تهدید به آبروریزی و اجبار برای ازدواج

تهديد خواستگار

پرسش 33 . دخترى هستم با پسرى آشنا شده ام؛ در اين مدت همه چيز را در مورد زندگى هم مى دانيم، مى خواهم رهايش كنم ولى او حاضر به رهاكردن من نيست، قصد ما از اين آشنايى ازدواج بوده ولى من به ايشان مى گويم با هم رابطه دوستانه نداشته باشيم و شما در موقع درستش به خواستگارى مى آييد ولى ايشان مى گويند يا با من مى مانى يا مى روى البته در اين رابطه دوستانه ايشان خواسته هاى غيرمعقول و غيرشرعى دارند، مى ترسم رهايش كنم و از دانسته هاى خصوصى زندگى من سوء استفاده كند، چگونه مى توانم او را بدون هر مشكلى و لطمه اى به زندگيم رها كنم؟

 

تذكر چند نكته ضرورت دارد و براى تصميم گيرى صحيح شما مى تواند راهگشا باشد:

1. از آنجايى كه ازدواج يك عمر زندگى است دورانديشى در آن بسيار لازم است. از اين روى در انتخاب همسر بايد ملاك هاى اساسى آن رعايت شود. ملاك هاى اصلى ايمان و اخلاق و نيز ملاك هاى فرعى چون مسايل اقتصادى و سن و خانواده بسيار مهم است. مسئله تفاوت سنى هم حائز اهميت است.

 

 

2. يكى از ويژگى هاى سن بلوغ در دختر و پسر، اين است كه هر يك از آنها به طرف جنس مخالف جذب مى شود. دختران به طور طبيعى دوست دارند مورد عشق و علاقه قرار بگيرند و برعكس پسران معمولاً دوست دارند عشق بورزند و اظهار محبت و دوستى كنند. اين محبت و دوستى نوعى پاسخ دادن و ارضا شدن غريزه جنسى آنان است و نمى تواند علامت عشق واقعى باشد.

پسران بدون آنكه بدانند و به طور ناخود آگاه، از اظهار عشق به دختران و از التماس كردن و ناز كشيدن و امثال آن لذت مى برند در حالى كه ممكن است دختران اين كارهاى آنان را دليل بر عشق واقعى آنها بدانند. عشق واقعى زمانى است كه از روى اراده و اختيار و عقل و شعور باشد نه غريزه و طبيعت مادى. البته نوع دوستى و عشق دختران فرق مى كند و جهت آن بيشتر به طرف نوعى فداكارى است ولى عشق غريزى در پسران نوعى خودخواهى است.

به عبارت ديگر پسر دختر را براى خودش مى خواهد و اصل در اين خواستن خود اوست نه دختر در حالى كه عشق واقعى برعكس است. به هر حال به نظر ما به هيچ وجه نمى توان با اين گونه ابراز علاقه ها اميدوار بود و بايد حتما با همان چيزى كه گفتيم عشق و علاقه او را به خود بيازماييد. خلاصه آن كه رابطه تان را به دليل ممنوعيت شرعى و اجتماعى با او قطع كنيد و از او بخواهيد اگر واقعا طالب شماست از راه عادى آن اقدام كند و اگر شرايطش را ندارد آن را فراهم كند و الا پاسخ شما منفى است.

 

3. نكته ديگر اين كه علاقه ها و دوستى هاى احساسى اين ضرر را هم دارد كه اجازه نمى دهد پسر و دختر از خصوصيات و روحيات يكديگر كاملاً آگاه شوند ولى وقتى ازدواج كردند و مدتى گذشت به طور طبيعى عشق و احساسات آنها فروكش مى كند و تازه مى فهمد كه در خيلى چيزها با هم توافق ندارند.

 

در ضمن خدا را شاكر باشيد كه خيلى زود از اين نوع رابطه پنهانى پشيمان شده ايد. مطمئن باشيد كه شما مورد نظر و رحمت خداوند قرار گرفته ايد و از قطع ارتباط نگران نباشيد حتى اگر مورد تهديد قرار گرفتيد زيرا آبروى شخص مقابل نيز در خطر است و در نهايت وقتى قطع رابطه از طرف شما باشد نشانه پاكى شما است و در برابر ديگران اين حركت شما به خوبى قابل دفاع است؛ زيرا متأسفانه بسيارى از دخترانى كه در دام افتاده اند، به جهت اين گونه ترس و نگرانى ها نتوانسته اند از آن رها شوند و پيامدهاى منفى براى آنها در حال و حاضر و آينده بسيار زيادتر شده است.

 

حساسيت و دل نگرانى شما در مورد رابطه پنهانى قبلى با فرد مورد نظر، تا حدى طبيعى مى باشد، اما براى اين كه از حالت سردرگمى و نگرانى خلاص شويد، تنها به امروز و وظيفه كنونى خود فكر كنيد. درهاى گذشته و آينده را روى خود ببينديد. انسان هاى موفق فقط از گذشته درس مى گيرند، در زمان حال زندگى كرده و همواره آينده اى زيبا را در ذهنشان ترسيم مى كنند.

 

حال كه به تجربه گران بهايى دست يافته ايد، نگذاريد، نگرانى شما به خاطر اتفاقاتى كه هنوز رخ نداده، انرژى شما را براى تلاش در جهت اصلاح، خودسازى و… كاهش داده و مانع حركت تكاملى شما گردد. كاستى هاى گذشته خود را با عزم و اراده اى مستحكم جبران نماييد و با عبرت آموزى از گذشته و دستيابى به عوامل خطاهاى گذشته، راه آينده را با استوارى و صلابت بپيماييد و نگذاريد غصه، تأسف و اندوه برگذشته، افق آينده را در نظر شما تيره و تار ساخته و پاى رفتن و حركت شما را سست نمايد؛ زيرا اين حالت دور شدن از هدف و تسليم دام شيطان شدن و از چاله به چاه افتادن است.

 

ممكن است شما از سوى فرد مورد نظر با برخوردهايى كه پايه منطقى و عقلايى ندارد، رو به رو گرديد. اما هرگز از ياد نبريد كه گاهى اوقات حوادث ناگوارى براى انسان پيش مى آيد كه چاره اى جز كنار آمدن با آن به صورت  فعّال نيست و سرزنش خود، ديگران و يا تن دادن منفعلانه به عوارض آن جز اين كه تأثيرات منفى بر روح و روان خود انسان داشته باشد نتيجه ديگرى به بار نخواهد آورد. گرچه شايد نتوانيد تمام شرايط و امكانات موجود زندگى را بر وفق مراد خود فراهم نماييد ولى مى توانيد خود را با شرايط موجود به گونه اى مناسب و فعال وفق داده و هماهنگ سازيد كه نه تنها از حالت نگرانى وضعيت موجود به درآييد بلكه با ابتكار، خلاقيت و بهره مند شدن از ديگر توانمندى هاى خود، زندگى شاد، بانشاط و همراه با موفقيتى را براى خود رقم زنيد.

 

 

راه مقابله با قضاوت هاى سطحى ديگران و يا تهديدهاى آنها، برخورد منفعلانه و تن دادن به خواسته هاى آنها نيست، بلكه بى توجهى و بى اعتنايى به حركات و حرف هاى جاهلانه آنان است. نبايد گفتار، كردار و تهديد وى مبناى تصميم گيرى شما باشد و خداى ناكرده به اعتماد به نفس شما آسيب برساند. مطمئن باشيد با اصلاح رابطه خود با خدايتان در قالب دورى از رابطه با نامحرم، خود او رابطه شما را با ديگران سر و سامان مى بخشد.

 

 

نكته پايانى ؛شما بايد به گونه اى تفكر و رفتار نماييد كه تهديد و خواسته هاى نابجاى ديگران انرژى لازم را براى نفوذ به ناخودآگاه شما نداشته باشد و نتواند به خود باورى و اعتماد به نفس شما در انتخاب مسير درستى كه برگزيديد لطمه وارد سازد. «بشر آن قدرى كه از فكر حوادث ناراحت مى شود، از خود آن حوادث زحمت نمى بيند».[15]

 

 

به هر حال هر كسى بايد نسبت به پذيرش تبعات رفتارها و گزينش هاى خود برخوردى مسؤالانه داشته باشد و توجه داشته باشد كه براى هر انتخابى،  بايد هزينه اى پرداخت؛ لذا با توجه به روح پاك و اعتماد به نفس قوى اى كه در شما هست، شما مى توانيد با توكل بر خداوند تبارك و تعالى از اين مرحله با موفقيت عبور نماييد و مطمئن باشيد او هرگز نمى تواند از دانسته هاى خصوصى زندگى تان سوء استفاده كند و اگر چيزى ادعا مى كند، صرفا تهديد پوچ و خالى است و ضررى از اين ناحيه به شما وارد نخواهد شد. محكم و استوار در مقابل تهديدهاى او ايستادگى كنيد و از آن ترسى به دل راه ندهيد.

[15]. ديل كارنگى، آيين زندگى، ص 201.

• منبع: هدانا برگرفته از پرسمان، کتاب پرسش و پاسخ خواستگارى .

ویژه نامه مشاوره و زندگی دینی