وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

حجیت حضرت زهرا(سلام الله علیها)بر امامان معصوم (علیهم السلام)

0

حجیت حضرت زهرا(سلام الله علیها)بر امامان معصوم (علیهم السلام)

 

پرسش:آيا حضرت زهرا(س) بر ساير ائمه معصومين(ع) حجت است؟

پاسخ حجت الاسلام ایمانی :

1ـ باید توجّه داشت که حجّت اعمّ از نبیّ و رسول و امام می باشد. یعنی هر نبیّ و رسول و امامی حجّت است ولی هر حجّتی لزوماً نبیّ یا رسول یا امام مصطلح نیست. پس اینکه حضرت فاطمه ی زهرا ـ سلام الله علیها ـ نبیّ یا رسول یا امام نبود ، نمی تواند مانع از حجّت بودن آن بزرگوار باشد.

قرآن کریم و برهان عقلی حجّت می باشند در حالی که سه عنوان پیش گفته را به نحو اصطلاحی ندارند. همچنین خداوند متعال از حضرت خضر (ع) یاد نمود که قول و فعل او بر موسای پیامبر حجّت بود ؛ لذا حقّ اعتراض به وی را نداشت ؛ و این در حالی است که نبیّ یا رسول بودن حضرت خضر (ع) معلوم نیست.

2ـ دلائل فراوانی وجود دارد که نشان می دهند آن حضرت در ردیف ائمه اطهار (ع) حجّت بر خلق بوده اند.  

یکی از آن دلائل حدیث ثقلین می باشد که نبیّ مکرم اسلام در ضمن آن فرمودند:« … فانظروا کیف تخلّفونی فی الثقلین. فقام رجل فقال یا رسول الله و ما الثقلان؟ فقال رسول الله صلی الله علیه و سلم الاکبر کتاب الله ؛ سبب طرفه بید الله و طرفه بأیدیکم فتمسکوا به لم تزالوا و لا تضلّوا. والاصغر عترتی و انّهما لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض و سألت لهما ذلک ربّی فلاتقدّموهما فتهلکوا و لاتعلّموهما فانّهما اعلم منکم.  ـــــ   بنگريد که پس از من ، با دو يادگار گرانبهاى من چگونه رفتار مى‏كنيد؟ مردی برخواست و پرسيد: يا رسول الله! دو أثر گرانبهاى شما چيست؟ فرمود: ثقل اکبر كتاب خداست ؛ وسیله ای كه جانبى از آن در دست خدا مى‏باشد و طرف ديگر آن در اختيار شما قرار گرفته است ؛ پس به آن چنگ بزنید که نمی لغزید و  گمراه نمی شوید ؛ و ثقل اصغر عترت من است؛ که همانا آن دو هرگز از همدیگر جدا نمی شوند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. و من هم از پروردگارم همين اتحاد و يگانگى را براى آنها درخواست كرده‏ام. پس بر اين دو پيشى نگيريد كه به هلاكت مى‏رسيد و سخنى به آنها نياموزيد كه آنان از شما داناترند»(المعجم الکبیر ،الطبرانی ، ج3 ، ص66)

طبق این حدیث شریف ، عترت رسول خدا حجّت بر خلائق می باشند و شکّی نیست حضرت فاطمه ی زهرا (س) نیز جزء عترت می باشد. پس آن جناب نیز حجّت بر خلق می باشند.

دلیل دوم حدیث سفینه است که نبیّ خدا فرمودند: « إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي فِي أُمَّتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ فِي قَوْمِهِ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَرَكَهَا غَرِقَ ــــ همانا مثل اهل بیت من در امّتم مانند کشتی نوح است در قوم خودش که هر که سوار آن شد نجات یافت و هر که آن را ترک نمود غرق شد.» ( الإحتجاج ، ج‏1 ،ص 157 )

باز روشن است که حضرت فاطمه ی زهرا (س) نیز جزء اهل بیت می باشد.

همچنین طبق آیات و روایات فراوانی آن حصرت معصومه بوده و سخن و فعل هر معصومی حجّت است. چرا که سخن و فعل معصوم یقیناً حقّ می باشد و هر حقّی از خداست.

دلائل دیگری نیز در این باره وجود دارد که به همین چند مورد بسنده می شود.

3ـ امّا اینکه حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ حجّت بر یازده فرزند معصوم خویش نیز می باشد ، یقیناً درست می باشد ؛ چرا که هر معصومی برای هر کسی حجّت می باشد چه آن کس معصوم باشد یا غیر معصوم. چون سخن و فعل انسان معصوم ، یقیناً مطابق حقّ می باشد و هر حقّی از جانب خداست و آنچه یقیناً از جانب خداست ، حجّت است. پس تمام معصومین بر همگان و بر یکدیگر حجّت می باشند. بر این اساس اگر حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ خبری از جانب خدا برای علی (ع) نیز نقل می نمود ، آن حضرت چنان خبری را از جانب خدا می دانست و در آن شکّ نمی کرد ؛ کما اینکه علی (ع) صحیفه ی فاطمیّه را که جبرئیل (ع) به حضرت فاطمه (س) گزارش داده بود بر خود حجّت می دانست. همچنین حضرت موسی (ع) ، حضرت خضر را بر خود حجّت می دانست ؛ در حالی که حضرت موسی (ع) پیامبر اولوالعزم بود و اطاعت از شریعت او بر همگان و از جمله بر حضرت خضر (ع) واجب بود.

پس باید توجّه داشت که مساله ی حجّیّت ، دائر مدار عصمت است و ربطی به رتبه ی وجودی شخص ندارد. چون هر سخنی از هر معصومی صادر شود کلام خداست و اطاعت از کلام الهی بر همگان لازم می باشد. از اینرو همانطور که سخن حضرت فاطمه (س) بر فرزندانش حجّت است ، سخن آن بزرگواران نیز برای حضرت زهر (س) حجّت می باشد.

امّا ورای مساله ی حجّیّت ، مساله ی اسوه و الگو بودن مطرح است که در اینجا دیگر صرف عصمت کافی برای اسوه بودن نیست. بلی هر معصومی برای غیر معصوم اسوه است ؛ چون رتبه ی وجودی هر معصومی بالاتر از غیر معصوم می باشد ، ولی چنین نیست که هر معصومی اسوه ی معصوم دیگر نیز باشد. چرا که اسوه بودن دائر مدار رتبه ی وجودی است نه عصمت. بر این اساس ، حضرت رسول (ص) اسوه ی جمیع عالمیان است و کسی اسوه ی او نیست جز خدا ؛ و بعد از آن جناب ، حضرت امیرالمومنین (ع) اسوه ی تمام خلائق می باشد ؛ و از برخی روایات اهل بیت (ع) استفاده می شود که حضرت فاطمه زهرا (س) در رتبه ی سوم قرار دارد. البته این برتری به اعتباری است که جای ذکرش در عرفان نظری است ؛ لذا از برخی روایات نیز برابری این انوار قدسی استفاده می شود. بنا بر این ، وجود قدسی آن حوریّه ی انسیّه ، غیر از رسول خدا و علی (ع) ، اسوه ی تمام خلائق می باشد. پس اگر هم گفته شود که آن بزرگوار حجّت برای یازده امام می باشد منظور همین اسوه بودن در انسانیّت است نه حجّت به معنی رایج آن در علم کلام ؛ چرا که حجّت به این معنی ، در میان دو معصوم ، طرفینی است نه یک طرفه.

امّا ادلّه ای که دلالت بر برتری وجودی آن بزرگوار بر تمام خلائق ــ غیر از رسول خدا و امیر مومنان ــ دارد ، زیادند که به برخی از آنها اشاره می شود. البته باز متذکّر می شویم که برای وجود نوری اهل بیت (ع) اعتبارات گوناگونی است که بنا به برخی از این اعتبارات ، وجود نوری آن بزرگوار افضل از فرزندان معصوم خویش می باشد. امّا ورود به این اعتبارات در چنین نوشته هایی ممکن نیست ؛ چرا که چنان بحثی محیط علمی خاصّ خود را طلب می کند.

 

امام صادق (ع) فرمودند: « لَوْ لَا أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع تَزَوَّجَهَا مَا كَانَ لَهَا كُفْوٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَه‏ ــــ اگر امير المؤمنين عليه السّلام نبود كه با حضرت فاطمه سلام اللَّه عليها ازدواج كند ، در روى زمين تا روز قيامت براى ایشان همتایی پيدا نمى‏شد ؛ از آدم ابو البشر گرفته به بعد. » (علل الشرائع ، ج‏1 ،ص 178 )

« عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا وَ غَشِيَتْ أَبْصَارُ الْمَلَائِكَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِكَةُ لِلَّهِ سَاجِدِينَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا مَا لِهَذَا النُّورِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِمْ هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِي أَسْكَنْتُهُ فِي سَمَائِي خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِي أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيَائِي أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ أَئِمَّةً يَقُومُونَ بِأَمْرِي يَهْدُونَ إِلَى حَقِّي وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِي فِي أَرْضِي بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْيِي‏ ـــــــ جابر مى‏گويد:

محضر مبارك امام صادق عليه السّلام عرض كردم: براى چه فاطمه زهراء سلام اللَّه عليها به زهراء موسوم گرديد؟

حضرت فرمودند: زيرا حقّ عزّ و جلّ او را از نور عظمت خودش آفريد، و هنگامى كه نور وجود فاطمه سلام اللَّه عليها درخشيد آسمانها و زمين به نورش روشن شده و ديدگان فرشتگان از شدّت نورش بسته شد و تمام ملائكه ، حقّ تبارك و تعالى را سجده نموده و عرض كردند: ای اله و معبود ما و سرور و مولاى ما ! اين نور چه خصوصيّتى دارد كه اين قدر تابان و روشن است؟ خداوند متعال به آنها وحى فرمود: اين نور از نور من است كه در آسمان ساكنش كرده‏ام آن را از عظمت خويش آفريدم ، آن را از صلب پيامبرى از پيامبران كه بر تمام انبياء برتريش داده‏ام خارج خواهم ساخت و از اين نور پيشوايانى را بيرون مى‏آورم كه به امر من قيام مى‏كنند و مردم را به طرف من هدايت مى‏نمايند ، اين پيشوايان را پس از انقطاع وحى خلفای خود در زمين قرار مى‏دهم.» (علل الشرائع ، ج‏1 ،ص180 )

« عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ بَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص صَلَّى صَلَاةَ الْفَجْرِ ثُمَّ اسْتَوَى فِي مِحْرَابِهِ كَالْبَدْرِ فِي تَمَامِهِ فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنْ رَأَيْتَ أَنْ تُفَسِّرَ لَنَا هَذِهِ الْآيَةَ قَوْلَهُ تَعَالَى فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ  فَقَالَ النَّبِيُّ ص أَمَّا النَّبِيُّونَ فَأَنَا وَ أَمَّا الصِّدِّيقُونَ فَعَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ أَمَّا الشُّهَدَاءُ فَعَمِّي حَمْزَةُ- وَ أَمَّا الصَّالِحُونَ فَابْنَتِي فَاطِمَةُ وَ وَلَدَاهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ فَنَهَضَ الْعَبَّاسُ مِنْ زَاوِيَةِ الْمَسْجِدِ إِلَى بَيْنِ يَدَيْهِ ص وَ قَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ لَسْتُ أَنَا وَ أَنْتَ وَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ مِنْ يَنْبُوعٍ وَاحِدٍ قَالَ ص وَ مَا وَرَاءَ ذَلِكَ يَا عَمَّاهْ قَالَ لِأَنَّكَ لَمْ تَذْكُرْنِي حِينَ ذَكَرْتَهُمْ وَ لَمْ تُشَرِّفْنِي حِينَ شَرَّفْتَهُمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَمَّاهْ أَمَّا قَوْلُكَ أَنَا وَ أَنْتَ وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ مِنْ يَنْبُوعٍ وَاحِدٍ فَصَدَقْتَ وَ لَكِنْ خَلَقَنَا اللَّهُ نَحْنُ حَيْثُ لَا سَمَاءَ مَبْنِيَّةَ وَ لَا أَرْضَ مَدْحِيَّةَ وَ لَا عَرْشَ وَ لَا جَنَّةَ وَ لَا نَارَ كُنَّا نُسَبِّحُهُ حِينَ لَا تَسْبِيحَ وَ نُقَدِّسُهُ حِينَ لَا تَقْدِيسَ فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ بَدْءَ الصَّنْعَةِ فَتَقَ نُورِي فَخَلَقَ مِنْهُ الْعَرْشَ فَنُورُ الْعَرْشِ مِنْ نُورِي وَ نُورِي مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ أَنَا أَفْضَلُ مِنَ الْعَرْشِ ثُمَّ فَتَقَ نُورَ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ فَخَلَقَ مِنْهُ الْمَلَائِكَةَ فَنُورُ الْمَلَائِكَةِ مِنْ نُورِ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ  وَ نُورُ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ نُورُ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ أَفْضَلُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ فَتَقَ نُورَ ابْنَتِي فَاطِمَةَ مِنْهُ فَخَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فَنُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مِنْ نُورِ ابْنَتِي فَاطِمَةَ وَ نُورُ فَاطِمَةَ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ فَاطِمَةُ أَفْضَلُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ فَتَقَ نُورَ الْحَسَنِ فَخَلَقَ مِنْهُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ فَنُورُ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ مِنْ نُورِ الْحَسَنِ وَ نُورُ الْحَسَنِ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ الْحَسَنُ أَفْضَلُ مِنَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ ثُمَّ فَتَقَ نُورَ الْحُسَيْنِ فَخَلَقَ مِنْهُ الْجَنَّةَ وَ الْحُورَ الْعِينَ فَنُورُ الْجَنَّةِ وَ الْحُورِ الْعِينِ مِنْ نُورِ الْحُسَيْنِ وَ نُورُ الْحُسَيْنِ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ الْحُسَيْنُ أَفْضَلُ مِنَ الْجَنَّةِ وَ الْحُورِ الْعِينِ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الظُّلْمَةَ بِالْقُدْرَةِ فَأَرْسَلَهَا فِي سَحَائِبِ الْبَصَرِ فَقَالَتِ الْمَلَائِكَةُ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبَّنَا مُذْ عَرَفْنَا هَذِهِ الْأَشْبَاحَ مَا رَأَيْنَا سُوءاً فَبِحُرْمَتِهِمْ إِلَّا كَشَفْتَ مَا نَزَلَ بِنَا فَهُنَالِكَ خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى قَنَادِيلَ الرَّحْمَةِ وَ عَلَّقَهَا عَلَى سُرَادِقِ الْعَرْشِ فَقَالَتْ إِلَهَنَا لِمَنْ هَذِهِ الْفَضِيلَةُ وَ هَذِهِ الْأَنْوَارُ فَقَالَ هَذَا نُورُ أَمَتِي فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ فَلِذَلِكَ سُمِّيَتْ أَمَتِيَ «1» الزَّهْرَاءَ لِأَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ بِنُورِهَا ظَهَرَتْ وَ هِيَ ابْنَةُ نَبِيِّي وَ زَوْجَةُ وَصِيِّي وَ حُجَّتِي عَلَى خَلْقِي أُشْهِدُكُمْ يَا مَلَائِكَتِي أَنِّي قَدْ جَعَلْتُ ثَوَابَ تَسْبِيحِكُمْ وَ تَقْدِيسِكُمْ لِهَذِهِ الْمَرْأَةِ وَ شِيعَتِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَعِنْدَ ذَلِكَ نَهَضَ الْعَبَّاسُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ قَبَّلَ مَا بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ قَالَ يَا عَلِيُّ لَقَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُجَّةً بَالِغَةً عَلَى الْعِبَادِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة  ــــــــــــــ 

 

  انس بن مالك گفت: يك روز پيامبر اكرم به نماز صبح اشتغال داشت در محراب ايستاد چون ماه تابان ؛ عرض كردم اگر صلاح بدانيد اين آيه را براى ما تفسير فرمائيد: « فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ. » فرمودند: منظور از پيامبران من هستم ، صديقين علي بن ابى طالب است و اما شهدا عمويم حمزه و امّا صالحين دخترم زهرا و فرزندانش حسن و حسين می باشند. عباس (عموی پیامبر) از گوشه مسجد به خدمت پيامبر اكرم آمده گفت: مگر من و شما و علي و فاطمه و حسن و حسين از يك سرچشمه نيستيم؟

فرمودند: منظورت چيست عمو جان؟ عرض كرد: زيرا مرا نام نبردى و به اين مقام مفتخر نكردى. فرمود عمو جان اينكه گفتى من و تو و علي و حسن و حسين از يك سرچشمه هستيم صحيح است ولى خداوند ما را موقعى آفريد كه نه آسمان افراشته و نه زمين گسترده و نه عرش و نه بهشت و نه جهنم بود ؛ ما او را تسبيح و تقديس می كرديم هنگامى كه تسبيح و تقديسى وجود نداشت. وقتى خدا اراده كرد ابتداى آفرينش را نور مرا شكافت و از آن عرش را آفريد ؛ نور عرش از نور من است و نور من از نور خدا است. سپس نور علي بن ابى طالب را شكافت و از آن ملائكه را آفريد پس نور ملائكه از نور علي بن ابى طالب است و نور پسر ابى طالب از نور خدا است. نور دخترم فاطمه را شكافت و آسمانها و زمين را آفريد ؛ نور آسمانها و زمين از نور دخترم فاطمه است و نور فاطمه از نور خدا است ؛ و فاطمه برتر از آسمانها و زمين است. سپس نور حسن را شكافت و از آن خورشيد و ماه را آفريد ؛ پس نور خورشيد و ماه از نور حسن است و نور حسن از نور خدا است و حسن از خورشيد و ماه برتر است.

 

آنگاه نور حسين را شكافت و از آن بهشت و حور العين را آفريد ؛ پس نور بهشت و حور العين از نور حسين است و نور حسين از نور خدا است و حسين از بهشت و حور العين برتر است. سپس خداوند به قدرت خود ظلمت را آفريد و آن را بر پرده ی چشمها افشاند ؛ ملائكه گفتند: سبوح و قدوسی ای پروردگار ما ؛ خدايا از وقتى اين اشباح را شناخته ايم چيز بدى مشاهده نكرديم تو را سوگند می دهم به مقام آنها كه اين گرفتارى را از ما برطرف فرما ! در اين موقع خداوند قنديل‏هاى رحمت را آفريد و بر سرادق عرش آويخت. گفتند خدايا اين فضيلت و نورها از كيست ، خطاب نمود اين نور كنيزم فاطمه زهرا است به همين جهت او را زهرا (نورانی) ناميدم ؛ چون آسمانها و زمين به واسطه ی نور او پديدار شد. او دختر پيامبرم و همسر وصىّ او و حجّت من بر خلق است. شما را گواه می گيرم كه ثواب تسبيح و تقديس شما را به اين بانو و شيعيانش دادم تا روز قيامت. در اين موقع عباس از جاى خود حركت كرد و پيشانى علي بن ابى طالب را بوسيده و گفت: يا علي خدا تو را حجّت بالغه بر مردم قرار داده تا روز قيامت.» ( بحار الأنوار ، ج‏25 ،ص 17 )

امام صادق (ع) در تفسیر آیه 35 نور فرمودند: « فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فَاطِمَةُ ع فِيها مِصْباحٌ الْحَسَنُ الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ الْحُسَيْنُ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ فَاطِمَةُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ بَيْنَ نِسَاءِ أَهْلِ الدُّنْيَا يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ إِبْرَاهِيمُ ع زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ لَا يَهُودِيَّةٍ وَ لَا نَصْرَانِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ يَكَادُ الْعِلْمُ يَنْفَجِرُ بِهَا وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ إِمَامٌ مِنْهَا بَعْدَ إِمَامٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ يَهْدِي اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مَنْ يَشَاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ  ــــــــــ 

« خدا نور آسمانها و زمين است، حكايت نور او چون فانوسى است» آن فانوس فاطمه عليها السلام است «كه در آن فانوس چراغي است» آن چراغ حسن است «چراغ در آبگينه است» آبگينه حسين است «آبگينه مانند اختر درخشانى است» آن اختر درخشان فاطمه است در ميان زنان جهان «از درخت پر بركتى برافروزد» آن درخت حضرت ابراهيم (ع) است «درخت زيتونى است نه شرقی و نه غربی» یعنی نه يهودى و نه نصرانى «كه نزديك است روغنش برافروزد» نزديك است علم از آن بجوشد «اگر چه آتشى به او نرسد، نوري است روى نورى» از فاطمه امامى پس از امامى آيد «خدا هر كه را خواهد به نور خود رهبرى كند» هر كه را خدا خواهد به امامان رهبرى كند «و خدا براى مردم مثلها می زند»»  (الكافي، ج‏1، ص: 195 )

 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.