وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

احکام وقف

احکام وقف وطابق نظر 10 مرجع را در ادامه بخوانید.

0

احکام وقف

فهرست این نوشتار:

احکام وقف

رساله توضیح المسائل تقلید

[کسی چیزی را وقف کند]

مسأله 2676 اگر کسی چیزی را وقف کند، از ملک او خارج می‌شود (1) و خود او و دیگران نمی‌توانند آن را ببخشند، یا بفروشند و کسی هم از آن ملک ارث نمی‌برد ولی در بعضی از موارد که در مسأله 2094 و 2095 گفته شد فروختن آن اشکال ندارد (2).

(1) (فاضل): بنا بر این حق ّ هیچ نوع تصرّفی در آن را ندارد و نمی‌تواند آن را به کسی ببخشد یا بفروشد یا دوباره آن را وقف کند یا جهت وقف را عوض کند؛ مثلًا نمی‌تواند حسینیه را مسجد قرار دهد؛ حتّی اگر در حین وقف برای آن متولی ّ تعیین نکرده باشد، بعداً حق ّ تعیین متولّی یا دخل و تصرّف در امور وقف را ندارد و اگر واقف فوت کند، ورثه او از چیزی که وقف کرده ارث نمی‌برند همانطور که وصیّت در مورد آن صحیح نیست و در برخی از موارد متولی ّ وقف می‌تواند آن را بفروشد که تفصیل آن در مسأله [2094 و 2095] گذشت.

(2) (مکارم): فروختن آن جایز است.

(بهجت): مسأله وقف آن است که انسان مالی را به صورت مخصوص به موارد و مصارف معیّنی، اختصاص دهد و احکام آن در مسائل آینده گفته خواهد شد. اگر کسی چیزی را وقف کند، از ملک او خارج می‌شود و خود او و دیگران نمی‌توانند آن را ببخشند، یا بفروشند و کسی هم از آن ملک ارث نمی‌برد. ولی در بعضی از موارد بسیار نادر که در کتابهای مفصّل بیان شده است به طور استثنایی، فروختن آن جایز است.

(زنجانی): مسأله اگر کسی چیزی را وقف کند، از ملک او خارج می‌شود و خود او و دیگران نمی‌توانند آن را از راهی همچون بخشیدن یا فروختن به دیگری منتقل کنند و کسی هم از آن ملک ارث نمی‌برد، ولی متوّلی وقف می‌تواند در بعضی موارد که در مسأله [2094] و [2095] گفته شد وقف را بفروشد.

[صیغه وقف به عربی]

مسأله 2677 لازم نیست صیغه وقف را به عربی بخوانند، بلکه اگر مثلًا بگوید خانه خود را وقف کردم (1) وقف صحیح است (2) و محتاج به قبول هم نیست (3) حتی در وقف خاص (4).

(1) (خوئی): [و] کسی که خانه برایش وقف شده یا وکیل یا ولی ّ آن کس بگوید قبول کردم..

(گلپایگانی)، (تبریزی)، (صافی): و خودش یا کسی که خانه را برای او وقف کرده یا وکیل، یا ولی ّ آن کس بگوید: قبول کردم..

(2) (اراکی): و همچنین اگر بدون صیغه، چیزی به صورت مُعاطات وقف کند، وقف صحیح است و بنا بر احتیاط واجب قبول هم لازم است و در وقف عام، حاکم شرع قبول نماید.

(گلپایگانی)، (صافی): ولی اگر برای افراد مخصوصی وقف نکند، بلکه مثل مسجد و مدرسه برای عموم وقف کند، یا مثلًا بر فقراء یا سادات وقف نماید، أحوط و أولی آن است که حاکم شرع یا کسی که از طرف او منصوب است قبول نماید. ((صافی): و چنانکه وقف به صیغه واقع می‌شود به عمل نیز واقع می‌شود پس اگر خانه‌ای را به قصد اینکه وقف باشد به کسی که بر او وقف کرده بدهد و او هم به قصد قبول، آن را بگیرد صحیح است و همچنین اگر فرشی را به قصد وقف در مسجد بیندازد یا مکانی را به قصد مسجد بودن در اختیار نمازگزاران بگذارد وقفیّت حاصل می‌شود).

(خوئی)، (تبریزی): بلکه وقف به عمل نیز محقّق می‌شود. مثلًا چنانچه حصیری را به قصد وقف بودن در مسجد بیندازد و یا جایی را به قصد مسجد بودن بسازد و در اختیار نمازگزاران بگذارد وقفیّت محقّق می‌شود. و در موقوفات عامّه مثل مسجد و مدرسه یا چیزی که برای عموم وقف کند یا مثلًا بر فقراء یا سادات وقف نماید، قبول کردن کسی در صحّت وقف لازم نیست.

(فاضل): و وقف به عمل نیز محقّق می‌شود مثلًا چنانچه حصیری را به قصد وقف بودن در مسجد بیندازد و یا جایی را به قصد مسجد بودن بسازد و در اختیار نمازگزاران بگذارد وقفیّت محقّق می‌شود. در موقوفات عامّه، مثل مسجد و مدرسه، قبول نمودن لازم نیست و در وقف خاص ّ، احتیاط آن است که کسی که چیزی برای او وقف شده یا وکیل یا ولی ّ او قبول کند، گرچه بعید نیست در وقف خاص ّ هم قبول لازم نباشد.

(3) (مکارم): خواه وقف عام باشد یا وقف خاص، هر چند احتیاط مستحب ّ آن است که حاکم شرع در وقف عام و اشخاصی که برای آنها وقف شده در وقف خاص، صیغه قبول بخوانند.

(4) (بهجت): در وقف خاص، قبول کردن، مطابق احتیاط است.

(زنجانی): مسأله در وقف انشاء صیغه لازم است ولی لازم نیست صیغه را به زبان بیاورد یا به عربی بخواند، بلکه اگر صیغه را به فارسی بخواند یا به وسیله‌ای همچون نوشتن یا کار دیگری وقف را انشاء کند کفایت می‌کند، در وقف قبول کردن کسی که برای او وقف شده یا ولی ّ یا وکیل او شرط نیست، همچنانکه اگر وقف بر افراد مخصوصی نباشد، بلکه مثل مسجد و مدرسه برای عموم وقف کند یا مثلًا بر فقراء یا سادات وقف نماید، قبول کردن کسی لازم نیست، بنا بر این اگر مثلًا بگوید خانه خود را وقف کردم، (وقف با شرایطی که گفته خواهد شد) صحیح خواهد بود.

(سیستانی): مسأله لازم نیست صیغه وقف را به عربی بخوانند بلکه اگر مثلًا بگوید این کتاب را بر طلاب علم وقف کردم، وقف صحیح است؛ بلکه وقف به عمل نیز محقّق می‌شود، مثلًا چنانچه حصیری را به قصد وقف بودن در مسجد بیندازد و یا ساختمانی را بطوری که مساجد را به آن طور می‌سازند به قصد مسجد بودن بسازد، وقفیّت محقّق می‌شود. ولی به قصد تنها وقفیت محقق نمی‌شود؛ و قبول در وقف لازم نیست چه وقف عام باشد و چه وقف خاص و همچنین قصد قربت لازم نیست.

مسائل اختصاصی

(مکارم): مسأله 2307 وقف معاطاتی نیز صحیح است، یعنی همین که مثلًا مسجدی را به قصد وقف بر مسلمین بسازد و در اختیار آنها بگذارد کافی است هر چند صیغه لفظی نخواند.

(فاضل): مسأله 2818 بنا بر احتیاط واجب باید وقف بطور منجّز باشد، پس اگر بگوید: اگر اوّل ماه بشود این خانه وقف است، بنا بر احتیاط باطل است.

[پشیمان شدن از وقف]

مسأله 2678 اگر ملکی را برای وقف معین کند و پیش از خواندن صیغه وقف (1) پشیمان شود، یا بمیرد، وقف درست نیست (2).

این مسأله، در رساله آیت اللّه (فاضل) نیست

(1) (مکارم): یا تحویل به کسانی که برای آنها وقف شده..

(اراکی): پیش از انشاء وقف به خواندن صیغه وقف یا معاطات..

(2) (خوئی): وقف واقع نمی‌شود.

(سیستانی): مسأله اگر ملکی را برای وقف کردن معین کند و پیش از آنکه وقف کند پشیمان شود یا بمیرد، وقف واقع نمی‌شود؛ و همچنین اگر در وقف خاص قبل از قبض، موقوف علیه بمیرد.

(زنجانی): مسأله اگر مالک تصمیم داشته باشد وقف کند و ملکی را هم برای این کار معیّن کند وقف تحقق پیدا نمی‌کند، بلکه باید انشاء وقف با شرایط آن صورت پذیرد.

[باید برای همیشه وقف کند]

مسأله 2679 کسی که مالی را وقف می‌کند، باید برای همیشه وقف کند پس اگر مثلًا بگوید این مال تا ده سال وقف باشد و بعد نباشد و یا بگوید این مال تا ده سال وقف باشد و بعد تا پنج سال وقف نباشد و بعد دوباره وقف باشد باطل است، (و به احتیاط واجب باید وقف از موقع خواندن ِ صیغه باشد پس (1) اگر مثلًا بگوید این مال بعد از مردن من وقف باشد چون از موقع خواندن صیغه تا مردنش وقف نبوده، اشکال دارد (2) .

(1) [قسمت داخل پرانتز در رساله آیت اللّه (فاضل) نیست]

(2) (فاضل): صحیح نیست، مگر این که نظر واقف، وصیّت به وقف باشد برای بعد از فوت.

(خوئی)، (اراکی)، (صافی)، (تبریزی): مسأله کسی که مالی را وقف می‌کند، باید از موقع خواندن صیغه مال را برای همیشه وقف کند و اگر مثلًا بگوید: این مال بعد از مردن من وقف باشد، چون از موقع خواندن صیغه تا مردنش وقف نبوده صحیح نیست و نیز اگر بگوید تا ده سال وقف باشد و بعد از آن نباشد، یا بگوید تا ده سال وقف باشد بعد پنج سال وقف نباشد و دوباره وقف باشد، وقف صحیح نمی‌باشد.

(نوری): بنا بر احتیاط واجب..

(گلپایگانی): باید قصد قربت داشته باشد و از موقع خواندن صیغه..

(زنجانی): باید قصد قربت داشته باشد و از موقع انشاء صیغه..

(سیستانی): باید از موقع وقف کردن..

(نوری): اشکال دارد..

(زنجانی): یا بگوید تا ده سال وقف باشد و نسبت به بعد از آن چیزی نگوید..

(سیستانی): ولی در این صورت اگر قصد حبس کند، حبس واقع می‌شود.

(نوری): وقف بودنش اشکال دارد.

(زنجانی): البتّه تعهّدی نظیر وقف به نام حبس وجود دارد که مدّت آن موقّت است، توضیح این تعهّد و اقسام آن در کتب فقهی مفصّل آمده است.

(بهجت): مسأله کسی که مالی را وقف می‌کند بنا بر أظهر می‌تواند شرط کند که تا مدّتی و یا تا وقتی زنده است خودش و یا متعلّقین او از مال موقوفه، استفاده نمایند و منافع آن مال به آنها برسد.

(مکارم): مسأله کسی که مالی را وقف می‌کند بنا بر احتیاط واجب باید از همان موقع خواندن صیغه برای همیشه مال را وقف کند و اگر مثلًا بگوید «این مال بعد از وفات من وقف باشد» اشکال دارد، یا بگوید از حالا تا ده سال وقف باشد آن نیز اشکال دارد، بلکه باید وقف همیشگی و از موقع خواندن صیغه باشد.

[تحویل مال وقفی]

مسأله 2680 وقف در صورتی صحیح است که مال وقف را به تصرّف کسی که برای او وقف شده یا وکیل، یا ولی ّ او بدهند (1) ولی اگر چیزی را بر اولاد صغیر خود وقف کند و به قصد این که آن چیز ملک آنان شود، از طرف آنان نگهداری نماید وقف صحیح است.

(1) (مکارم): بقیّه مسأله ذکر نشده.

(سیستانی): مسأله وقف خاص در صورتی صحیح است که مال وقف را تحت تصرّف کسانی که برای آنها وقف شده یا وکیل یا ولی ّ آن‌ها درآورد، و کافی است کسانی که از طبقه اوّل موجودند تصرف ّ کنند، و اگر بعضی از آنها تصرّف کنند فقط نسبت به آنها وقف صحیح است؛ ولی اگر چیزی را بر اولاد صغیر خود وقف کند اگر عین در دست خود او باشد کافی است و وقف صحیح است.

(فاضل): مسأله در وقف خاص ّ، یعنی اگر وقف برای افراد معیّنی باشد، قبض و تصرّف موقوف ٌ علیهم (کسانی که برای آنها وقف شده) یا وکیل یا ولی ّ آن‌ها لازم است و اگر چیزی را وقف کند و به تصرّف آنها ندهد، وقف محقّق نشده است و آن چیز در ملک واقف باقی می‌ماند. ولی اگر چیزی را بر اولاد صغیر خود وقف کند، قبض و تصرّف جدید لازم نیست و اگر واقف، تولیت را برای خودش قرار دهد، با توجّه به اینکه ملک موقوفه در تصرّف اوست، نیاز به قبض جدید ندارد و با انشاء وقف، وقفیّت محقّق می‌شود.

(زنجانی): مسأله وقف بر دو قسم است، وقف خاص ّ، و وقف عام. در وقف خاص ّ که مال برای افراد به خصوصی وقف می‌گردد وقف در صورتی صحیح است که مال وقف را به تصرّف یکی از کسانی که برای آنان وقف شده یا وکیل یا ولی ّ او بدهند و اگر چیزی را بر اولاد صغیر وقف کند و به قصد این که آن چیز وقف آنان شود نگهداری کند وقف صحیح است. در وقف عام باید متولّی تعیین گردد و لازم نیست کسی مال وقف شده را در اختیار بگیرد.

[وقف مسجد ]

مسأله 2681 اگر مسجدی را وقف کنند، بعد از آن که واقف به قصد واگذار کردن اجازه دهد که در آن مسجد نماز بخوانند همین که یک نفر در آن مسجد نماز خواند، وقف درست می‌شود.

(خوئی)، (تبریزی): مسأله ظاهر این است که در اوقاف ((خوئی): در اوقاف عامّه) از قبیل مدارس و مساجدّ و امثال اینها قبض معتبر نباشد و وقفیّت به مجرّد وقف نمودن محقّق می‌شود.

(گلپایگانی)، (صافی): مسأله اگر مسجدی را وقف کنند، بعد از آن که یک نفر در آن مسجد نماز خواند، وقف درست می‌شود.

(مکارم): مسأله در اوقاف عامّه مانند مساجد و مدارس و امثال آنها، تحویل دادن شرط نیست، هر چند احتیاط مستحب ّ آن است که پس از خواندن صیغه آن را در اختیار کسانی که وقف برای آنها شده قرار دهند تا وقف کامل گردد.

(سیستانی): مسأله در اوقاف عامّه از قبیل مدارس و مساجد و امثال اینها، قبض معتبر نیست و وقفیت به مجرد وقف نمودن محقق می‌شود.

(فاضل): مسأله بنا بر احتیاط واجب در اوقاف عامّه مثل مسجد و حسینیه نیز قبض معتبر است. بنا بر این تا جایی را که وقف کرده به تصرّف متولی ّ نداده باشد، وقفیّت آن محقّق نشده است و اگر کسی با اجازه واقف در مسجد به عنوان مسجد بودن نماز بخواند، وقفیّت محقّق می‌شود و در مواردی که واقف، خود را متولی ّ قرار دهد، نیاز به قبض مجدّد ندارد و بانیّت جزمی ِ وقف چون قبض متولی ّ وقف حاصل است وقفیّت محقّق می‌شود.

(زنجانی): مسأله اگر مسجدی را وقف کنند، لازم نیست که یک نفر در آن مسجد نماز بخواند تا وقف درست شود، بلکه همین که برای آن متولّی تعیین شود کفایت می‌کند و بدون تعیین متولّی وقف مسجد صحیح نیست.

[شرایط وقف کننده]

مسأله 2682 وقف کننده باید مکلف و عاقل و با قصد و اختیار باشد و شرعاً بتواند در مال خود تصرّف کند بنا بر این سفیهی که در حال بالغ بودن سفیه بوده یا حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش جلوگیری کرده (1) چون حق ّ ندارد در مال خود تصرّف نماید اگر چیزی را وقف کند صحیح نیست.

(1) (اراکی): سفیهی که مال خود را در کارهای بیهوده صرف می‌کند..

(خوئی)، (تبریزی): سفیه یعنی کسی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می‌کند..

(فاضل): سفیه «یعنی کسی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می‌کند» و کسی که مجتهد جامع الشرائط او را از تصرّف در اموالش جلوگیری کرده..

(گلپایگانی)، (صافی): مسأله کسی که مال خود را وقف می‌کند، باید مکلف و عاقل ((صافی): و با قصد و اختیار) باشد و شرعاً بتواند در مال خود تصرّف کند، بنا بر این سفیهی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می‌کند چون حق ّ ندارد در مال خود تصرّف نماید اگر چیزی را وقف کند صحیح نیست و همچنین است محجور، نسبت به اموالی که به حکم حاکم شرع از تصرّف در آنها منع شده است.

(مکارم): مسأله «وقف کننده» باید بالغ و عاقل و دارای قصد و اختیار باشد و شرعاً حق ّ تصرّف در اموال خود را داشته باشد، بنا بر این انسان سفیه یا بدهکاری که حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش منع کرده اگر چیزی از اموال خود را وقف کند صحیح نیست.

(بهجت)، (سیستانی): مسأله وقف کننده باید بالغ و عاقل و با قصد و اختیار باشد و شرعاً بتواند در مال خود تصرّف کند، بنا بر این سفیه ((سیستانی): یعنی کسی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می‌کند) چون حق ّ ندارد در مال خود تصرّف نماید، اگر چیزی را وقف کند صحیح نیست.

(زنجانی): مسأله وقف کننده باید ممیّز و عاقل باشد و با قصد و اختیار وقف کند و شرعاً بتواند در مال خود تصرّف کند، بنا بر این وقف سفیه بدون اذن یا اجازه ولی ّ او صحیح نیست، و کسی که بدون اختیار وقف کرده اگر بعداً وقف را اجازه کند وقف صحیح خواهد بود، و وقف بچه ده ساله در مورد شایسته ظاهراً صحیح است.

[مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده وقف کند]

مسأله 2683 اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند درست نیست (1) ولی وقف برای اشخاصی که بعضی از آنها به دنیا آمده‌اند (2) صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می‌شوند.

(1) (گلپایگانی)، (اراکی)، (صافی): ولی اگر برای زندگان و بعد از آنان برای کسانی که بعداً به دنیا می‌آیند، وقف نماید مثلًا چیزی را برای اولاد خود وقف کند که بعد از آنان وقف نوه‌های او باشد و هر دسته‌ای بعد از دسته دیگر از وقف استفاده کنند، صحیح است. ((اراکی): و همچنین اگر وقف کند بر اولادش که بعضی از آنها به دنیا آمده و بعضی به دنیا نیامده اند صحیح است و آنها که بعد به دنیا می‌آیند، با موجودین شریک می‌شوند).

(2) (مکارم): و بعضی هنوز به دنیا نیامده اند، صحیح است (مانند وقف بر فرزندان موجود و نسلهای آینده) و آنها که بعداً به دنیا می‌آیند در آن وقف شریک خواهند شد.

(خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی): مسأله اگر مالی را برای بچه‌ای که در شکم مادر است و هنوز به دنیا نیامده وقف کند، صحّت آن محل ّ اشکال است و لازم است رعایت احتیاط نماید. ولی اگر برای اشخاصی که فعلًا موجودند و بعد از آنها برای کسانی که بعداً به دنیا می‌آیند، وقف نماید اگر چه در موقعی که وقف محقّق می‌شود در شکم مادر هم نباشند مثلًا چیزی را بر اولاد خود وقف کند که بعد از آنان وقف نوه‌های او باشد و هر دسته‌ای بعد از دسته دیگر از وقف استفاده کنند، صحیح است.

(فاضل): مسأله وقف برای کسانی که وجود داشته باشند صحیح است، امّا برای کسانی که هنوز به دنیا نیامده اند، اشکال دارد. و وقف برای کسانی که برخی از آنها وجود دارند، هر چند برخی از آنها هنوز به دنیا نیامده اند صحیح است و افرادی که بعداً به دنیا می‌آیند، با افرادی که فعلًا وجود دارند، شریک می‌شوند.

(زنجانی): مسأله اگر مالی را برای بچه‌ای که در شکم مادر است و در آن روح دمیده باشد ولی هنوز به دنیا نیامده وقف کند اشکالی ندارد، همچنین اگر مثلًا وقف فقراء یا طلّاب یک مدرسه خاص ّ کند و هنوز فقیر یا طلبه‌ای در آن مدرسه وجود نداشته باشد، ولی اگر مثلًا قید کند که وقف تنها برای کسانی باشد که از سال بعد در این مدرسه ساکن می‌شوند صحیح نیست، ولی می‌توان برای تمام کسانی که در این مدرسه ساکن هستند یا ساکن خواهند شد مالی را وقف کرد، همچنین می‌توان مالی را برای زندگان و بعد از آنها برای کسانی که بعداً به دنیا می‌آیند وقف نماید، مثلًا چیزی را برای اولاد خود وقف کند که بعد از آنان وقف نوه‌های او باشد و هر دسته‌ای بعد از دسته دیگر از وقف استفاده کند.

[چیزی را بر خودش وقف کند]

مسأله 2684 اگر چیزی را بر خودش وقف کند مثل آن که دکانی را وقف کند که عایدی آن را (1) بعد از مرگ او خرج مقبره‌اش نمایند (2) صحیح نیست. ولی اگر مثلًا مالی را بر فقرا وقف کند و خودش فقیر شود، می‌تواند (3) از منافع وقف استفاده نماید (4).

(1) (زنجانی): تمام یا قسمتی از عایدی آن را..

(2) (سیستانی): خرج ادای دیون یا استیجار برای عبادات او نمایند..

(3) (اراکی): بنا بر احتیاط واجب نمی‌تواند..

(4) (سیستانی): اگر مثلًا منزلی را برای اسکان فقرا وقف کند و خودش فقیر شود، می‌تواند در آن ساکن شود، و امّا اگر وقف کند که اجاره آن را میان فقرا توزیع کنند و خودش فقیر شود گرفتن او از آن مال محل ّ اشکال است.

(مکارم): مسأله هرگاه کسی چیزی را برای خودش وقف کند (مثل آنکه ملکی را وقف کند که عایدی آن صرف خودش شود، یا بعد از مرگ او خرج مقبره‌اش نمایند) صحیح نیست، ولی اگر مثلًا مدرسه یا مزرعه‌ای را وقف بر طلاب کند و خودش طلبه باشد، می‌تواند مانند سایرین از منافع وقف استفاده نماید.

[برای چیزی که وقف کرده متولّی معین کند ]

مسأله 2685 اگر برای چیزی که وقف کرده متولّی معین کند باید مطابق قرارداد او رفتار نماید. و اگر معین نکند (1)، چنانچه بر افراد مخصوصی مثلًا بر اولاد خود وقف کرده باشد (2) (راجع به چیزهایی که مربوط به مصلحت وقف است که در نفع بردن طبقات بعد نیز دخالت دارد اختیار با حاکم شرع است و راجع به چیزهایی که مربوط به نفع بردن طبقه موجود است (3)) اگر آنها بالغ باشند، اختیار با خود آنان است و اگر بالغ نباشند، اختیار با ولی ّ ایشان است و برای استفاده از وقف اجازه حاکم شرع لازم نیست.

(1) (مکارم): اگر از قبیل اوقاف عامّه (مانند مسجد و مدرسه) باشد تعیین متولّی وظیفه حاکم شرع است و اگر وقف خاص باشد (مانند ملکی که وقف بر اولاد است)، در مورد کارهایی که مربوط به مصلحت وقف و منفعت طبقات بعد می‌باشد، احتیاط آن است که نسل موجود و حاکم شرع با موافقت یکدیگر تعیین متولّی کنند و اگر تنها مربوط به منافع طبقه موجود است اختیار آن با خود آنهاست در صورتی که بالغ باشند؛ و اگر بالغ نباشند اختیار با ولی ّ آن‌هاست.

(2) (خوئی)، (سیستانی): اختیار ((سیستانی): در استفاده از آن) با خود آنان است و اگر بالغ نباشند، اختیار با ولی ّ ایشان است و برای استفاده از وقف اجازه حاکم شرع لازم نیست ((سیستانی): ولی برای آنچه مصلحت وقف یا مصلحت نسلهای آینده است مثل تعمیر کردن وقف و اجاره دادن آن به نفع طبقات بعدی اختیار با حاکم شرع است).

(زنجانی): و آنها بالغ و عاقل باشند و سفیه نباشند اختیار با خود آنان است و اگر نابالغ یا دیوانه یا سفیه باشند، اختیار با ولی ّ ایشان است و برای استفاده از وقف اجازه حاکم شرع لازم نیست.

(3) [قسمت داخل پرانتز در رساله آیات عظام: (گلپایگانی)، (صافی) و (تبریزی) نیست] (فاضل): مسأله واقف در حین وقف کردن می‌تواند برای موقوفه، متولی ّ تعیین کند؛ 1 مسجد متولی ّ نمی‌خواهد، امّا اگر مسجد موقوفاتی داشته باشد، می‌تواند برای آن موقوفات متولی ّ قرار دهد. 2 اگر متولی ّ تعیین کرده، متولی ّ باید طبق وقف نامه عمل کند. 3 تغییر متولی ّ جایز نیست. 4 اگر واقف، متولی ّ تعیین نکند؛ الف: اگر وقف عام باشد، حاکم شرع متولی ّ را تعیین می‌کند. ب: اگر وقف خاص ّ باشد، اختیار با خود آنان است و اگر آنها بالغ نباشند، اختیار با ولی ّ آن‌ها می‌باشد و در این مورد، تعیین متولی ّ از جانب حاکم شرع لازم نیست.

[تعیین اوقاف بدون متولی با حاکم شرع]

مسأله 2686 اگر ملکی را مثلًا بر فقرا یا سادات وقف کند یا وقف کند که منافع آن به مصرف خیرات برسد، در صورتی که برای آن ملک متولّی معین نکرده باشد، اختیار آن با حاکم شرع است.

(مکارم): رجوع کنید به ذیل مسأله 2685 (زنجانی): مسأله اگر ملکی را بر عناوین عامی وقف کند، مثلًا آن را بر فقراء یا سادات وقف کند یا وقف کند که منافع آن به مصرف خیرات برسد، باید برای آن متولّی تعیین کند و بدون تعیین متولّی وقف عام صحیح نیست و اگر متولّی تعیین شده بمیرد و برای بعد از او متولّی تعیین نشده باشد، وقف باطل نمی‌شود بلکه اختیار آن با حاکم شرع است.

[متولّی ملک را اجاره دهد و بمیرد ]

مسأله 2687 اگر ملکی را بر افراد مخصوصی مثلًا بر اولاد خود وقف کند که هر طبقه‌ای بعد از طبقه دیگر از آن استفاده کنند، چنانچه متولّی ملک، آن را اجاره دهد و بمیرد در صورتی که مراعات مصلحت وقف یا مصلحت طبقه بعد را کرده باشد اجاره باطل نمی‌شود (1). ولی اگر متولی نداشته باشد و یک طبقه از کسانی که ملک بر آنها وقف شده آن را اجاره دهند و در بین مدّت اجاره بمیرند (در صورتی که طبقه بعد اجازه نکنند (2))، اجاره باطل می‌شود و در صورتی که مستأجر، مال الاجاره تمام مدّت را داده باشد (3)، مال الإجاره از زمان مردنشان تا آخر مدّت اجاره را از مال آنان می‌گیرد.

(1) (فاضل): ولی اگر یک طبقه از کسانی که ملک بر آنها وقف شده آن را اجاره دهند و در بین مدّت اجاره بمیرند، نفوذ اجاره نسبت به آینده، نیاز به اجازه طبقه‌های بعد دارد.

(گلپایگانی)، (صافی): چنانچه متولّی ملک، آن را اجاره دهد و بمیرد، احتیاط لازم آن است که مستأجر از متولّی بعد نیز اجاره کند..

(خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی)، (زنجانی): چنانچه متولّی وقف آن را اجاره دهد و بمیرد، اجاره باطل نمی‌شود..

(2) (خوئی)، (تبریزی)، (سیستانی)، (زنجانی): چنانچه طبقه بعدی، آن اجاره را امضاء نکنند..

[قسمت داخل پرانتز در رساله آیات عظام: (گلپایگانی) و (صافی) نیست]

(3) (سیستانی): ما بقی مال الاجاره را از زمان باطل شدن پس می‌گیرد.

(مکارم): مسأله در وقف خاص ّ (مانند وقف بر اولاد) چنانچه متولّی، آن ملک را اجاره دهد و از دنیا برود، در صورتی که اجاره با مراعات مصلحت وقف و طبقات آینده بوده باشد، اجاره باطل نمی‌شود، ولی اگر متولّی نداشته باشد و طبقه اوّل آن را اجاره دهند و در بین مدّت اجاره بمیرند، ادامه اجاره نسبت به آینده بدون اجازه طبقه بعد اشکال دارد و هرگاه مستأجر، مال الاجاره تمام مدّت را داده باشد آنچه مربوط به بعد از مرگ طبقه اوّل است گرفته می‌شود و به طبقه بعد داده خواهد شد (به شرط این که آنها اجاره را اجازه بدهند).

[اگر ملک وقف خراب شود،]

مسأله 2688 اگر ملک وقف خراب شود، از وقف بودن بیرون نمی‌رود (1).

این مسأله، در رساله آیت اللّه (بهجت) نیست

(1) (اراکی): مگر در وقف بر عنوان ما دام العنوان، مثل وقف بستان و خانه مسکونی که پس از خراب شدن از وقف بودن بیرون می‌رود و عرصه وقف نیست.

(خوئی)، (فاضل)، (تبریزی): مگر آن که عنوانی را قصد کرده باشد که آن عنوان از بین برود مثل این که باغ را برای تنزّه ((فاضل): برای تفریح) وقف کرده باشد؛ که اگر آن باغ خراب شود وقف باطل می‌شود و به ورثه واقف برمی گردد.

(زنجانی): بلکه اگر بتوان با تعمیر کردن از آن استفاده مورد وقف انجام گیرد باید آن را تعمیر کرد و در صورتی که با تعمیر هم استفاده مورد وقف ممکن نباشد، باید و لو با فروش آن مِلک، آن را در نزدیکترین کار به نظر واقف صرف کرد و اگر آن هم ممکن نباشد، در کارهای خیر صرف کرد.

(سیستانی): مسأله اگر عین موقوفه خراب شود، از وقف بودن بیرون نمی‌رود مگر آن که وقف مقید به عنوان خاصّی باشد و آن عنوان از بین برود مثل این که باغ را به قید باغ بودن وقف کرده باشد که اگر آن باغ خراب شود وقف باطل می‌شود، و به ورثه واقف برمی گردد.

[ملکی که مقداری از آن وقف است]

مسأله 2689 ملکی که مقداری از آن وقف است و مقداری از آن وقف نیست اگر تقسیم نشده باشد، حاکم شرع (1) یا متولی وقف می‌تواند با نظر خبره سهم وقف را جدا کند (2).

(1) (فاضل): مجتهد جامع الشّرائط.. این مسأله، در رساله آیت اللّه (بهجت) نیست

(2) (سیستانی): اگر تقسیم نشده باشد، متولی وقف و مالک ِ قسمتی که وقف نیست، می‌توانند وقف را جدا کنند.

(مکارم): مسأله وقف مُشاع جایز است، یعنی می‌توان مثلًا دو دانگ از خانه یا مزرعه‌ای را وقف کرد و در صورت لزوم، حاکم شرع یا متولی می‌تواند مال موقوفه را با نظر اهل خُبره جدا کند.

(زنجانی): مسأله ملکی که مقداری از آن وقف است و مقداری از آن وقف نیست، اگر تقسیم نشده باشد، مالک قسمتی که وقف نیست به همراه متولّی وقف (و در صورتی که وقف متولّی نداشته باشد یا دسترسی به وی امکان پذیر نباشد مالک قسمت غیر وقفی به همراه حاکم شرع ) می‌توانند وقف را جدا کنند و اگر بهره برداری مناسب از مال وقف بدون تقسیم امکان نداشته باشد، بر متولّی وقف (یا حاکم شرع) لازم است برای تقسیم وقف اقدام کند.

[متولّی وقف، خیانت کند]

مسأله 2690 اگر متولّی وقف خیانت کند و عایدات آن را به مصرفی که معین شده نرساند (1) چنانچه برای عموم وقف نشده باشد (2) در صورت امکان حاکم شرع باید به جای او متولی امینی معین نماید.

(1) (گلپایگانی): حاکم شرع باید به جای او متولی امینی معین نماید.

(اراکی): حاکم شرع باید ناظری معیّن کند که از خیانت متولّی جلوگیری کند.

(خوئی)، (سیستانی)، (فاضل)، (تبریزی): حاکم شرع، امینی را به او ضمیمه می نمایدکه مانع از خیانتش گردد و در صورتی که ممکن نباشد، می‌تواند ((سیستانی): او را عزل و) به جای او متولّی امینی معیّن نماید.

(صافی): حاکم شرع باید شخص امینی را بدو ضمیمه نماید که مانع از خیانتش گردد و در صورتی که ممکن نباشد بجای او متولی امینی معین نماید.

(زنجانی): حاکم شرع باید در صورت امکان با گماردن ناظری از خیانت وی جلوگیری کند و اگر ممکن نیست متولّی امین دیگری را معیّن کند.

(2) (بهجت)، (نوری): چنانچه برای عموم وقف شده باشد..

(مکارم): مسأله هر گاه در اوقاف عمومی متولّی خیانت کند و عایدات آن را به مصرفی که معیّن شده نرساند، حاکم شرع باید متولّی امینی برای آن معیّن نماید یا در کنار او بگذارد و اگر متولّی وقف خاص خیانت کند، حاکم شرع با موافقت طبقه موجود برای آنها متولّی تعیین یا ضمیمه می‌کند.

[استفاده از فرش حسینیه برای مسجد]

مسأله 2691 فرشی را که برای حسینیه وقف کرده‌اند، نمی‌شود برای نماز به مسجد ببرند (1) اگر چه آن مسجد نزدیک حسینیه باشد (2).

(1) (فاضل)، (مکارم): ((فاضل): اگر چه آن مسجد نزدیک حسینیه باشد) و اگر ندانند آن فرش مخصوص حسینیّه است یا نه، باز بردن آن به جای دیگر صحیح نیست، همچنین سایر اموال وقف، حتّی مهر نماز مسجدی را به مسجد دیگری نمی‌توان برد.

(بهجت): نمی‌توان برای استفاده‌های دیگر، حتّی برای نماز به مسجد یا غیر مسجد ببرند..

(2) (سیستانی): ولی اگر ملک حسینیه باشد با اجازه متولی می‌شود بجای دیگر منتقل نمود.

[وقف درآمد ملک برای تعمیر مسجدی]

مسأله 2692 اگر ملکی را برای تعمیر مسجدی وقف نمایند، چنانچه آن مسجد احتیاج به تعمیر ندارد و احتمال هم نمی‌رود که تا مدّتی احتیاج به تعمیر پیدا کند (1) (در صورتی که غیر از تعمیر احتیاج دیگری نداشته باشد و عایداتش در معرض تلف و نگهداری آن لغو و بیهوده باشد 2)، می‌توانند عایدات آن ملک را به مصرف مسجدی که احتیاج به تعمیر دارد برسانند.

این مسأله، در رساله آیت اللّه (بهجت) نیست

(1) (مکارم): درآمد آن ملک را می‌توان به مصرف تعمیر مسجد دیگری رساند.

(گلپایگانی)، (خوئی)، (تبریزی)، (صافی): انتظار هم نمی‌رود که تا مدّتی احتیاج به تعمیر پیدا کند، می‌توانند عایدات آن ملک را به مصرف مسجدی که احتیاج به تعمیر دارد برسانند.

(سیستانی): انتظار هم نرود که در آینده نه چندان دور احتیاج به تعمیر پیدا کند و نیز ممکن نباشد که عایدات آن ملک را جمع نموده و نگه دارند که تا بعدها به تعمیر مسجد برسد، در این صورت احتیاط لازم آن است که عایدات آن ملک را در آنچه نزدیک به مقصود واقف بوده صرف نمایند مانند تأمین بقیه احتیاجات مسجد یا تعمیر مسجد دیگر.

(2) [قسمت داخل پرانتز در رساله آیت اللّه (نوری) نیست] (زنجانی): مسأله اگر ملکی را برای تعمیر مسجدی وقف نمایند، در صورتی که این مسجد به هیچ وجه به تعمیر احتیاج نداشته باشد و احتمال احتیاج در آینده را هم ندهند، به طوری که نگهداری عایدات لغو و بیهوده باشد، می‌توان در دیگر احتیاجات این مسجد صرف کرد و اگر مسجد هیچ گونه احتیاجی نداشته باشد و احتمال احتیاج هم ندهند می‌توانند عایدات وقف را به مصرف مسجد دیگری که احتیاج به تعمیر دارد برسانند.

[وقف برای مسجد]

مسأله 2693 اگر ملکی را وقف کند که عایدی آن را خرج تعمیر مسجد نمایند و به امام جماعت و به کسی که در آن مسجد اذان می‌گوید بدهند (1) در صورتی که بدانند (2) که برای هر یک چه مقدار معین کرده (3) باید همانطور مصرف کنند و اگر یقین (4) نداشته باشند، باید اوّل مسجد را تعمیر کنند و اگر چیزی زیاد آمد بین امام جماعت و کسی که اذان می‌گوید بطور مساوی (5) قسمت نمایند (6) و بهتر آن است که این دو نفر در تقسیم با یکدیگر صلح کنند.

این مسأله، در رساله آیت اللّه (بهجت) نیست

(1) (زنجانی): متولّی آن را در همه یا برخی از این موارد به گونه‌ای که به نظر واقف نزدیکتر است مصرف می‌کند. [پایان مسأله]

(2) (گلپایگانی)، (خوئی)، (فاضل)، (تبریزی)، (صافی): یا اطمینان داشته باشند..

(3) (سیستانی): در صورتی که برای هر یک مقداری معیّن کرده باشد، باید همان طور مصرف کنند و اگر تعیین نکرده باشد، باید اوّل مسجد را تعمیر کنند و اگر چیزی زیاد آمد، متولّی آن را بین امام جماعت و کسی که اذان می‌گوید به طوری که صلاح می‌داند قسمت نماید ولی بهتر آن است که این دو نفر در تقسیم با یکدیگر صلح کنند. (4) (خوئی)، (گلپایگانی)، (صافی)، (تبریزی)، (فاضل): یا اطمینان.. (5) (تبریزی): بطور مناسب.. (6) (گلپایگانی)، (صافی): اگر چیزی زیاد آمد، امام جماعت و کسی که اذان می‌گوید، در تقسیم آن با یکدیگر مصالحه کنند.

(مکارم): مسأله هرگاه ملکی را وقف کنند که عایدی آن خرج تعمیر مسجد و امام جماعت و اذان گو و مانند آن شود، در صورتی که معلوم باشد برای هر کدام چه مقدار معیّن کرده، باید همان گونه مصرف کنند و اگر مقداری برای آن تعیین نشده، باید مطابق نظر متولّی، آن طور که صلاح و مصلحت است، عمل نمایند.

مسأله اختصاصی

(مکارم): مسأله 2322 مؤسسات و جمعیّتهایی که در زمان ما تشکیل می‌دهند و به ثبت می‌رسانند و دارای شخصیّت حقوقی است می‌توان چیزی را به آن تملیک کرد و در این صورت باید مطابق اساسنامه مصرف شود؛ اموال این گونه مؤسّسات در بعضی از جهات شبیه وقف است ولی وقف نیست، بلکه ملک آن مؤسّسه است و هرگاه کسی از مؤسّسین یا اداره کنندگان از دنیا بروند چیزی به وارث آن‌ها نمی‌رسد، مگر این که در اساسنامه ذکر شده باشد. آنچه در بالا گفته شد، در مورد مؤسّساتی که طبق موازین عقلاء تشکیل شده، ولی هنوز به ثبت قانونی نرسیده، نیز جاری است.

  • توضیح المسائل مراجع مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظم تقلید/ متن اصلی از رساله امام خمینی و مُحشی حضرات آیات: سیستانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، شبیری زنجانی، بهجت،فاضل،  اراکی، خویی، گلپایگانی، تبریزی.

مطابق نظر آيت الله خامنه ای
مطابق نظر آيت الله خامنه ای

از اینجا کلیک کنید و به صورت جامع مطالعه کنید.

 


 

مطابق نظر آيت الله سيستانيمطابق نظر آيت الله سيستاني

۸پرسش: آیا اصل مال را نیز میتوان وقف نمود که علاوه بر منفعت مال در بعضی شرایط قید شود که اصل مال نیز فروخته و صرف مورد وقف گردد؟

پاسخ:

چنین وقفی صحیح نیست ولی می تواند واقف در ضمن صیغه وقف شرط کند که در شرایط خاصی عین موقوفه فروخته شود و ثمن در این فرض به موقوف علیه بر می گردد.

منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات آیت الله العظمی سیستانی.

 

حتما بخوانيد

ویژه نامه احکام متفرقه



کلید: احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف احکام وقف

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.