وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

آسیب های دوستی قبل از ازدواج

عشق اصيل و حقيقي و به قول قرآن «مودت» و «رحمت» لازمه آغاز و استمرار زندگي خانوادگي و مايه نشاط جسمي و عاطفي و روحي است. اگر زن و مرد، پروانه هاي شمع عشق باشند، زيباترين زندگي را به تصوير مي كشند اما…

3

آسیب های دوستی قبل از ازدواج

در اين مقاله مي خواهيم به بحث دوستي هاي قبل از ازدواج و مضرات آن بپردازيم. در اين شماره به تعريف و اهميت موضوع و پيامدهاي منفي دوستي هاي قبل از ازدواج مي پردازيم، در شماره بعد به پيامدهاي اجتماعي آن خواهيم پرداخت. اميد است مفيد واقع بشه! فقط نظر يادتون نره.
عشق اصيل و حقيقي و به قول قرآن «مودت» و «رحمت» لازمه آغاز و استمرار زندگي خانوادگي و مايه نشاط جسمي و عاطفي و روحي است. اگر زن و مرد، پروانه هاي شمع عشق باشند، زيباترين زندگي را به تصوير مي كشند اما برخي عشق در زندگي را با دوستي ها خياباني … اشتباه گرفته اند، عشق مافوق نيازهاي جسمي و مادي است زيرا نياز مادي و شهواني، چيزي جز يك نياز موقت بدني نيست كه به مجرد تخيله انرژي فشرده جنسي به پايان مي رسد. اما شور عشق هميشه باقي است.[1]

به اعتراف دانشمندان اروپايي در جوامع آزاد كه جاذبه هاي ظاهري و شوق جنسي حاكم است، عشق اولين قرباني است. دراين صورت، عشق هاي برخاسته از نهاد و درون به افسانه تبديل شده جز مدعيان دروغين كسي يافت نمي شود زيرا پسري كه هر روز با دختري مي گردد و هر دم كه نگاه مي كند عده اي را در حال جلوه گري مي بيند ديگر تنوع طلبي در او حاكم نشده و از عشق به دور است. جواني كهدنبال چشم چراني است و در كوي و خيابان و بيابان … دل به عشق بازي اين و آن سپرده است، آيا چيزي جز شهوت و هوس مي داند؟[2]

 

استاد مطهري مي گويد:

«در مورد غريز جنسي و برخي غرايز ديگر، برداشتن قيود در عشق به مفهوم واقعي را مي ميراند و طبيعت را هرزه و بي بند و بار مي كند، در اين مورد هر چه عرضه بيش تر گردد هوس و ميل به تنوع افزايش مي يابد».[3]
«موريس مترلينگ» مي گويد: «عشق در تمامي موجودات وجود دارد، ولي درك آن ابع شرايطي است كه تا آن شرايط جور نشود امكان آن وجود ندارد … بعضي آن را منحرف مي كنند و ندانسه به صورت تمتع از لزت، مصرف مي نمايند و هيچ از حقيقت آن برخودار نمي شوند».[4]

آري! هر كه خود را رايگان و ارزان به اين و آن بفروشد، معلوم مي شود از بازار قيمت انسان بي خبر است. هر كسي هم كه زود عاشق شود و مرتب معشوق عوض كند، معلوم است كه عشق را به بازي گرفته يا خودش بازيچه هوس شده است. بازي گري و بازيچه بودن، هر دو ايه شرمساري است. بايد درباره مرز ميان عشق و هوس بيش تر انديشيد.[5]

عشقي كه نه عشق جاوداني است
بازيچه شهوت جواني است
عشق آينه بلند نور است
شهوت ز حساب عشق دور است

«كارن هرناي» مي گويد: «فرق بين عشق و نياز به جلب محبت آن است كه درعشق احساس دوستي و محبت بر همه چيز مقدم است. در حالي كه در نياز عصبي به جلب محبت، همواره نياز به رفع تشويش دروني مقدماست. بسياري از اين نوع روابط بين انسان ها گرچه اساسش سودجويانه است. مع ذالك ماسك عشق و دل بستگي به چهره مي زنند … به همين جهت يكي از مشخصات عشق حقيقي، پايدار بودن احساس محبت مي باشد».[6]بنابراين عشق جنسي و دوستي هاي خياباني كه با تشرح غدد جنسي آغاز و با ارضاي زودگذر جسماني پايان مي يابد، نابودكننده عشق حقيقي و واقعي است. و عشق اصلي را به افسانه تبديل مي كند.

 

جواني كه با نامه و يا sms هاي «فدايت شوم» و «برايت مي ميرم» و «اگر تو نباشي من هيچم» و «دوستت دارم» خود را مي بازد و همچون پر اهي به اين سو و آن در حركت است، هميشه در حال هيجانات روحي و التهاب جنسي به سر مي برد خصوصا براي جواناني كه زمينه ارضاء غرائض جنسي فراهم نيست، اين گونه افراد به شدت دچار كم خوابي، بي اشتهايي و عصبانيت هستند و به دنبال آن به شدت دچار بيماري هاي جسماني مي شوند.
روانشناسان بر اين عقيده اند كه امراضي از قبيل زخم معده، كمبود ويتامين ها، رماتيسم، و بيماري هاي رواني و اعصاب و … از هيجان و التهاب سرچشمه مي گيرد،[7]

«ويل كارنگي» به نقل از دكتري مي گويد: «آنچه مي خوريد، باعث زخم معده نمي شود، بلكه آن چه كه شما را مي خورد (هيجان) موجب پيدايش اين زخم مي شود».[8]

استاد مطهري مي گويد: «(اين نوع روابط) هيجان ها و التهاب هاي جنسي را فزوني مي بخشد … با توجه به اين كه روح بشر فوق العاده تحريك پذير است. اشتباه است كه گمان كنيم تحريك پذيي روح بشر محدود به حد خاصي است و از آن پس آرام مي گيرد. هيچ فردي از تصاحب زيبارويان و هيچ زني از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هيچ دلي از هوس (و رفاقت هاي هوس آلود» سير نمي شود. تقاضاي نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدني است و هميشه مقرون به نوعي احساس محروميت و دست نيافتن به آرزوها و به نوبه خود منجر به اختلالات روحي و بيماري هاي رواني مي گردد كه امروزه در دنياي غرب بسيار به چشم مي خورد.»[9]

 

هرگونه ارتباط و دوستي دختر و پسر تا زمانيكه نامحرم هستند از ديدگاه شرع ممنوع است. از مراجع عظام پرسيده شده است كه «نامه نگاري با نامحرم و طرح مسائل عشقي يا شهواني در نامه و … چه حكمي دارد؟
فرموده اند: جايز نيست و از هر كاري كه موجب مفسده است اجتناب شود.[10]

 

اين گونه روابط خلاف تقواس و ايمان و معنويت را نابود مي كند. علي(ع) فرمود: «لا يجتمع الشهوة و الحكمة؛ شهوت و حكمت در يك قلب جمع نمي شود.»[11] و در جايي ديگر فرمود: «لاتفسد التقوي الا غلبة الشهوات؛ هيچ چيز به اندازه چيرگي شهوت، تقوا ا از بين نمي برد».[12] و در جاي ديگر تصريح كرد كه «قرين الشهوة مريض النفس معلول العقل؛ كسي كه با شهوت همراه شود جان و عقلش بيمار مي شود».[13]

 

استاد مطهري مي نويسد: «جواني كه از ديدن رويي زيبا و مويي مجعد به خود مي لرزد و از لمس دستي ظريف به خود مي پيچد، بايد بداند جز جريان مادي حواني در كار نيست. اين گونه عشق ها به سرعت مي آيد و به سرعت مي رود، قابل اعتماد و توصيه نيست، خطرناك و فضيلت كُش است تنها با كمك عفاف و تقوا و تسليم نشدن در برابر آن است كه آدمي سود مي برد … ».[14]

پيامدهاي منفي دوستي هاي قبل از ازدواج

 

1. ترس از افشاي ارتباط هاي گذشته

جواني كه انتظار دارد كه زندگي او سرشار ازعشقو محبت و آرامش باشد اگر در گذشته دوستي هايي داشته، هميشه نگران است كه مبادا روابط گذشته او آثار بدي در زندگي اش گذارد و هر آن احتمالافشاي آن سبب بروز مشكلاتي گردد، به ويژه در بافت اجتماعي جامعه اسلامي ما.

2. بدگماني نسبت به همديگر

پسري كه قبل از ازدواج با افراد زياديارتباط داشته است به هنگام ازدواج به هر دختري نظر مي كند، مي پندارداو نيز با پسرهاي متعددي ارتباط داشته پاك و عفيف نيست.
حال اگر جواني با تجربه هاي قبل از ازدواج بخواهد كانون عشقي بر پا كند، خانواده اي تشكيل دهد، اولين مشكل او بدگماني به همسر اوست كه نكند او هم به سان ديگر دختران از دوستان پسري برخوردار باشد. و طبعا اضطراب و ناآرامي بر زندگي او حاكم خواهد شد.
«ويل دورانت» در اين زمينه مي گويد: «مرد، نگران و مضطرب است كه مباداكسي پيش از او زنش را تصرف كرده باشد، ولي اين نگراني و اضطراب در زن كمتر است».[15]

 

3. تنوع طلبي

مرد با زنيكه قبل از ازدواج با افراد متعددي ارتباط دوستي دانسته خواه ناخواه تنوع طلب مي شود و اين امر بعد از تشكيل خانواده و زندگي مشترك همچنان ادامه مي يابد، و اين امر عامل كم شدن محبت به كانون گرم خانواده مي شود.
«ويل دورانت» مي نويسد: «فساد پس از ازدواج، بيش تر محصول عادات پيش از ازدواج است … (كه) در زير عوامل سطحي طلاق، نفرت از بچه داري و ميل به تنوع طلبي نهان است. ميل به تنوع گرچه از همان آغاز در بشر بوده است ولي امروزه به سبب اصالت فرد در زندگي و تعدد محركات جنسي در شهرها و تجاري شدن لذت جنسي، ده برار گشته است». [16]

 

4. دشمني و نفرت

فلسفه منع كاميابي جنسي از غير همسر مشروع و منع ارتباط با نامحرمان از نظر خانوادگي اين است كه همسر قانوني شخص از لحاظ رواني عامل خوش بخت كردن او به شمار برود، در حالي كه در سيستم آزاد كاميابي و ارتباط دوستانه، همسر قانوني از لحاظ رواني، يك رميت و فراهم و زندانبان و نگهبان به شمار مي رود و در نتيجه كانون خانوادگي بر اساس و دشمني و نفرت پايه گذاري مي شود.[17]

 

5. جرّ و بحث دائمي
بدگماني از يك طرف و تنوع طلبي از طرف ديگر باعث مي شود هميشه جر و بحثي بين زوجين در گيرد و هر چند وقت يكبار به اين مسأله اشاره شود كه بلي اگر تو سالم بودي با من دوست نمي شدي.
جمعي از جوانان در مصاحبه درباره روابط دختر و پسر عليرغم اصرار بر رفع محدوديت هاي موجود در جامعه و خانواده در لا به لاي سخن خود به برخي از مفاسد اشاره نموده اند.
پسري مي گويد: «به نر من اگر پس ازايجاد ارتباط، ازدواجي صورت گيرد مشكل آفرين مي شود، چون پسرهايي كه (با دختري) دوست مي شوند، تا مشكلي در زندگي مشترك پيش مي آيد مي گويند: آره تو همان كسي بودي كه با من دوست شدي … ».[18]

پيامدهاي اجتماعي دوستي هاي قبل از ازدواج

همان طور كه در شماره قبل گذشت به تعريف و اهميت موضوع و پيامدهاي منفي دوستي هاي قبل از ازدواج پرداختيم، در آخرين شماره آن، به پيامدهاي اجتماعي آن (از جمله: رواج خودكشي، فلج كردن اجتماع و كاهش ميل به ازدواج … ) خواهيم پرداخت. منتظر نظرات خوبتان هستيم.
دوستي هاي قبل از ازدواج ضررها و زيان هاي فراوان اجتماعي نيز دارد كه به نمونه هايي اشاره مي شود:

1. رواج خودكشي

در خارج از كشور، اين دوستي يا منجر به تجاوز به عنف مي شود كه پايان راه آن خودكشي است وي ا محروميت جنسي است در پسران كه آخر خط آن نيز همان امري است كه در دختران رخ داده است. به اين جهت آمار خودكشي غوغا مي كند. «طبق آمار آكادمي متخصصين بيماري هاي كودكان در آمريكا آمار خودكشي جوانان آمريكايي در سنين 15 الي 19، 44٪ نسبت به سال 1970 افزايش يافته، طبق اين گزارش حدود شش هزار جوان يعني به طور متوسط روزانه 15 نفر در سال 1984 دست به خودكشي زده اند». (مجله خانوده، شماره 50، تير 1364) «و در سال 2000 به 29 هزار، 350 مورد افزايش يافته است». (آمارها پرده بر مي دارد، اصغر جدائي، سازمان تبليغات اسلامي، قم: ص 249) و تازه آمريكا مقام چهارم، در خودكشي بعد از سوئيس و اطريش و كانادا را دارد. (مجله خانواده، شماره 51، مرداد 1364) و در داخل كشور نيز كساني كه گرفتار دام دوستي هاي خياباني شده اند از تحصيلات بازمانده و با مرور زمان اسباب بدنامي و تباهي خويش را فراهم آورده و دچار مشكلات عديده شده اند، و بر اثر ضعف ايمان، چاره خويش را در خودكشي دانسته اند، به نمونه هايي توجه كنيد:
1. دختر خانم هفده ساله اي مي نويسد: «من با تلفن با پسري آشنا شدم … و ايشان پيوسته به من وعده ازدواج مي داد … » اين ازدواج سر نمي گيرد وي در ادامه مي نويسد: «من در زندگي شكست خورده ام و ديگر چاره اي جز خودشكي ندارم، چون ديگر حاضر نيستم بعد از اين كار، مهر هيچ پسري را در دل جاي دهم و هميشه در خود فرو رفته ام و از همه كس متنفرم، به هيچ يك از آن ها اطمينان ندارم؛ همه آنها بي معنا هستند … تحت تأثير دوستان ناباب با آن آقا آشنا شدم و عاقبت هم، چنان غرورم را شكست خورده يافتم كه امروزه چاره اي جز خودكشي براي خود نمي يابم». (تحليلي تربيتي بر روابط دختر و پسر، علي اصغر احمد، تهران: سازمان انجمن اولياء و مربيان، 1378، ص 123)

2. دختر پانزده ساله اي در نامه خود مي نويسد: «من دختري هستم كه به علت كمبود محبت در خانواده سال گذشته ناچار دست به خودكشي زدم (اما با كمك مادر و پزشكان) از مرگ نجات پيدا كردم … من در گذشته مرتكب اشتباه شده با پسري دوست شدم كه در همسايگي ما زندگي مي كردند … مادرم از زماني كه به مسأله پي برده است در هر كاري سرزنشم مي كنم». (همان)
از اين نمونه ها در مجلات و كتاب ها فراوان داريم كه نشان دهنده اين است كه عشق هاي خياباني جامعه خصوصا جوانان را با خطر خودكشي رو به رو مي كند.

 

2. فلج كردن اجتماع
اگر در جامعه دوستي هاي خياباني و به قول امروزي ها «عشق» رواج پيدا كرد، به جاي آن كه مردان، خصوصا جوانان در محل درس و شغل به كارهاي مربوطه بپردازند، متوجه جذب يكديگر مي شوند وقت بسيار تلف شده و فرصت جواني و نشاط و شادابي روحي آنان به هدر مي رود.
استاد مطهري(ره) در اين زمينه مي گويد: «بي حجابي و ترويج روابط آزاد جنسي موجب فلج كردن نيروي اجتماع است .. آيا اگر پسر و دختري در محيط جداگانه اي تحصيل كنند … بهتر درس مي خوانند و فكر مي كنند و به سخن استاد گوش مي كنند يا وقت يكه كنار هر پسري يك دختر آرايش كرده … باشد». (مسأله حجاب، ص 92)

جهان امروز، با نام آزادي زن و به عبارت صريح تر «آزادي روابط جنسي» روح جوانان را سخت فاسد كرده است و به جاي اين كه آزادي به شكفتن استعدادها كمك كند، به گونه اي متفاوت با قديم، نيروها و استعدادهاي انساني را هدر داده است و مي دهد (جوانان و روابط، همان، ص 40) و در نيتجه جامعه را فلج مي كند.

 

3. كاهش ميل به ازدواج
جواناني كه قبل ازدواج، روابط نامشروع، و دوستي هاي خياباني را تجربه كرده و طهارت روح و صفاي باطن خود را لكه دار ساخته اند انگيزه چنداني براي ازدواج ندارند و انتخاب همسر برايشان مشكل است.
مطبوعات آلمان گزارش مي دهند كه يك سوم جامعه تنها زندگي مي كنند و در شهرهاي بزرگ آلمان ميزان طلاق به 50٪ رسيده است. روزنامه «زود دويچه سايتونگ» مي نويسد: «تعداد مردان مجرد بين 25 تا 45 سال كه در سال هاي 1972، 16 درصد بود در سال 1990، به 23٪ رسيده است و رد مقابل ازدواج هاي غير رسمي بيداد مي كند و در طي سال هاي 1972 تا 1990 از 137000 به 962000 رسيده است … .(روزنامه جمهوري اسلامي، 14/1/72، شماره 4005)
ويل دورانت مي گويد: «روز به روز فرار مردان از ازدوج بيش تر مي شود. هزاران زن آماده اند که اميال جنسي او را برآورند اگر داشتن فرزند رنج بار است، اگر به جاي خانه در آپارتمان مي توان زندگي کرد، ازدواج به جز ارضاي ميل جنسي (که آن هم آسان و فراوان يافت مي شود) چه نفع ديگري دارد؟! … وقتي جوان مجرد مشکلات افراد را مي بيند … سعادت خود را در تنهايي مي بيند».(ويل دورانت، لذات فلسفه، صص 93-94) اما در داخل کشور يکي از مشکلات فرار ازدواج همين دوستي هاي قبل از ازدواج است، چون غالب جوانان با دختراني که دوست بوده اند تن به ازدواج نمي دهند و نسبت به غير آنان ظنين و بدگمان هستند.

پسري مي گويد: «من هيچ وقت امکان ندارد با دختري که دوست هستم ازدواج کنم، شما اگر معناي ازدواج را بدانيد، آن وقت حساسيت مردهاي ايراني را مي فهميد … اگر دختري با چند تا پسر دوست بوده باشد، حاضر نيستم با او ازدواج کنم.»
ديگري مي گويد: «من اگر دختري داشته باشم نمي گذارم که با پسري ارتباط داشته باشد، چون اين ارتباط بد جا افتاده و اکثرا براي وقت تلف کردن است نه براي ازدواج». (ايران جوان، شماره 135، ص 36)
استاد مطهري در اين زمينه مي گويد: «علت اين که جوانان امروز از ازدواج گريزانند و هر وقت به آنها پيشنهاد مي شود، جواب مي دهند که حالا زود است، هنوز بچه ايم، و يا به عناوين ديگر از زير بار آن شانه خالي مي کنند همين [آزادي و ارتباط هاي قبل از ازدواج] است و حال آن که در قديم يکي از شيرين ترين آرزوهاي جوانان ازدواج بود … «و شب زفاف را کم تر از تخت پادشاهي» نمي دانستند … .

«سيستم روابط آزاد اولا موجب مي شود که پسران تا جايي که ممکن است از ازدواج و تشکيل خانواده سر باز زنند و فقط هنگامي که نيروهاي جواني و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستي مي نهد اقدام به ازدواج مي کنند … ثانيا پيوند ازدواج هاي موجود را سست مي کند … ». (مجموعه آثار، مرتضي مطهري، ج 19، (جلد اول از بخش فقه و حقوق) قم، انتشارات صدرا، ص 438)
مجموعه آن چه در اين بخش گفته شد بخوبي اثبات مي کند که يکي از آثار شوم روابط و دوستي هاي قبل از ازدواج کاهش ميل به ازدواج و تن ندادن به آن است.

طلاق نيز يکي از پيامدهاي مهم دوستي هاي قبل از ازدواج مطرح است. به نمونه هاي از آمار طلاق در اروپا و داخل کشور توجه کنيد:
مردم آمريکا با نرخ طلاق 47٪ خود سکوي اول [اروپا] را در اين عرصه به خود اختصاص داده اند. بلژيک، کانادا، دانمارک و انگلستان در رتبه هاي بعدي پس از اين کشور قرار دارند. (آمارها پرده بر مي دارند، اصغر جدائي، قم: سازمان تبليغات اسلامي، صص 188-189) و در دنيا متلاشي شده شرق هم وضع بدتر از اين است در سال 1988 ميلادي اعلام شد که سالانه از هر دو مورد ازدواج يکي به طلاق منجر مي شود. (مجله زن روز، شماره 1182؛ فساد سلاح تهاجم فرهنگي، ص 100)
طبق اعلام آمار رسمي: ايران رتبه پنجم آمار طلاق در جهان را به خود اختصاص داده است. حدود 30 تا 35 درصد ازدواج ها در طول سال به طلاق مي انجامد. و تحقيقات نشان داده که 95٪ ازدواج هاي اينترنتي و خياباني ناموفق هستند.(آمارها پرده بر مي دارند، ص 112)

اگر آمارها کنار هم قرار گيرند بخوبي نشان مي دهد که بيشترين طلاق ها مربوط به ازدواج هاي عشقي و دوستي هاي خياباني است.
نکته در خور دقت اين است که طلاق در يک خانواده تنها فرزندان همان خانواده را دربدر نمي کند بلکه باعث به وجود آمدن طلاق هاي ديگر در نسل هاي بعدي نيز مي شود و کم کم به کل جامعه سرايت مي کند. محققان دانشگاه «براوان» آمريکا در تحقيقات مفصلي که انجام داده اند به اين نتيجه رسيده اند که آمار طلاق در ميان کساني که پدر و مادرشان از هم جدا شده اند دو برابر ديگران است پس طلاق پدر و مادر عاملي براي طلاق در زندگي آينده فرزندان است.(روزنامه جمهوري، 3/5/72، شماره 4116، فساد سلاح تهاجم فرهنگي، ص 101)

 

پي نوشت ها:

[1] . ر.ك: جوانان و روابط، ابوالقاسم مقيمي حاجي، مركز مطالعات حوزه علميه، 1380، ص 20.

[2] . نگاه كنيد. به همان، ص 21، با تغيير و تلخيص.

[3] . مسأله حجاب، مرتضي مطهري، قم: صدرا، ص 113.

[4] . مورس مترلينگ، عقل و سرنوشت، ترجمه موسوي فرهنگ، ج 3، ص 146، تهران: مطبوعاتي فرخي.

[5] . نگاه تا نگاه، جواد محدثي، تهران: نشر نهال، 1376، ص 7.

[6] . عصباني هاي عصر ما، كارن هورناي، ترجمه ابراهيم خواجه نوري، تبريز: كتاب فروشي اميد، ص 138.

[7] . ساز و آواز، سيدمرتضي علم الهي، پيام اسلام، قم: ص 62.

[8] . آئين زندگي،‌ويل كارنگي، ص 47، به نقل از ساز و آواز، همان، ص 62.

[9] . مسأله حجاب، مرتضي مطهري، قم: صدرا، همان، صص 84-87.

[10] . جوانان و روابط، همان، ص 156؛ احكام روابط زن و مرد، سيد مسعود معصومي، قم: انتشارات دفتر تبليغات، 22، 1380، صص 139-145.

[11] . ميزان الحكمه، محمدي ري شهري، قم: دفتر تبليغات، ج 10، ص 386.

[12] . همان، ج 10، ص 386.

[13] . همان، ص 378 و ر.ك: مستدرك الوسائل، نوري، آل البيت، ج 11، صص 344-346.

[14] . جاذبه و دافعه علي(ع)، قم: صدرا، 1380.

[15] . لذت فلسفه، ص 136، به نقل از جوانان و روابط، ص 45.

[16] . لذات فلسفه، ويل دورانت، ترجمه عباس زرياب، تهران: نشر دانشجويي، 1373، ص 46

[17] . با نگاهي به مسأله حجاب، همان، صص 89-90.

[18] . ايران جوان، شماره 135، ص 36.

پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.

3 نظرات
  1. امیرحسین می گوید

    به نظر شما بهتر نبود جای ازدواج عشقی از کلمه دیگری استفاده می کردید به نظرم عشق معنای مبتذلی پیدا کرده. در مفاتيح مناجات معشوقین وجود دارد به نظرم بهتر است بگويم ازدواج شهوت گرايانه نظر شما چیست

    1. حجت الاسلام مهدی طاها می گوید

      سلام علیکم
      در مفاتیح مناجاتی به نام مناجات معشوقین نداریم، مناجات محبین هست.
      عنوان ناظر به شهرت عرفی آن هست که در بین عموم مردم رایج هست. مردم همین نوع ازدواج ها را به نام عشق می دانند و نوعا هم همان شهوت هست که توضیح داده ایم. عشق واقعی یا بهتر بگوییم عشق واقعی یا همان حب فقط در باره خدا و زندگی که در سیر خدا هست می باشد.
      وفقکم الله لکل خیر

  2. Reza می گوید

    بسیار عالی و بی نقص … ❤🙏