مانند اینکه میوه خوب را بالای ظرف و جنس پست‌تر را زیر آن قرار می‌دهند. اگرچه این مطلب با نگاه اول فهمیده نمی‌شود و مستور است، اما مستوری است که با اندک اختباری معلوم می‌شود.
۲. مستوری که با اختبار اندک معلوم نمی‌شود. بلکه یا خود آن غش‌‌کننده و بایع بایستی بگوید که این جنس مغشوش‌‌فیه است یا اهل خبره و متخصصین بفهمند؛ مانند اینکه قطعات یک ماشین را عوض کنند.     (مکاسب محرمه، ج۲۳۶، ص۴)
نکته
در تحقق غش فرقی نمی‌‌کند چیزی‌‌که سبب غش در معامله شده، از طرف دهنده به وجود آمده باشد یا از طرف شخص ثالث یا عیب مربوط به خود شیء باشد؛ مانند برنج بدپختی که بایع موقع فروش، آن را اعلام نمی‌‌کند.     (مکاسب محرمه، ج۲۴۰، ص۳)
۳. قصد خدعه و فریب
اگر در مورد عیب خفی- چه عیبی که با اختبار فهمیده می‌‌شود و چه عیبی که فهمیده نمی‌‌شود – فروشنده قصد فریب داشته باشد، این غش در معامله بوده و حرام است. اما اگر در همین عیب خفی قصد فریب و تلبیس وجود نداشته باشد- هرچند عیب، عیب خفی است- غش در معامله نبوده و حرام نیست. اما در عیب جلی، چه قصد تلبیس باشد و چه نباشد، غش در معامله نیست.    (مکاسب محرمه، ج۲۴۱، ص۳)

انواع غش در معامله

۱. غش به خلط و مزج
یعنی این جنسی که مورد معامله است، خواه ثمن باشد یا مثمن، با چیزی ممزوج ‌شود. این ممزوج شدن به دو صورت است:
الف) چیزی را به غیر جنس خودش ممزوج می‌کنند؛ مثل اینکه گندم را خاک‌‌آلود می‌کنند تا وزن گندم را زیاد ‌کنند. یا شیر را با آب مخلوط می‌کنند.
ب) خلط و مزج به همان جنس است، لکن نوع پست‌‌تر آن؛ مثلاً روی ظرفی، خرمای مرغوب و زیر آن خرمای نامرغوب می‌‌چیند. یا در ماشین یا وسیله برقی، کسی جزء صحیح را برمی‌دارد و ‌‌جای آن جزء معیوب می‌گذارد. یا قطعه‌ای را که از آلیاژ بهتری است، برمی‌دارد و قطعه‌ای با آلیاژ پست‌تر می‌گذارد که این یک نوع خلط و مزج، از قبیل خلط گندم مرغوب با گندم نامرغوب است. (مکاسب محرمه، ج۲۳۴، ص۵)

۲. عیبی را در متاع مخفی کردن
در این قسم از غش، عیبی از مشتری مخفی می‌شود؛ مثلاً اتومبیلی را برای فروش رنگ می‌زنند. یا تودوزی آن را تعویض می‌کنند تا طرف دیگر گمان کند اتومبیل نو است. یا یک جنس معیوب را به صورت سالم جلوه می‌دهند.     (مکاسب محرمه، ج۲۳۴، ص۶)
۳. تصرفی که کمیت جنس را زیاد می‌کند
مثلاً چرمی که با وزن فروخته می‌شود، در محل مرطوبی می‌گذارد تا وزنش زیاد ‌شود یا کلاف ابریشم را می‌گذارند در جایی‌‌که مرطوب و سنگین شود. این هم یکی از انواع غش است. (مکاسب محرمه، ج۲۳۴، ص۱۰)

۴. ذکر صفت مرغوبٌ فیه برای آن جنسی که این صفت را ندارد
مثلاً اتومبیلی را که به طور متعارف، فلان مقدار مصرف بنزین آن است، می‌‌فروشد، اما به دروغ مقدار کمتری را ذکر می‌کند. یا اسبی را به عنوان اسب مسابقه می‌‌فروشد، در حالی‌‌که این صفت مرغوب در او نیست. یا جنسی است که اگر از فلان کارخانه باشد، مرغوب‌‌تر است، او جنس کارخانه نامرغوب را به جای جنس کارخانه مرغوب می‌دهد.
در این قسم، اگر بنای خریدار بر این است که جنس دارای این صفت را بخرد، بی‌‌تردید غش است.     (مکاسب محرمه، ج۲۳۴، ص۶)
۵. شیئی را می‌دهد به جای شیئی که در ماهیت با آن متفاوت است.
مانند این‌‌که مُذهّب را به جای ذَهب می‌دهد؛ مثلاً روی مس آب طلا می‌‌کشد و آن را به عنوان طلا می‌فروشد. یا به جای گل طبیعی، گل مصنوعی می‌‌فروشد. این قسم نیز جزو غش محسوب می‌شود.     (مکاسب محرمه، ج۲۳۵، ص۱۱)

[۱] . در باب بیع مضطر، ممکن است رضای قلبی نباشد. اما رضای معاملی باشد؛ چون رضای قلبی غیر از رضای معاملی است. گاهی خریدار قلباً راضی به معامله نیست و برای او این کار سخت است. اما چاره‌ای ندارد. بنابراین رضای معاملی هست. (مکاسب محرمه، ج۲۳۶، ص۲)

 

منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

 

حتما بخوانيد

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.