وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

آیات و روایات در مورد جنگ نرم

يكى از شيوه هاى جنگى، جنگ نرم است. در جنگ نرم، به جاى ابزارهاى جنگى متعارف چون توپ و تانك، از ابزارهاى فرهنگى تاثيرگذار بر فكر وانديشه و عواطف و احساسات انسانى بهره گرفته مى شود. با نگاهى به جريان شناسى جنگ نرم مى توان گفت كه اين شيوه جنگى، چه در قرآن كريم و چه در تاريخ اسلام به وفور ديده مى شود.

0

آیات و روایات در مورد جنگ نرم

بايد به عرض برسانيم كه هم در قرآن كريم و هم در تاريخ اسلام ما موراد بسيارى داريم كه در آن با استفاده از جنگ نرم براى پيشبرد اهداف استفاده شده است و اين هم از ناحيه خداوند و مومنان و هم از ناحيه مشركان و كافران و شياطين مورد استفاده قرارگرفته است. براى توضيح بيشتر عرض مى كنيم كه:

يكى از شيوه هاى جنگى، جنگ نرم است. در جنگ نرم، به جاى ابزارهاى جنگى متعارف چون توپ و تانك، از ابزارهاى فرهنگى تاثيرگذار بر فكر وانديشه و عواطف و احساسات انسانى بهره گرفته مى شود.

با نگاهى به جريان شناسى جنگ نرم مى توان گفت كه اين شيوه جنگى، چه در قرآن كريم و چه در تاريخ اسلام به وفور ديده مى شود.

– جنگ نرم و حدود و مرزهاى آن

آموزه هاى قرآنى به جنگ نرم در حوزه دشمن شناسى و مقابله با دشمن، توجه داشته است. آيات بسيارى به اين مسئله از دو زاويه ديد مختلف نگريسته است. به اين معنا كه اگر دشمن برخى از سازوكارهاى جنگ روانى را در جنگ نرم به كار مى گيرد، جامعه اسلامى نيز در دفاع و مقابله با دشمن مى بايست از همه امكانات بهره گيرد و در جنگ نرم، به حكم مقابله به مثل «فمن اعتدى عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدى عليكم و اتقواالله و اعلموا ان الله مع المتقين» عمل نمايد. (بقره، آيه 194)

البته در اين آيه و آيات ديگر بر اين مهم توجه و تاكيد شده است كه مومنان به حكم تقواى الهى، از هرگونه رفتارهاى ضد اخلاقى و عقلانى كه هنجارها و ارزش هاى اساسى بشريت را تضعيف مى كند و يا از ميان برمى دارد بايد پرهيز كنند. بنابراين خطوط قرمزها و محدوديت هايى را براى اين مقابله به مثل در همه حوزه ها از جمله جنگ نرم معين كرده است كه مومنان نمى توانند از آن مرزها گذر كنند و همانند دشمنان خدا و دين، عمل نمايند به عنوان نمونه قتل و غارت بى گناهان و زنان و كودكان در فرهنگ ضدبشرى دشمنان اسلام صورت مى گيرد ولى مومنان مجاز نيستند اين گونه رفتار كنند. در جنگ نرم نيز دشمنان به شيوه هاى زشت و ناپاكى رو مى آورند كه حريم هاى انسانى و نيز قداست و كرامت بشرى را مى شكند و به تهمت و افتراهاى ناموسى و همانند آن رو مى آورند، در حالى كه مومنان براساس آموزه هاى اسلامى و محوريت تقواى عقلانى و عقلايى و شرعى نمى تواند در جنگ نرم از آن ها بهره گيرند.

برخى از شيوه هاى جنگ نرم از سوى خدا و مومنين از اين قرارند:

1- قرآن و ضرورت آمادگى دائمى براى جنگ نرم و سخت

حفاظت از منافع مادى و معنوى فرد و اجتماع در آموزه هاى دستورى قرآن مورد توجه بوده و بر آن تاكيد شده است. از آن ميان مى توان به آموزه هاى دستورى قرآن به جنگ هاى روانى و ترساندن دشمن از هرگونه تحركات مخرب و ايجاد تنش در جامعه اشاره كرد. بسيارى از آيات قرآن كه به شكل انذار وارد شده است نوعى جنگ روانى را مدنظر دارد. در آيه 6 سوره انفال، قرآن به مسئله جنگ روانى اشاره داشته و مى فرمايد: ترهبون به عدوالله و عدوكم تا دشمنان خدا و خودتان را بترسانيد.

در حقيقت قرآن آمادگى نظامى را كه به دو شكل شمار كمى نظاميان آموزش ديده و آماده و تهيه تجهيزات نظامى پيشرفته صورت مى گيرد، به عنوان عوامل موثر در حوزه جنگ روانى مورد ارزيابى و تحليل قرار مى دهد و به نقش بازدارنده آن اشاره مى كند. روشن است كه آمادگى در همه جهات مى تواند دشمنان را از تجاوز به مرزهاى جغرافيايى و معنوى مسلمانان باز دارد. در آيات قرآن با تاكيد بر جنگ روانى اين مسئله نمايانده مى شود كه انسان ها به طور طبيعى گرايش به روحيه تجاوزگرى دارند و براى خاموش كردن و از ميان بردن بسترهاى مناسب آن بايد همه امكانات پيشرفته و سلاح هاى بازدارنده فراهم آيد. هدف از تهيه نفرات و تجهيزات آن است كه به دشمن هشدار داده شود كه هرگونه جنگ و دامن زدن به آن نه تنها براى او منافع اقتصادى و يا معنوى نخواهد داشت بلكه منافع مهم ترى از دست خواهد داد.

در حقيقت قرآن بيان مى كند كه آمادگى نظامى مسلمانان نه براى تهاجم و تجاوز بلكه براى دفاع از منافع امت است به گونه اى كه رويارو نشدن دشمنان با چنين مسلمانان آماده اى به نفع دشمنان خواهد بود.

2- ابعاد آمادگى نظامى و جنگ روانى

يكى از مهم ترين ابزارهاى بازدارنده از هرگونه تجاوز دشمنان، جنگ روانى است كه با كم ترين هزينه بيشترين بهره و منافع به دست مى آيد. آيات قرآنى در همه مواردى كه با دشمنان مشرك و منافق و كافر سخن مى گويد از حربه جنگ روانى بهره مى برد. در آخر اين آيات ما با كلمات تند و انذار و هشدارهاى سختى مواجه مى شويم كه روحيه دشمن را خرد مى كند. خداوند پس از بيان هر مطلبى كه درباره دشمنان اسلام است آنان را به عذاب سخت، بدبختى، بدفرجامى و آتش دوزخ و مانند آن مژده مى دهد و بيان مى كند كه رفتار دشمنان نه تنها براى آنان نفعى نخواهد داشت بلكه موجبات بدبختى آنان را فراهم مى آورد. تخطئه و درهم شكستن روحيه آنان، از اهداف اين جنگ روانى است.

3- اصل هراس انگيزى و بازدارندگى

براى رسيدن به اين هدف، قرآن به مسلمانان شيوه هاى ديگرى مى آموزد تا به كمك آن جنگ روانى را تشديد كنند و با متزلزل كردن روحيه دشمن، هرگونه تحرك تنش آفرين و خشونت بارى را از آنان سلب نمايد.

از آن ميان مى توان به ساخت هرگونه ابزار و ادوات جنگى و غيرجنگى كه نقش دفاعى و بازدارندگى را دارند، اشاره كرد. در آيات قرآن به ويژه در آيه 6 سوره انفال به اصول كلى توجه شده و تنها براى بيان نمونه عصرى، از برخى از مصاديق نام برده شده است. اصل كلى كه قرآن به صورت آموزه اى دستورى به مسلمانان آموزش مى دهد، فراهم آورى توان و نيرو است. توان شامل هرگونه ابزار و آلات بازدارنده و يا هجومى و يا دفاعى است. ازاين رو تنها به سلاح اشاره نشده است. تهيه هر چيزى كه قدرت امت و دولت اسلامى را افزايش مى دهد امرى لازم و ضرورى است و باتوجه به شرايط مكانى و زمانى تغيير مى كند. ممكن است چيزى در زمانى ابزار جنگى مناسبى باشد ولى در عصر ديگرى نه تنها مفيد نباشد بلكه زيانبار به قدرت اسلام و مومنان باشد. در زمانه ما رسانه ها به عنوان يكى از ابزارهاى جنگى قوى مطرح هستند، بنابراين بر امت است كه از اين توان نيز برخوردار گردند. چنان كه فراهم آورى نفرات و نيروى انسانى زبده و كارآمد امرى است كه هرگز نبايد آن را دست كم گرفت. در زمانى نيروى زبده كسى است كه سوار بر اسب، تيراندازى مى كند و در زمانى ديگر كسى است كه در پس شبكه جهانى اينترنت و يا حوزه خبرى و رسانه ها به جنگ روانى مى پردازد. فراهم آورى و آموزش نيروى زبده به معناى آن است كه در همه زمينه ها (توان و نيرو) از آمادگى لازم و بازدارنده برخوردار باشيم. در همه اين ابزارها و نيروها آن چه مهم و اساسى است اصل هراس انگيزى و ايجاد بازدارندگى است. (نگاه كنيد: مجمع البيان، ج 3 ص 211 و نيز جامع البيان مجلد 4 جلد 4 ص 722)

آگاهى از نقاط ضعف و قوت دشمن يا امور دفاعى، جزيى از اين آمادگى است كه مفسران در بيان اين آيه آورده اند. آيات ديگرى از قرآن بر اين جنبه از آمادگى دفاعى تاكيد دارند كه از آن ميان مى توان به آيه 49 سوره نساء اشاره كرد زيرا از لوازم مصونيت يافتن از دشمن، شناخت دقيق موقعيت جغرافيايى و توان و قوت و قدرت دشمن است. چنانكه شناخت نقاط ضعف و اختلاف فكرى و يا روشى نيزاز ابزارهاى مهم است كه در ايجاد قوه بازدارندگى نقش مهمى را ايفا مى كند.

رزمايش هاى مختلف در حوزه هاى موثر و كاربردى، از ديگر ابزارهاى جنگ روانى است. افزون بر اين كه در اين رزمايش ها، نيروهاى نظامى با توان و امكانات خود به صورت علمى آشنا مى شوند و مهارت آنان افزايش مى يابد، تاثير مهمى در روحيه دشمن نيز به جا مى گذارد. نمايش قدرت و توان نظامى به معناى ايجاد رعب و هراس در دل دشمن است تا فكر تجاوز را به ذهن خود راه ندهد. برخى از مفسران در بيان شدت عملى كه در آيه 321 سوره توبه آمده است گفته اند: مراد از آن ضرورت نمايش قدرت و روحيه جنگاورى سپاهيان اسلام است. (تفسير نمونه ج 8 ص 791)

اما برخى از شيوه هاى جنگ نرم شياطين در زبان قرآن كه مستكبران و طاغوت ها اجرا كردند و خداوند به مومنان در اين موارد هشدار مى دهد كه مواظبت بر اين موارد باشند از اين قرارند:

1- استفاده از علوم و تكنولوژى زمان:

زمان حضرت موسى (ع) فرعون با استفاده از علم سحر براى مقابله و جنگ با حضرت مى رود:

«و قال فرعون ائتونى بكل ساحر عليم، فلما جاء السحره قال لهم موسى القوا ما انتم ملقون، فلما القوا قال موسى ماجئتم به السحر ان الله سيبطله ان الله لا يصلح عمل المفسدين» (يونس، 79- 80)

2- تشكيك در عقايد:

و كانوا يقولون ائذا متنا و كنا تراباً و عظماً اءنا لمبعوثون (واقعه، 47)

3- آدم هاى نخبه از اين فرد و تفكر حمايت نمى كنند:

«فقال الملأ الذين كفروا من قومه ما نرئك الابشر امثلنا و ما نرئك اتبعك الاالذين هم اراذلنا بادى الراى و ما نرى لكم علينا من فضل بل نظنكم كذبين» (هود، 27)

4- استفاده از مسائل اقتصادى يا فشار از طريق تحريم و يا ايجاد اخلال مثل احتكار:

«و الى مدين اخاهم شعيبا قال يقوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره و لاتنقصوا المكيال و الميزان انى ارئكم بخير و انى اخاف عليكم عذاب يوم محيط» (هود، 84)

5- ايجاد دشمنى و نفاق و تفرقه:

«انما يريد الشيطن ان يوقع بينكم العداوه و البغضاء فى الخمر والميسر و يصدكم عن ذكرالله و عن الصلوه فهل انتم منتهون (مائده، 91)

6- دنبال ملت عقب مانده و گرفتار فساد هستند:

«الشيطان يعدكم الفقر و يامركم بالفحشاء و الله يعدكم مغفره منه و فضلا والله واسع عليم» (بقره، 267)

7- تزريق مداوم وسوسه:

«فوسوس لهما الشيطن ليبدى لهما ماورى عنهما من سوء تهما و قال ما نهئكما ربكما عن هذه الشجره الا ان تكونا ملكين او تكونا من الخلدين» (اعراف، 20)

8- پاكان و نخبگان را هدف قرار مى دهد:

«ان الذين اتقوا اذا مسهم طئف من الشيطن تذكروا فاذا هم مبصرون» (اعراف، 201)

9- تزيين و زيبا جلوه دادن:

«و اذ زين لهم الشيطن اعملهم و قال لاغالب لكم اليوم من الناس و انى جارلكم فلما ترا ءت الفئتان نكص على عقبيه و قال انى برى منكم انى ارى مالاترون انى اخاف الله والله شديد العقاب» (الانفال، 48)

10- ايجاد فتنه:

«ليجعل مايلقى الشيطن فتنه للذين فى قلوبهم مرض و القاسيه قلوبهم و ان الظلمين لفى شقاق بعيد» (حج، 53)

11- اقدام گام به گام:

«يا ايها الذين ءامنوا لاتتبعوا خطوات الشيطن و من يتبع خطوات الشيطن فانه يامر بالفحشاء والمنكر و لو لافضل الله عليكم و رحمته مازكى منكم من احد ابدا و لكن الله يزكى من يشاء والله سميع عليم» (نور، 21)

12- جامعه اى توحيدى و خدامحور نباشد:

«استحوذ عليهم الشيطن فانسهم ذكرالله اولئك حزب الشيطن الا ان حزب الشطين هم الخاسرون» (مجادله، 19)

13- نابود نمودن هويت ملت ها و جوامع:

«كمثل الشيطان اذقال للانسان اكفر فلما كفر قال انى برى‏ء منك انى اخاف الله رب العالمين (الحشر 16)

14- استفاده از ضعف هاى جامعه و اشخاص:

«و لقد صدق عليهم ابليس ظنه فاتبعوه الافريقا من المومنين» (سباء، 20)

15- دشمنان براى تحقير و تمسخر پيامبران، خود از ابزار شعر نيز بهره مى بردند و اين اشعار را به گونه اى مى سرودندكه مخاطبان از انتساب خود به پيامبران و عنوان پيرو بودن شرم كنند (صافات آيه 36، طور آيه 30، انبياء آيه 5 و حاقه آيه 41)

16- افسانه سرايى از ديگر روش هايى بود كه دشمنان براى مقابله با پيامبران در جنگ نرم از آن استفاده بسيار مى كردند كه آياتى چون آيه 25 سوره انعام و 31 سوره انفال و آيه 24 سوره نحل و 83 سوره مأمنون و 5 سوره فرقان و آياتى ديگر بر آن دلالت مى كند.

در رابطه با جنگ نرم در تاريخ اسلام هم بايد به عرض برسانيم كه اگر نگاهى به تاريخچه تبليغات و جنگ نرم دشمنان عليه اسلام داشته باشيم، مى بينيم كه تاريخ اسلام و تشيع پر است از اين‏گونه برنامه‏ها و هجمه‏هاى تبليغاتى. اين فعاليت‏ها از زمان صدر اسلام و پس از پيامبر (ص) وجود داشته است حكومت معاويه، بنى اميه و عباسيان هم، به نوعى، جنگ‏هاى نرمى را عليه ائمه معصومين (ع) و مكتب تشيع داشته‏اند. مسائلى مثل جعل حديث، منع از كتابت حديث و حسبنا كتاب الله، از مواردى است كه مى‏توان از آن‏ها به عنوان مصاديق جنگ نرم ياد كرد. در مقابل ائمه معصومين و مومنين نيز با انجام بعضى امور مانند ادعيه و توسلات معنى دار و نيز جذب افراد مومنى كه در حكومت وقت نفوذ داشتند و نيز برپايى جلسات محرمانه براى تربيت افراد مطمئن و مومن و.. به جنگ نرم با حكومت غاصب و ظالم وقت خود مى پرداختند.

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.