وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

آيا براى ارتباط با خدا به واسطه نياز داريم؟

0

آيا براى ارتباط با خدا به واسطه نياز داريم؟

نخست بايد دانست بهره مندى از وساطت امامان و پيامبر (ص) به دستور خداوند و با اجازه او انجام مى گيرد و اين نشانه نظام مندى جهان در امور معنوى و مادى است يعنى همان طور كه خداوند مى تواند به طور مستقيم گياهى را رشد دهد اما نظام جهان را به گونه اى قرار داده است كه گياهان از طريق باران و آبيارى باغبان سيراب شوند و از طريق ريشه و آوندها مواد معدنى به بخش هاى مختلف درخت و گياه برسد. در امور معنوى نيز خداوند مى تواند به طور مستقيم انسان ها را دانا كند و رشد معنوى دهد اما براى آنان كتاب آسمانى و راهنمايانى قرار داده تا به رشد علمى و معنوى برسند وحتى براى برآورده شدن خواسته ها و دعاهاى خود، يكى از راه ها بهره گيرى از پيامبر و امامان (ع) مى باشد كه از آنان به عنوان واسطه هاى فيض ياد مى شود و اين نشانه نظام مندى كارهاى خدا در جهان است. دوم آن كه چنين مقام و جايگاهى براى پيامبر و امامان موجب مى شود كه مردم رو به سوى آنان آورند و محبت به آنان پيدا كنند و همين زمينه هدايت بيشتر مردم مى شود. سوم آن كه ارتباط مردم با كسى كه از يك سوى خليفه خداست و از سوى ديگر از نوع بشر و هم نوع با آنان است بسيار محسوس و سازنده خواهد بود. خداوند در قرآن مى فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيله»(1) اى اهل ايمان، پرهيزكارى پيشه كنيد و وسيله اى براى تقرب به خدا انتخاب كنيد.

وسيله در اصل به معناى تقرب بستن و يا چيزى كه باعث تقرب جستن و نزديك شدن به ديگرى مى شود مى باشد. بنابراين وسيله معناى بسيار وسيعى دارد و هر كار و هر چيزى را كه باعث نزديك شدن به پيشگاه خداوند مى شود را شامل مى گردد كه مهمترين آنها ايمان به خدا و پيامبر- صلى الله عليه و آله- و جهاد و عبادات مانند نماز و روزه و زكات و حج و همچنين صله رحم و انفاق در راه خدا و همچنين هر كار نيك و خير مى باشد و نيز شفاعت پيامبران و امامان و بندگان صالح خداوند كه طبق صريح قرآن باعث تقرب به پروردگار مى گردد. در مفهوم وسيله داخل است و نيز پيروى از پيامبر و امام و گام نهادن در جاى گام آنها زيرا همه اينها موجب نزديكى به ساحت قدس پروردگار مى باشد و حتى سوگند دادن خدا به مقام پيامبران و امامان و صالحان كه نشانه علاقه به آنها و اهميت دادن به مقام و مكتب آنان است جزو اين مفهوم وسيع است.(2) بنابراين توسل جستن به اولياى بزرگ الهى- عليهم السلام- از امورى است كه خداوند در اين آيه شريفه ما را به آن امر كرده و سفارش نموده و مورد خواست و رضايت خداوند است. منظور از توسل اين نيست كه كسى حاجت را از پيامبر يا امام بخواهد بلكه منظور اين است كه به مقام او در پيشگاه خداوند متوسل شود و اين در حقيقت توجه به خداست چون احترام پيامبر و امامان- عليهم السلام- نيز به خاطر اين است كه آنها فرستاده و نماينده و حجت خداوند بر روى زمين مى باشند و در راه او گام بر داشته اند. هدف از توسل اين است كه خود را در خط پيامبر يا امام قرار دهيم و با برنامه هاى آنها هماهنگ شويم و خدا را به مقام آنها بخوانيم تا خداوند اجازه شفاعت در مورد آنها بدهد.

اگر عقيده ما اين باشد كه هيچ كس جز خداوند، ذات خالق و رازق و مالك سود و زيان نمى باشد و اگر از ديگرى چيزى مى خواهد با توجه به اين نكته است كه او آنچه دارد از ناحيه خداست، و بر اين باور باشد كه پيامبر و امام از خود چيزى ندارند و هر چه دارند و مى خواهند از خداست و از او مى خواهند و با اين عقيده و نيت به آنها توسل جويد و يا از آنها شفاعتى بخواهد، اين عين توحيد و اخلاص است و در اين نگاه و نحوه نگرش خداوند و امامان در دو نقطه مقابل يكديگر قرار ندارند تا توسل و درخواست از امام، غير از درخواست از خداوند و نقطه مقابل آن و در تضاد و تنافى و مغايرت با آن باشد، بلكه در خواست از آنها عين درخواست از خداوند است.

پس بايد توجه داشت كه در توسل هرگز منظور اين نيست كه چيزى را از شخص پيامبر يا امام مستقلا تقاضا كنيم، بلكه منظور اين است كه با اعمال صالح يا پيروى از پيامبر و امام، يا شفاعت آنها و يا سوگند دادن خداوند به مقام و مكتب آنها كه خود يك نوع احترام و اهتمام به موقعيت آنها و يك نوع عبادت است از خداوند چيزى را بخواهيد اين معنا نه بوى شرك مى دهد و نه بر خلاف آيات ديگر قرآن است. نكته مهم اين است كه در توسل و شفاعت به اولياى خدا، بايد تحقيق كرد كه توسل و شفاعت به كسى و از كسى باشد كه خداوند او را وسيله قرار داده است. به طور كلى توسل به وسايل و اسباب با توجه به اينكه خداست كه سبب را آفريده و خداست كه سبب را سبب قرار داده است و خداست كه از ما خواست از اين وسايل و اسباب استفاده كنيم به هيچ وجه شرك نمى باشد، بلكه عين توحيد است و در اين جهت هيچ فرقى ميان اسباب مادى و اسباب روحى، ميان اسباب ظاهرى و اسباب معنوى، ميان اسباب دنيوى و اسباب اخروى نيست. منتهاى امر اسباب مادى را از روى تجربه و آزمايش علمى مى توان شناخت و فهميد كه چه چيز سبب است و اسباب معنوى مثل دعا و كارهاى نيك و معروف و پيامبران و امامان- عليهم السلام- را از طريق دين. يعنى از طريق وحى و كتاب و سنت بايد كشف كرد. فعل و كار خدا داراى نظام است. اگر كسى بخواهد به نظام آفرينش اعتنا نداشته باشد گمراه است. به همين جهت است كه خداى متعال گناهكاران را ارشاد نموده كه به در خانه پيامبر- صلى الله عليه و آله- بروند و علاوه خود از خداوند درخواست مغفرت و بخشش مى كنند، از آن بزرگوار بخواهند كه براى ايشان طلب مغفرت كند.

قرآن كريم مى فرمايد: و اگر ايشان هنگامى كه (با ارتكاب گناه) به خود ستم كردند، نزد تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر هم براى ايشان طلب مغفرت مى كرد، خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند.(3)

(1) (مائده، 31)
000 (2) (رجوع كنيد به تفسير نمونه، ج 4، ذيل آيه 31 مائده)
000 (3) (ر. ك: عدل الهى، تأليف استاد شهيد مرتضى مطهرى، بحث شفاعت و نيز داستانهاى شگفت، تأليف شهيد آيت الله دستغيب) /پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.