وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

زکات گندم و جو و خرما و کشمش

0

زکات گندم و جو و خرما و کشمش

فهرست این نوشتار:

زکات گندم و جو و خرما و کشمش

در نوشتار قبل « احکام و شرایط پرداخت زکات» مطرح شد از اینجا کلیک کنید و در تکمیل نوشتار حاضر مطالعه نمایید.

رساله توضیح المسائل تقلید

[fusion_builder_container hundred_percent=”yes” overflow=”visible”][fusion_builder_row][fusion_builder_column type=”1_1″ background_position=”left top” background_color=”” border_size=”” border_color=”” border_style=”solid” spacing=”yes” background_image=”” background_repeat=”no-repeat” padding=”” margin_top=”0px” margin_bottom=”0px” class=”” id=”” animation_type=”” animation_speed=”0.3″ animation_direction=”left” hide_on_mobile=”no” center_content=”no” min_height=”none”][مقدار نصاب به کیلوگرم]

مسأله 1864 زکات گندم و جو و خرما و کشمش وقتی واجب می‌شود که به مقدار نصاب برسند و نصاب آنها 288 من تبریز و 45 مثقال کم است (1) که «207/ 847» کیلو گرم می‌شود (2)

(1) (گلپایگانی): بقیّه مسأله ذکر نشده. (2) (خوئی)، (تبریزی): تقریباً «847 کیلو گرم» می‌شود.

(فاضل)، (مکارم): حدود «847 کیلو گرم» برآورد شده است ((مکارم): کمی کمتر از سه خروار).

(سیستانی): نصاب آنها سیصد صاع است که به گفته عده‌ای تقریباً «847 کیلو گرم» می‌شود.

(صافی): تقریباً بنا بر آنچه بعضی حساب کرده‌اند «885 کیلو گرم» می‌شود.

(بهجت): نصاب آنها حدود «288 من تبریز» است، که آن را «847 کیلو گرم» یا «94/ 8491 کیلو گرم» (به حساب دقیق‌تر) برآورد کرده‌اند، ولی رعایت «847 کیلو گرم» موافق با احتیاط است.

(زنجانی): مسأله زکات گندم و جو و خرما و کشمش وقتی واجب می‌شود که به مقدار نصاب برسد. مقدار نصاب غلّات بی تردید پنج وسق معادل 300 صاع می‌باشد، مشهور علماء وزن هر صاع را در تمامی غلّات، 1170 درهم گرفته‌اند و با محاسبه هر درهم به وزن 2140 مثقال معمولی، نصاب غلّات را 193/ 849 کیلو گرم برآورد کرده‌اند ولی در این محاسبه دو مطلب مهم باید تذکر داده شود:

1) مقدار درهم، بنا بر تحقیق بیش از 2140 مثقال معمول بوده، بر طبق یک محاسبه وزن درهم تقریباً 97/ (2) گرم تعیین شده، در نتیجه نصاب (مساوی 300 صاع)، معادل 239/ 1041 کیلو گرم و بر طبق محاسبه دیگر وزن درهم 125/ 3 گرم معین شده، در نتیجه نصاب، 875/ 1097 کیلو گرم خواهد بود.

2) تعیین یک وزن برای تمامی غلّات در صورتی صحیح است که وزن هر صاع در تمامی غلّات یکسان باشد، ولی با عنایت به اینکه صاع و وسق پیمانه‌های خاص ّ بوده و قهراً با توجّه به سبکی و سنگینی غلّات (بر طبق وزن حجمی آنها) وزن نصاب غلّات مختلف تغییر می‌کند، ظاهراً وزن 1170 درهم برای هر صاع، برای گندم متوسط تعیین شده است، بنا بر این ارقام 239/ 1041 یا 875/ 1097 کیلو گرم مربوط به نصاب گندم می‌باشد و با عنایت به تفاوت اقسام مختلف گندم در وزن حجمی و اختلاف فوق در وزن درهم، تعیین دقیق حجم نصاب غلّات میسور نیست، ولی می‌توان حجم حد اقل 1300 لیتر را برای نصاب غلّات در نظر گرفت، این حجم در غلّات مختلف وزنهای گوناگونی دارد، بلکه اقسام هر نوع غلّه، نیز وزن حجمی مختلفی دارد، مثلًا برای جو، حد اقل وزن 780 کیلو گرم را می‌توان برای نصاب زکات در نظر گرفت.

[مصزف شخصی قبل از پرداخت و محاسبه زکات]

مسأله 1865 اگر پیش از دادن زکات از انگور بعد از کشمش شدن، و خرما بعد از تمر شدن و جو و گندم بعد از صدق اسم، که زکات آنها واجب شده، خود و عیالاتش بخورند، یا مثلًا به فقیر بدهد، باید زکات مقداری را که مصرف کرده بدهد.

این مسأله، در رساله آیات عظام: (اراکی) و (فاضل) نیست (گلپایگانی)، (صافی): مسأله اگر پیش از دادن زکات از انگور و خرما و غوره آنها و از جو و گندم بیشتر از مقدار متعارف، مصرف کند، باید زکات آن را بدهد ولی در مقدار متعارف لازم نیست.

(خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی): مسأله اگر پیش از دادن زکات از انگور و خرما و جو و گندمی که زکات آنها واجب شده، خود و عیالاتش بخورند، [1] یا مثلًا به فقیر به غیر عنوان زکات بدهد [2] باید زکات مقداری را که مصرف کرده بدهد.

[3] (نوری): مسأله اگر پیش از دادن زکات از انگور و خرما و غوره آنها و جو و گندمی که زکات آنها واجب شده خود و عیالاتش به مقدار متعارف بخورند، یا مثلًا به فقیر بدهد، زکات مقداری را که مصرف کرده واجب نیست.

(مکارم): مسأله اگر قبل از دادن زکات مقداری از انگور و خرما و جو و گندم را مصرف کند یا به دیگری بدهد باید زکات آن را بپردازد.

———————————–

[1] (بهجت): خود و افراد تحت تکفّل او بخورند..

[2] (بهجت)، (زنجانی): یا مثلًا به فقیر بدهد..

[3] (من زنجانی): ولی اگر به مقدار متعارف از انگور و خرما خودش و عیالاتش بخورند زکات آن مقدار واجب نیست، همچنین اگر از انگور و خرما و جو و گندم در موقع چیدن به مقدار متعارف به فقیر بدهد زکات ندارد.

[فوت قبل از پرداخت زکات و وظیفه ورثه]

مسأله 1866 اگر بعد از آن که زکات گندم و جو و خرما و انگور واجب شد مالک آن بمیرد، باید مقدار زکات را از مال او بدهند. ولی اگر پیش از واجب شدن زکات بمیرد، هر یک از ورثه که سهم او به اندازه نصاب است، باید زکات سهم خود را بدهد.

[مامور جمع آوری زکات]

مسأله 1867 کسی که از طرف حاکم شرع (1) مأمور جمع آوری زکات است، موقع خرمن که گندم و جو را از کاه جدا می‌کنند و بعد از خشک شدن خرما و انگور (2) می‌تواند زکات را مطالبه کند (3) و اگر مالک ندهد و چیزی که زکات آن واجب شده، از بین برود باید عوض آن را بدهد.

(1) (فاضل): از طرف مجتهد جامع الشرایط..

(2) (گلپایگانی)، (فاضل)، (صافی): بعد از کشمش شدن انگور و تمر شدن رطب..

(زنجانی): بعد از خشک شدن خرما و کشمش شدن انگور..

(سیستانی): در وقت خشک شدن خرما و انگور.. (3 (بهجت): بقیّه مسأله ذکر نشده.

(مکارم): مسأله حاکم شرع می‌تواند مأموری برای جمع آوری زکات تعیین کند تا بعد از جدا کردن گندم و جو از کاه، یا خشک شدن خرما و انگور، زکات را جمع آوری کند و اگر از پرداختن زکات که حق ّ محرومان است خودداری نمایند می‌تواند به زور از آنها بگیرد.

مسأله اختصاصی

(بهجت): مسأله 1487 کسی که زکات را جمع آوری می‌کند می‌تواند در زمانی که معلوم باشد میوه از آفات محفوظ خواهد ماند، با رضایت مالک مقدار زکات را تخمین بزند تا مالک بتواند در نصاب تصرّف کند.

[مالک شدن و رسیدن به نصاب]

مسأله 1868 اگر بعد از مالک شدن درخت خرما و انگور یا زراعت گندم و جو زکات آنها واجب شود (1) باید زکات آن را بدهد.

(1) (گلپایگانی)، (فاضل)، (بهجت)، (صافی)، (نوری): مثلًا خرما در ملک او زرد یا سرخ شود..

(مکارم): مسأله هر گاه زراعت یا باغی را قبل از واجب شدن زکات خریداری کند زکات بر عهده مالک جدید است و اگر بعد از آنکه زکات واجب شده بخرد، زکات بر عهده فروشنده یعنی مالک قدیم است.

[فروش زراعت و درخت بعد از رسیدن به نصاب]

مسأله 1869 اگر بعد از آن که زکات گندم و جو و خرما و انگور واجب شد، زراعت و درخت را بفروشد، باید زکات آنها را بدهد (1)

(1) (خوئی)، (فاضل)، (تبریزی)، (سیستانی): فروشنده باید زکات آنها را بدهد ((خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی): و چنانچه داد، بر خریدار چیزی واجب نیست).

(زنجانی): ظاهراً معامله صحیح است و فروشنده یا خریدار باید زکات آنها را بدهد و چنانچه خریدار زکات را داد می‌تواند معادل آن را از فروشنده بگیرد. (مکارم): رجوع کنید به ذیل مسأله

[خرید و شک در پرداخت زکات فروشنده]

1868 مسأله 1870 اگر انسان گندم یا جو یا خرما یا انگور را بخرد و بداند که فروشنده زکات آن را داده (1) یا شک کند که داده یا نه، چیزی بر او واجب نیست. و اگر بداند که زکات آن را نداده (2) چنانچه حاکم شرع (3) معامله مقداری را که باید از بابت زکات داده شود، اجازه ندهد معامله آن مقدار باطل است. و حاکم شرع (4) می‌تواند مقدار زکات را از خریدار بگیرد و اگر معامله مقدار زکات را اجازه دهد، معامله صحیح است. و خریدار باید قیمت آن مقدار را به حاکم شرع (5) بدهد و در صورتی که قیمت آن مقدار را به فروشنده داده باشد، می‌تواند از او پس بگیرد (6)

این مسأله، در رساله آیت اللّه (بهجت) نیست

(1) (مکارم): زکات بر او واجب نیست و اگر شک کند باز چیزی بر او لازم نیست، ولی اگر بداند زکات آن را نداده است، معامله نسبت به مقدار زکات باطل است، مگر این که حاکم شرع اجازه دهد، در این صورت قیمت مقدار زکات را از فروشنده می‌گیرد و اگر اجازه ندهد، زکات را از خریدار خواهد گرفت. و در صورتی که خریدار قیمت آن را به فروشنده داده، می‌تواند از او پس بگیرد.

(2) (اراکی): اگر بداند که زکات آن را نداده، معامله صحیح است و چنانچه مشتری زکات را پرداخت کرده باشد می‌تواند از فروشنده بگیرد.

(سیستانی): اگر بداند که زکات آن را نداده، باید خود زکات آن را بدهد، ولی چنانچه فروشنده او را گول زده باشد، می‌تواند پس از دادن زکات به او مراجعه نماید و مقدار زکات را از او مطالبه کند.

(زنجانی): اگر بداند که زکات آن را نداده، باید زکات آنها را بدهد مگر اینکه فروشنده بعد از فروش، زکات را بدهد، و چنانچه خریدار زکات را بدهد می‌تواند معادل آن را از فروشنده بگیرد.

(3) (4) (5) (فاضل): مجتهد جامع الشرایط..

(6) (گلپایگانی)، (صافی): و همچنین صحیح می‌شود اگر بعد از معامله، خود فروشنده زکات آن را بدهد.

[تر و خشک بودن محصول و تفاوت وزن]

مسأله 1871 اگر وزن گندم و جو و خرما و کشمش موقعی که‌تر است (1) به 288 من و 45 مثقال کم برسد (2) و بعد از خشک شدن کمتر از این مقدار شود، زکات آن واجب نیست.

(1) (سیستانی): به مقدار نصاب برسد و در وقت خشک شدن کمتر از این مقدار شود، زکات آن واجب نیست.

(2) (گلپایگانی)، (مکارم)، (صافی): به حدّ نصاب برسد.. (بهجت): تقریباً به سیصد من تبریز برسد..

(زنجانی): مسأله اگر گندم و جو و خرما و انگور موقعی که‌تر است به مقدار نصاب برسد و بعد از خشک شدن یا کشمش شدن کمتر از این مقدار شود، زکات آن واجب نیست.

[مصرف قبل از خشک کردن محصول]

مسأله 1872 اگر گندم و جو و خرما را پیش از خشک شدن (1) مصرف کند اگر چه خشک آنها به اندازه نصاب باشد، زکات آنها واجب نیست (2) ولی اگر احتیاطاً زکات آنها را بدهد، خیلی پسندیده است.

این مسأله، در رساله آیات عظام: (فاضل) و (بهجت) نیست

(1) (نوری): در غیر آنچه که در مسأله [1867] ذکر شد..

(2) (گلپایگانی)، (خوئی)، (تبریزی)، (صافی)، (سیستانی)، (نوری)، (زنجانی): چنانچه خشک آنها به اندازه نصاب باشد، باید زکات آنها را بدهد ((زنجانی): همچنین است اگر انگور را پیش از کشمش شدن مصرف کند، چنانچه کشمش آنها به اندازه نصاب باشد، باید زکات آنها را داد).

(اراکی): مسأله اگر بخواهد از گندم یا جو یا خرما یا انگور قبل از خشک شدن، بیشتر از متعارف مصرف کند، چنانچه خشک آنها قبل از مصرف به نصاب می‌رسد، زکات آنچه را بیش از متعارف مصرف کرده، ضامن است.

(مکارم): مسأله اگر رطب و انگور را پیش از خشک شدن مصرف کند یا به فروش رساند، در صورتی زکات آن واجب است که خشک شده آنها به اندازه نصاب باشد.

[زکات خرما]

مسأله 1873 خرمایی که تازه آن را می‌خورند و اگر بماند خیلی کم می‌شود (1) چنانچه مقداری باشد که خشک آن به 288 من و 45 مثقال کم برسد (2) زکات آن واجب است.

(1) (گلپایگانی)، (اراکی)، (صافی): یا بعد از خشک شدن به آن خرما نمی‌گویند..

(2) (گلپایگانی)، (صافی): به حد نصاب برسد.. (بهجت): به سیصد من تبریز برسد..

(مکارم): رجوع کنید به ذیل مسأله 1858.

(خوئی)، (تبریزی): مسأله – خرما بر سه قسم است: (1) آن است که خشکش می‌کنند و حکم زکات آن گفته شد. (2) آن است که در حال رُطَب بودنش می‌خورند. [1]

(3) آن است که نارس خلال آن را می‌خورند. در قسم دوم چنانچه مقداری باشد که خشک آن به 288 من 45 مثقال کم برسد ((خوئی): بنا بر احتیاط) زکات آن واجب است [2] و امّا قسم سوم ظاهر این است که زکات بر آن واجب نباشد.

———————————–

[1] (سیستانی): در حال رُطب بودن قابل مصرف است..

[2] (سیستانی): در قِسم دوم چنانچه مقداری باشد که خشک آن به مقدار نصاب برسد احتیاط مستحب ّ آن است که زکات آن را بدهند..

(زنجانی): مسأله خرما بر سه قسم است: (1 آن که خشکش می‌کنند که زکات در آن بی اشکال واجب است، چنانچه گذشت. (2 آن که در حال رطب بودنش می‌خورند که بنا بر احتیاط اگر مقداری باشد که خشک آن به اندازه نصاب باشد، زکات آن واجب است. (3 آن که نارس آن را می‌خورند که ظاهراً زکات در آن واجب نیست.

[محصول زکات داده شده چند سال بماند]

مسأله 1874 گندم و جو و خرما و کشمشی که زکات آنها را داده اگر چند سال هم نزد او بماند زکات ندارد.

[آبیاری با آب باران و آب دلو و چاه و…]

مسأله 1875 اگر گندم و جو و خرما و انگور، هم از آب باران (1) مشروب شود و هم از آب دلو و مانند آن استفاده کند، چنانچه طوری باشد که بگویند با دلو آبیاری شده نه باران، زکات آن بیست یک است و اگر بگویند با آب باران آبیاری شده (2) زکات آن ده یک است.

این مسأله در رساله آیات عظام: (خوئی)، (گلپایگانی)، (تبریزی)، (صافی)، (سیستانی)، (بهجت)، (زنجانی) و (فاضل) نیست (1) (نوری): یا مانند آن.. (2) (نوری): نه دلو..

(مکارم): مسأله مقدار زکات گندم و جو و خرما و انگور در صورتی که از آب باران، یا قنات و نهر و سدّ و یا رطوبت زمین مشروب شود، ده یک است و اگر با آب چاههای عمیق و نیمه عمیق و کم عمق، یا به وسیله دلو و دست و حیوان از چاه یا رودخانه آب بکشد و آن را مشروب سازد زکات آن بیست یک است.

مسائل اختصاصی

(گلپایگانی)، (صافی): مسأله 1883 (نوری): مسأله 1871 اگر گندم و جو و خرما و انگور از آب باران یا نهر مشروب شود، یا (مثل زراعتهای مصر) [3] از رطوبت زمین استفاده کند؛ زکات آن ده یک است و اگر با دلو و مانند آن آبیاری شود [4] زکات آن بیست یک است [5] و اگر مقداری از باران، یا نهر، یا رطوبت زمین استفاده کند و به همان مقدار از آبیاری با دلو و مانند آن استفاده نماید [6] زکات نصف آن ده یک و زکات نصف دیگر آن بیست یک می‌باشد یعنی از چهل قسمت سه قسمت آن را باید بابت زکات بدهند.

———————————–

[3] قسمت داخل پرانتز در رساله آیت اللّه (من زنجانی) نیست

[4] (من فاضل): اگر با دلو و موتور و پمپ از چاههای عمیق و نیمه عمیق که فعلًا متداوّل است آبیاری شود..

(من تبریزی): اگر با ماشین آلات یا با دلو و مانند آن آبیاری شود..

(من بهجت): اگر با دست، همچون دلو و موتور آب و مانند آن آبیاری شود..

[5] (من خوئی)، (سیستانی)، (تبریزی)، (زنجانی): بقیّه مسأله ذکر نشده.

[6] (من فاضل): به همان مقدار از آبیاری با دلو و موتور و پمپ استفاده نماید..

(من بهجت): به همان مقدار از آبیاری با دلو و موتور آب و مانند آن استفاده نماید.

[آبیاری ترکیبی از آب باران و آب دلو (پمپ) و چاه …]

مسأله 1876 اگر گندم و جو و خرما و انگور، هم از آب باران مشروب شود و هم از آب دلو و مانند آن استفاده کند، چنانچه طوری باشد که بگویند آبیاری با دلو و مانند آن غلبه داشته (1) زکات آن بیست یک است؛ و اگر بگویند آبیاری با آب نهر و باران غلبه داشته زکات آن ده یک است (2) بلکه اگر نگویند آب باران و نهر غلبه داشته ولی آبیاری با آب باران و نهر بیشتر از آب دلو و مانند آن باشد، بنا بر احتیاط، زکات آن ده یک می‌باشد (3)

(1) (گلپایگانی)، (صافی): چنانچه طوری باشد که بگویند آبیاری با دلو و مانند آن شده..

(خوئی)، (سیستانی)، (تبریزی)، (زنجانی): چنانچه طوری باشد که عرفاً بگویند آبیاری با ((تبریزی): ماشین آلات یا با) دلو و مانند آن شده..

(2) (اراکی): [و] اگر نگویند آب باران و نهر یا آب دلو و مانند آن غلبه داشته باید نصف آن را ده یک و نصف دیگر را بیست یک زکات بدهد.

(گلپایگانی)، (صافی): اگر بگویند آبیاری با آب نهر و باران شده زکات آن ده یک است و اگر آبیاری با دلو غلبه داشته ولی چنان نباشد که بگویند با دلو آبیاری شده باید ملاحظه نسبت کنند و احتیاط آن است که در نصف ده یک و در نصف دیگر بیست یک زکات بدهند.

(خوئی)، (سیستانی)، (تبریزی)، (زنجانی): اگر بگویند آبیاری با آب نهر و باران شده، زکات آن ده یک است، و اگر طوری است که عرفاً می گویند به هر دو آبیاری شده، زکات آن سه چهلم است.

(3) (نوری): بنا بر احتیاط واجب، زکات آن ده یک می‌باشد. و اگر عرفاً بگویند با هر دو آبیاری شده، زکات آن سه چهلم است.

(بهجت): مسأله اگر گندم، جو، خرما و انگور از آب باران یا مانند آن و هم از آب دلو و موتور آب یا مانند آن استفاده کند، چنانچه از یکی از این دو راه بیشتر آبیاری می‌شود، همان را باید ملاک قرار داد.

(فاضل): مسأله اگر گندم و جو و خرما و انگور، هم از آب باران و نهر مشروب شود و هم از آب دلو و موتور و پمپ استفاده کند، چنانچه طوری باشد که عرفاً بگویند با دلو و موتور مثلًا آبیاری شده نه باران، زکات آن بیست یک است و اگر عرفاً بگویند با آب باران مثلًا آبیاری شده نه دلو، زکات آن ده یک است.

(مکارم): مسأله اگر زراعتی با آب باران و آب چاه آبیاری شود چنانچه یکی از آنها به قدری کم باشد که به حساب نیاید باید مطابق آن که غالباً مشروب شده زکات بدهد، ولی اگر از هر دو به مقدار قابل توجهی مشروب شده است، مثلًا نصف یا ثلث مدّت با آب باران و بقیّه با آب چاه مشروب شده باید زکات آن را نیمی به حساب ده یک و نیمی به حساب بیست یک بدهد.

[شک در آبیاری]

مسأله 1877 اگر شک کند که آبیاری با آب باران شده یا آبیاری به دلو، بیست یک بر او واجب می‌شود (1)

این مسأله، در رساله آیت اللّه (بهجت) نیست

(1) (اراکی): بیست یک کافی می‌باشد و احتیاط مستحب ّ است که ده یک بدهد.

(گلپایگانی)، (صافی): مسأله اگر شک کند که آبیاری با آب باران و آب دلو به یک اندازه بوده یا آب باران غلبه داشته، می‌تواند از نصف آن ده یک و از نصف دیگر آن بیست یک بدهد.

(خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی): مسأله چنانچه در صدق عُرفی شک کند و نداند که آبیاری طوری است که در عرف می گویند با هر دو آبیاری شده یا این که می گویند آبیاری آن مثلًا با باران است، اگر سه چهلم بدهد کافی است.

(زنجانی): چنانچه نداند..

(فاضل): مسأله اگر شک کند که با آب باران یا با دلو و موتور و پمپ آبیاری شده، بیست یک بر او واجب می‌شود و احتیاط مستحب ّ آن است که ده یک بدهد.

(مکارم): مسأله اگر نداند که آبیاری با آب باران بوده یا با آب چاه و مانند آن، فقط بیست یک بر او واجب است.

مسأله اختصاصی

(خوئی)، (تبریزی)، (زنجانی): مسأله 1886 (سیستانی): مسأله 1843 اگر شک کند و نداند که عُرف می گویند با هر دو آبیاری شده یا این که می گویند با دلو و مانند آن آبیاری شده است، در این صورت دادن یک بیستم کافی است، و همچنین است حال، اگر احتمال آن نیز برود که در عُرف بگویند: با آب باران آبیاری شده است.

[آبیاری با آب باران و نهر]

مسأله 1878 اگر گندم و جو و خرما و انگور با آب باران و نهر (1) مشروب شود و به آب دلو و مانند آن محتاج نباشد ولی با آب دلو هم آبیاری شود و آب دلو به زیاد شدن محصول کمک نکند زکات آن ده یک است (2) و اگر با دلو و مانند آن آبیاری شود و به آب نهر و باران محتاج نباشد ولی با آب نهر و باران (3) هم مشروب شود و آنها به زیاد شدن محصول کمک نکنند، زکات آن بیست و یک است (4)

این مسأله، در رساله آیت اللّه (بهجت) نیست

(1) (گلپایگانی)، (صافی): با آب باران یا نهر..

(2 (زنجانی): زکات آن بی اشکال یک دهم است..
(3) (گلپایگانی)، (صافی): با آب نهر یا باران..

(4) (زنجانی): زکات آنها بی اشکال یک بیستم است.

(فاضل): مسأله اگر گندم و جو و خرما و انگور با آب باران یا نهر مشروب شود و به آب دلو و موتور و پمپ محتاج نباشد ولی با آب دلو و موتور هم آبیاری شود لیکن آب دلو و موتور تأثیری در زیاد شدن محصول نداشته باشد زکات آن ده یک است و اگر با دلو و موتور آبیاری شود و به آب نهر یا باران محتاج نباشد ولی با آب نهر یا باران هم مشروب شود لیکن در زیاد شدن محصول تأثیری نگذارد، زکات آن بیست یک است.

(مکارم): مسأله هر گاه زراعت با آب باران و نهر مشروب شود و احتیاجی به آب چاه نداشته باشد امّا با آن نیز آبیاری گردد و این کار تأثیری در محصول نداشته باشد زکات آن ده یک است و اگر به عکس با آب چاه آبیاری شود و آب باران بر آن ببارد امّا تأثیری نگذارد زکات آن بیست و یک است.

[دو زراعت با دو نوع آبیاری]

مسأله 1879 اگر زراعتی را با دلو و مانند آن (1) آبیاری کنند و در زمینی که پهلوی آن است زراعتی کنند که از رطوبت آن زمین استفاده نماید و محتاج به آبیاری نشود زکات زراعتی که با دلو آبیاری شده، بیست یک و زکات زراعتی که پهلوی آن است، (2) ده یک می‌باشد.

این مسأله، در رساله آیت اللّه (بهجت) نیست

(1) (فاضل): با دلو و یا موتور یا پمپ..

(2) (تبریزی)، (سیستانی): بنا بر احتیاط..

(مکارم): مسأله هرگاه زراعتی را با آب چاه آبیاری کنند و در زمین مجاور آن زراعتی باشد که از رطوبت آن زمین استفاده کند و محتاج به آبیاری نشود زکات زراعتی که با آب چاه آبیاری شده، بیست یک و زکات زراعتی که مجاور آن است ده یک می‌باشد.

[کم کردن مخارج]

مسأله 1880 مخارجی را که برای گندم و جو و خرما و انگور کرده است (1) حتی مقداری از قیمت اسباب و لباس را که به واسطه زراعت کم شده، می‌تواند از حاصل کسر کند. و چنانچه پیش از (2) کم کردن اینها به 288 من و 45 مثقال کم برسد، باید زکات باقیمانده آن را بدهد (3)

(1) (گلپایگانی)، (صافی): و معمول است که آن مخارج را از خود زراعت می‌دهند می‌تواند از حاصل کسر کند و چنانچه باقیمانده آن به حدّ نصاب برسد، باید زکات آن را بدهد و آنچه معمول نیست از خرمن بدهند بنا بر احتیاط لازم جزء نصاب حساب نمایند لکن زکات آن واجب نیست.

(2) (اراکی)، (نوری): چنانچه پس از.. (3) (اراکی): باید زکات آن را بدهد. (فاضل): بنا بر احتیاط واجب باید زکات باقیمانده آن را بدهد.

(خوئی)، (تبریزی): مسأله مخارجی را که [1] برای گندم و جو و خرما و انگور کرده است نمی‌تواند از حاصل کسر نموده و ملاحظه نصاب نماید، پس چنانچه یکی از آنها پیش از ملاحظه مخارج به 288 من 45 مثقال کم برسد [2] باید [3] زکات آن را بدهد.

———————————–

[1] (زنجانی): بنا بر احتیاط مخارجی را که..

[2] (سیستانی)، (زنجانی): به اندازه نصاب برسد..

[3] (زنجانی): بنا بر احتیاط باید..

(مکارم): مسأله بنا بر احتیاط واجب مخارجی را که برای زراعت کرده از حاصل کسر نکند، همچنین قیمت تخمی را که برای زراعت پاشیده است.

(بهجت): مسأله هزینه‌ای را که برای گندم، جو، خرما و انگور پرداخت کرده است، می‌تواند از محصول کسر کند، و چنانچه پیش از کم کردن هزینه، وزن آنها به سیصد من (تبریزی) برسد، ولی بعد از کم کردن به این مقدار نرسد، بنا بر أظهر زکات واجب نیست.

[قیمت بذر]

مسأله 1881 قیمت وقتی که تخم را برای زراعت پاشیده می‌تواند جزء مخارج حساب نماید.

این مسأله، در رساله آیت اللّه (بهجت) نیست

(مکارم): رجوع کنید به ذیل مسأله 1880 (گلپایگانی)، (صافی): مسأله تخمی را که به مصرف زراعت رسانده، اگر از خودش باشد، به مقدار قیمت آن می‌تواند از حاصل کسر کند. و اگر خریده باشد، می‌تواند قیمتی را که برای خرید آن داده، جزء مخارج حساب نماید.

(اراکی)، (فاضل): مسأله قیمت بذری که زکات به آن تعلق نگرفته، یا زکاتش را پرداخته است می‌تواند جزء مخارج زراعت حساب نماید، ولی باید قیمت زمان کاشت را حساب کند.

(خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی): مسأله تخمی را که [1] به مصرف زراعت رسانده، چه از خودش باشد یا خریده باشد، نیز نمی‌تواند از حاصل کسر کند و سپس ملاحظه نصاب بنماید بلکه نصاب را نسبت به مجموع حاصل باید ملاحظه نماید.

———————————–

[1] (زنجانی): بنا بر احتیاط بذری را که..

[کرایه ابزار و وسایل شخصی]

مسأله 1882 اگر زمین و اسباب زراعت یا یکی از این دو، ملک خود او باشد، نباید کرایه آنها را جزء مخارج حساب کند؛ و نیز برای کارهایی که خودش کرده یا دیگری بی اجرت انجام داده، چیزی از حاصل کسر نمی‌شود.

این مسأله، در رساله آیات عظام: (خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی)، (زنجانی)، (بهجت) و (مکارم) نیست

مسائل اختصاصی

(خوئی)، (تبریزی)، (زنجانی): مسأله 1891 (سیستانی): مسأله 1848 آنچه که دولت از عین مال می‌گیرد زکات آن واجب نیست، مثلًا اگر حاصل زراعت 850 کیلو گرم باشد و دولت 50 کیلو گرم آن را به عنوان مالیات بگیرد، [2] فقط زکات در 800 کیلو واجب می‌شود.

———————————–

[2] (زنجانی): مثلًا اگر حاصل زراعت 1100 کیلو گرم باشد و دولت 300 کیلو گرم آن را به عنوان مالیات بگیرد..

(خوئی)، (تبریزی): مسأله 1892 (سیستانی): مسأله 1849 مصارفی که انسان پیش از تعلق زکات ((سیستانی): یا بعد از آن) نموده، بنا بر احتیاط واجب نمی‌تواند از حاصل کسر نموده و فقط زکات بقیّه را بدهد.

(زنجانی): مسأله 1892 بنا بر احتیاط مصارفی را که برای محصول نموده نمی‌تواند از حاصل کسر نموده و فقط زکات بقیّه را بدهد.

(خوئی)، (تبریزی): مسأله 1893 مصارفی که بعد از تعلق زکات است می‌تواند از حاکم شرع یا وکیل او در صرف آنها اجازه بگیرد و آنچه نسبت به مقدار زکات خرج شده بردارد.

(زنجانی): مسأله 1893 در مسأله قبل فرقی نیست که مصارف پیش از تعلق زکات انجام شده باشد، یا بعد از آن.

(سیستانی): مسأله 1850 مصارفی که بعد از تعلق زکات خرج می‌نماید، نمی‌تواند آنچه را نسبت به مقدار زکات خرج نموده از حاصل کسر کند، هر چند بنا بر احتیاط از حاکم شرع یا وکیل او در صرف آنها اجازه گرفته باشد.

(خوئی)، (تبریزی): مسأله 1894 (سیستانی): مسأله 1851 واجب نیست صبر نماید تا جو و گندم به حدّ خرمن برسد و انگور و خرما خشک گردد ((سیستانی): انگور و خرما به وقت خشک شدن برسد) و آنگاه زکات را بدهد بلکه همین که زکات واجب شد جایز است مقدار زکات را قیمت نموده و به عنوان زکات قیمت آن را بدهد.

(زنجانی): مسأله 1894 واجب نیست صبر نماید تا جو و گندم به هنگام خرمن برسد و انگور و خرما خشک گردد، و آنگاه زکات بدهد، بلکه همین که زکات را قیمت نمود، قیمت آن را بابت زکات بدهد.

(خوئی)، (تبریزی): مسأله 1895 (سیستانی): مسأله 1852 بعد از آن که زکات تعلق گرفت می‌تواند عین زراعت یا خرما و انگور را پیش از درو کردن یا چیدن به مستحق ّ یا حاکم شرع یا وکیل اینها مشاعاً تسلیم نماید [1] و پس از آن در مصارف شریک می‌باشند.

———————————–

[1] (من زنجانی): که در این صورت پس از آن، مالک و مستحقّان ِ زکات، در مخارج، به نسبت شریک می‌باشند.

(خوئی)، (تبریزی)، (زنجانی): مسأله 1896 (سیستانی): مسأله 1853 در صورتی که مالک عین مال را از زراعت یا خرما و انگور به حاکم یا مستحق ّ یا وکیل آنها تسلیم نمود لازم نیست آنها را مجاناً به طور اشاعه نگاه دارد بلکه می‌تواند برای این که تا وقت درو یا خشک شدن برسد برای ماندن آنها در زمینش اجرت مطالبه نماید.

[محاسبه قیمت درخت انگور و نخل خرما]

مسأله 1883 اگر درخت انگور یا خرما را بخرد، قیمت آن جزء مخارج نیست ولی اگر خرما یا انگور را پیش از چیدن (1) بخرد، پولی را که برای آن داده جزء مخارج حساب می‌شود.

این مسأله، در رساله آیات عظام: (خوئی)، (تبریزی)، (بهجت)، (زنجانی) و (سیستانی) نیست

(1) (گلپایگانی)، (صافی): و قبل از تعلق زکات در مواردی که خریدن آن صحیح است..

(فاضل): و قبل از تعلّق زکات..

(مکارم): مسأله – هر گاه درخت انگور یا خرما را بخرد قیمت آن مسلماً جزء مخارج نیست و اگر خرما یا انگور را پیش از رسیدن بخرد احتیاط واجب آن است که پول آن را نیز از محصول کم نکند، همچنین پولی را که برای خرید زمین می‌دهد جزء مخارج نیست.

[خرید زراعت و زکات]

مسأله 1884 اگر زمینی را بخرد و در آن زمین گندم یا جو بکارد، پولی را که برای خرید زمین داده جزء مخارج حساب نمی‌شود. ولی اگر زراعت را بخرد (1) پولی را که برای خرید آن داده می‌تواند جزء مخارج حساب نماید و از حاصل کم کند (2) امّا باید قیمت کاهی را که از آن به دست می‌آید، از پولی که برای خرید زراعت داده کسر نماید (3) مثلًا اگر زراعتی را پانصد تومان بخرد و قیمت کاه آن (4) صد تومان باشد، فقط چهار صد تومان آن را می‌تواند جزء مخارج حساب نماید.

این مسأله، در رساله آیات عظام: (خوئی)، (بهجت)، (سیستانی)، (زنجانی) و (تبریزی) نیست

(1) (گلپایگانی)، (فاضل)، (صافی): پیش از تعلّق زکات بخرد..

(2) (اراکی): بقیّه مسأله ذکر نشده.

(3) (گلپایگانی)، (صافی): یعنی باید مخارج را تقسیم کند [و] آنچه سهم گندم باشد از گندم کم کند چنانکه در مخارج زراعت همیشه باید این جهت ملاحظه شود.. (4) (گلپایگانی)، (صافی): سهم کاه آن وقت خرید.. (مکارم): رجوع کنید به ذیل مسأله

[مخارج و خرید لوازم غیر ضروری]

مسأله 1885 کسی که بدون گاو و چیزهای دیگر که برای زراعت لازم است می‌تواند زراعت کند، اگر اینها را بخرد، نباید پولی را که برای خرید اینها داده جزء مخارج حساب نماید.

این مسأله، در رساله آیات عظام: (خوئی)، (بهجت)، (تبریزی)، (مکارم)، (فاضل)، (زنجانی) و (سیستانی) نیست

(اراکی): مسأله اگر گاو و چیزهای دیگری که برای زراعت لازم است بخرد، نباید پولی را که برای خرید اینها داده جزء مخارج حساب نماید.

[آسیب دیدن ابزار در زراعت و کسر از زکات]

مسأله 1886 کسی که بدون گاو و چیزهای دیگری که برای زراعت لازم است نمی‌تواند زراعت کند، اگر آنها را بخرد و بواسطه زراعت، به کلّی از بین بروند (1) می‌تواند تمام قیمت آنها را جزء مخارج حساب نماید و اگر مقداری از قیمت آنها کم شود، می‌تواند آن مقدار را جزء مخارج حساب کند ولی اگر بعد از زراعت، چیزی از قیمتشان کم نشود، نباید چیزی از قیمت آنها را جزء مخارج حساب نماید (2)

این مسأله، در رساله آیات عظام: (خوئی)، (مکارم)، (بهجت)، (سیستانی)، (زنجانی) و (تبریزی) نیست

(1) (فاضل): کسی که گاو و وسائل کشاورزی دیگری که عرفاً برای زراعت به کار می‌رود بخرد اگر بواسطه زراعت بکلّی از بین برود..

(2) (نوری): بنا بر احتیاط واجب چیزی از قیمت آنها را جزء مخارج، حساب ننماید.

[خرید ابزار و خرج هزینه برای چند محصول]

مسأله 1887 اگر در یک زمین، جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست بکارد (1)، خرج‌هایی که برای هر کدام آنها کرده فقط پای همان، حساب می‌شود؛ ولی اگر برای هر دو مخارجی کرده باید به هر دو، قسمت نماید، مثلًا اگر هر دو به یک اندازه بوده، می‌تواند نصف مخارج را از جنسی که زکات دارد کسر نماید.

این مسأله، در رساله آیات عظام: (خوئی)، (مکارم)، (سیستانی)، (زنجانی) و (تبریزی) نیست

(1) (گلپایگانی)، (صافی): چنانچه بر حسب معمول استفاده از هر دو جنس در موقع کشت منظور باشد مخارج به نسبت مداخل تقسیم می‌شود و اگر فایده یکی از آنها به قدری کم باشد که در موقع کشت منظور نباشد مخارج از چیزی محسوب می‌شود که منظور باشد.

[هزینه و خرج کردن که برای سالهای بعد نیز فایده دارد]

مسأله 1888 اگر برای سال اوّل، عملی مانند شخم زدن انجام دهد اگر چه برای سالهای بعد هم فایده داشته باشد، باید مخارج آن را از سال اوّل کسر کند (1) ولی اگر برای چند سال عمل کند باید بین آنها تقسیم نماید (2)

این مسأله، در رساله آیات عظام: (خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی)، (زنجانی) و (مکارم) نیست (1) (اراکی): می‌تواند مخارج آن را از سال اوّل کسر کند. [پایان مسأله] (2) (بهجت): اگر کاری را برای چند سال انجام دهد می‌تواند از مخارج سال اوّل حساب کند و یا بین آنها تقسیم نماید.

(گلپایگانی): مسأله اگر برای شخم زدن یا کار دیگری که تا چند سال برای زراعت فایده دارد خرجی کند [1] اگر زراعت سال اوّل به آن محتاج باشد می‌تواند آن را جزء مخارج سال اوّل حساب نماید.

———————————–

[1] (فاضل): بنا بر احتیاط واجب باید مخارج آن را بین چند سال تقسیم کند.

(صافی): خرید کند..

[چند محصول زراعی که مجموعا به نصاب برسد]

مسأله 1889 اگر انسان در چند شهر که فصل آنها (1) با یکدیگر اختلاف دارد و زراعت و میوه آنها در یک وقت به دست نمی‌آید گندم یا جو یا خرما یا انگور داشته باشد و همه آنها محصول یک سال حساب شود، چنانچه چیزی که اوّل می‌رسد به اندازه نصاب یعنی 288 من و 45 مثقال کم باشد (2) باید زکات آن را موقعی که می‌رسد بدهد (3) و زکات بقیّه را هر وقت به دست می‌آید ادا نماید و اگر آنچه اوّل می‌رسد به اندازه نصاب نباشد صبر می‌کند تا بقیه آن برسد (4). پس اگر روی هم به مقدار نصاب شود، زکات آن واجب است (5) و اگر به مقدار نصاب نشود، زکات آن واجب نیست.

(1) (خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی)، (زنجانی): فصل رسیدن حاصل آنها..

(2) (گلپایگانی)، (مکارم)، (فاضل)، (صافی)، (سیستانی)، (زنجانی): به اندازه نصاب باشد..

(بهجت): به اندازه نصاب (یعنی تقریباً سیصد من تبریز) باشد..

(3) (مکارم): باید زکات آن را بدهد..

(4) (گلپایگانی)، (صافی)، (فاضل)، (نوری): اگر آنچه اوّل می‌رسد به اندازه نصاب نباشد در صورتی که ((فاضل): علم و) یقین دارد با آنچه بعد به دست می‌آید به اندازه نصاب می‌شود، باز هم ((گلپایگانی)، (صافی)، (نوری): بعد از تعلق زکات به بقیّه) واجب است زکات آنچه را که رسیده همان وقت و زکات بقیّه را موقعی که می‌رسد بدهد و اگر یقین ((فاضل): و علم) ندارد که همه آنها به اندازه نصاب شود..

(زنجانی): اگر آنچه اوّل می‌رسد به اندازه نصاب نباشد زکات آنها فعلًا واجب نیست، هر چند یقین داشته باشد که با آنچه بعد بدست می‌آید به اندازه نصاب می‌شود، بلکه صبر می‌کند تا مقدار محصول به اندازه نصاب برسد و در آن وقت زکات واجب می‌شود.

(5) (مکارم): بقیّه مسأله ذکر نشده.

[مسأله 1890]

مسأله 1890 اگر درخت خرما یا انگور در یک سال دو مرتبه میوه دهد، چنانچه روی هم به مقدار نصاب باشد، بنا بر احتیاط؛ زکات آن واجب است (1)

(1) (گلپایگانی)، (فاضل)، (صافی)، (نوری): اگر در هر مرتبه به مقدار نصاب نباشد زکات آن واجب نیست برای این که ((نوری): زراعت در هر فصلی مستقلًّا مورد حساب قرار می‌گیرد و) زراعت دو فصل مثل زراعت دو سال است.

(بهجت): بنا بر أظهر زکات آن واجب است. (مکارم): زکات آن را بنا بر احتیاط واجب باید بدهد.

[دادن بخشی از محصول به فقیر]

مسأله 1891 – اگر مقداری خرما یا انگور تازه دارد که خشک آن به اندازه نصاب می‌شود، چنانچه به قصد زکات از تازه آن به قدری به مستحق ّ بدهد که اگر خشک شود به اندازه زکاتی باشد که بر او واجب است اشکال ندارد.

(خوئی)، (سیستانی)، (تبریزی): مسأله اگر مقداری خرمای خشک نشده یا انگور دارد که خشک آن به اندازه نصاب می‌شود، چنانچه به قصد زکات از تازه آن به قدری به مصرف زکات برساند که اگر خشک شود به اندازه زکاتی باشد که بر او واجب است اشکال ندارد.

(زنجانی): مسأله اگر مقداری خرمای تازه یا انگور دارد که خشک شده یا کشمش آن به اندازه نصاب می‌شود می‌تواند به قصد زکات به قدری به مصرف زکات برساند که اگر خشک شود یا کشمش گردد به اندازه زکاتی باشد که بر او واجب است.

(مکارم): مسأله اگر زکات خرما یا کشمش بر او واجب باشد نمی‌تواند زکات را از رطب تازه یا انگور بدهد (ولی می‌تواند رطب تازه یا انگور را به مستحق ّ بفروشد بعد بدهی او را از باب زکات حساب کند) امّا اگر بخواهد رطب یا انگور را قبل از خشک شدن بفروشد می‌تواند زکات آن را از خودش بدهد.

[پرداخت زکات از جنس دیگر]

مسأله 1892 اگر زکات خرمای خشک یا کشمش بر او واجب باشد نمی‌تواند زکات آن را خرمای تازه یا انگور بدهد (1) و نیز اگر زکات خرمای تازه یا انگور بر او واجب باشد، نمی‌تواند زکات آن را خرمای خشک یا کشمش بدهد (2) امّا اگر یکی از اینها یا چیز دیگری را به قصد قیمت زکات بدهد مانعی ندارد.

این مسأله، در رساله آیت اللّه (بهجت) نیست

(1) (گلپایگانی)، (صافی): مگر خرما یا انگوری که از جمله همان خرما و کشمش باشد که زکات به آن تعلق گرفته..

(خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی): بلکه چنانچه ملاحظه قیمت نماید و انگور یا خرمای تازه یا کشمش ((تبریزی): خرمای تازه یا مویز) یا خرمای خشک دیگر از بابت قیمت بدهد نیز محل ّ اشکال است..

(زنجانی): هر چند از بابت قیمت باشد. و نیز اگر زکات خرمای تازه یا انگور بر او واجب باشد، نمی‌تواند زکات آن را خرمای خشک یا کشمش بدهد هر چند به اعتبار قیمت باشد و بطور کلّی در جائی که زکات از بابت قیمت داده می‌شود، تنها پول می‌توان داد و اجناس دیگر کفایت نمی‌کند. (2) (خوئی)، (سیستانی)، (تبریزی): بلکه چنانچه به اعتبار قیمت، خرما و یا انگور دیگری بدهد اگر چه تازه باشد محل ّ اشکال است.

(گلپایگانی)، (صافی): مگر آن که خرمای خشک یا کشمش از جمله خرما و انگوری باشد که زکات به آن تعلق گرفته ولی اگر یکی از اینها یا چیز دیگری را به قصد قیمت زکات بدهد مانعی ندارد.

(مکارم): رجوع کنید به ذیل مسأله 1891.

[ پرداخت زکات میت قبل تر از بدهی ]

مسأله 1893 کسی که بدهکار است و مالی هم دارد که زکات آن واجب شده اگر بمیرد، باید (1) اوّل تمام زکات را از مالی که زکات آن واجب شده بدهند، بعد قرض او را ادا نمایند (2).

(1) (بهجت): باید بنا بر أظهر..

(2) (سیستانی): ولی اگر زکات در ذمّه او واجب باشد، مانند سایر دُیون است.

(مکارم): مسأله هرگاه کسی از دنیا برود در حالی که زکات واجب بر ذمه اوست و هم بدهی به مردم دارد اوّل باید تمام زکات را از مالی که زکات آن واجب شده بدهند بعد دین او را ادا کنند و این در صورتی است که مالی که زکات به آن تعلق گرفته موجود باشد.

[زکات و بدهی میت]

مسأله 1894 کسی که بدهکار است و گندم یا جو یا خرما یا انگور هم دارد، اگر بمیرد و پیش از آن که زکات اینها واجب شود، ورثه قرض او را از مال دیگر بدهند (1) هر کدام که سهمشان به 288 من و 45 مثقال کم برسد (2) باید زکات بدهد و اگر پیش از آن که زکات اینها واجب شود، قرض او را ندهند (3) چنانچه مال میّت فقط به اندازه بدهی او باشد (4) (واجب نیست زکات اینها را بدهند و اگر مال میّت بیشتر از بدهی او باشد (5)، در صورتی که بدهی او به قدری است که اگر بخواهند ادا نمایند باید مقداری از گندم و جو و خرما و انگور را هم به طلبکار بدهند، آنچه را به طلبکار می‌دهند زکات ندارد و بقیّه مال ورثه است و هر کدام آنان که سهمش به اندازه نصاب شود، باید زکات آن را بدهد.

(1) (اراکی): اگر بعد از ظاهر شدن حاصل پیش از آن که زکات اینها واجب شود بمیرد اگر ورثه قرض او را قبل از واجب شدن زکات از مال دیگر بدهند..

(2) (گلپایگانی)، (صافی)، (سیستانی)، (زنجانی): هر کدام که سهمشان به حدّ نصاب برسد..

(بهجت): هر کدام که سهمشان تقریباً به سیصد من تبریز برسد..

(3) (اراکی): پرداخت زکات واجب نیست، و اگر قبل از ظاهر شدن حاصل بمیرد پس از مرگ وی هر کدام از ورثه که سهمشان به 288 من و 45 مثقال کم برسد باید زکات آن را بدهد.

(4) (بهجت): نیز زکات چنانکه گفته شد واجب است بنا بر أظهر، چه مرگ مالک پیش از ظهور ثمره باشد و خواه بعد از آن و قبل از وجوب زکات، که در صورت دوم بدون اشکال نیست، و همچنین است اگر مال میّت بیشتر از بدهی او باشد دادن زکات واجب است بنا بر أظهر.

(5) (خوئی)، (تبریزی): باید جنس زکات دار را نسبت به مجموع مال ملاحظه کنند به همان نسبت از جنس زکات دار کسر شود پس سهم هر یک از ورثه به اندازه نصاب برسد زکات بر او واجب است. [قسمت داخل پرانتز در رساله آیت اللّه (صافی) نیست] (مکارم): مسأله هرگاه کسی که بدهکار است و زراعتی نیز دارد، فوت کند و ورثه پیش از آن که زکات زراعت واجب شود دین او را از اموال دیگری بدهند، هر کدام از ورثه سهمش به اندازه زکات برسد باید زکات را بدهد امّا اگر دین او را قبل از واجب شدن زکات نپردازند، چنانچه مال میّت فقط به اندازه دین است زکات واجب نمی‌شود.

[پرداخت زکات از جنس خوب یا بد]

مسأله 1895 اگر گندم و جو و خرما و کشمشی که زکات آنها واجب شده خوب و بد دارد باید زکات هر کدام از خوب و بد را از خود آنها بدهد (1) و یا زکات همه را از خوب و بد بدهد و به احتیاط واجب زکات همه را از بد نمی‌تواند بدهد.

(1) (بهجت)، (نوری): و زکات همه را نمی‌تواند از جنس بد بدهد.

(گلپایگانی)، (صافی)، (سیستانی): احتیاط واجب آن است که زکات جنس خوب را از جنس بد ندهند.

(اراکی)، (فاضل): بنا بر احتیاط واجب باید زکات هر کدام از خوب و بد را از خود آنها بدهد و یا زکات همه را از خوب بدهد؛ و ((فاضل): بنا بر احتیاط واجب) زکات همه را از بد نمی‌تواند بدهد.

(خوئی)، (تبریزی): احتیاط واجب آن است که زکات هر کدام از خوب و بد را از خود آنها بدهد.

(زنجانی): احتیاط آن است که زکات قسم خوب را از قسم بد آن نپردازد ولی لازم نیست زکات همه را از جنس خوب بدهد بلکه می‌تواند زکات هر قِسم را از خود آن بدهد.

(مکارم): مسأله اگر محصول زراعت او خوب و بد دارد باید زکات هر کدام را از خود آن بدهد و یا قیمتش را حساب کند و نمی‌تواند زکات همه را از جنس بد بدهد و اگر همه را از خوب بدهد بهتر است.

 [اجرت وزن کردن، پیمانه نمودن]

مسأله 1977 اجرت وزن کردن، پیمانه نمودن گندم و جو و کشمش و خرمایی را که برای زکات می‌دهد (1) با خود اوست.

(1) (بهجت): اگر مالک پرداخت نکرد و با فقیر هم در مورد اجرت آن مصالحه نکردند، بنا بر أظهر از زکات پرداخت می‌شود.

  • توضیح المسائل مراجع مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظم تقلید/ متن اصلی از رساله امام خمینی و مُحشی حضرات آیات: سیستانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، شبیری زنجانی، بهجت،فاضل،  اراکی، خویی، گلپایگانی، تبریزی.

لینک کوتاه مطلب: http://goo.gl/2rPJF9

حتما بخوانيد



کلید: زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمشزکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات گندم و جو و خرما و کشمش[/fusion_builder_column][/fusion_builder_row][/fusion_builder_container]

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.