وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

آداب سخن گفتن و خندیدن در روایات

0

آداب سخن گفتن و خندیدن در روایات

فهرست این نوشتار:

آداب سخن گفتن

1. در حديثى معتبر مى‌خوانيم كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود: «هر كس در ميان سخن برادر مسلمان خود سخن بگويد، گويى خراشى بر صورت او واردكرده است».[1] 
2. در حديثى صحيح از امام صادق عليه السلام ودر حديث ديگرى از امام کاظم عليه السلام آمده است: «هرگاه سه تن در مجلسى باشند و دو تن از آنان با يكديگر درِگوشى سخن گويند، موجب اندوه واذيّت نفر سوم است».[2] 

رازدارى مجالس

1. در چندين حديث آمده است: مجالس (خصوصى) امانت است.[3] يعنى آنچه در آن اتّفاق افتاده نبايد در جاى ديگر بيان شود، مگر اينكه علم به رضايت صاحبان آن داشته باشد.
2. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود: «هيچ‌كس حق ندارد سخنى را كه دوستش پنهان داشته نقل كند، مگر اطّلاعات وعلمى كه اظهار آن لازم باشد، يا ذكر نيكى‌هاى آن شخص باشد».[4] 
3. در حديثى ديگر فرمود: «مجالس امانت است، مگر مجالسى كه در آن خون حرامى ريخته شود، يا به ناموس كسى تجاوز كنند، يا مالى را به ناحق ببرند».[5] 

مزاح وشوخى كردن
اهمّيّت شوخى كردن

1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هيچ مؤمنى نيست، مگر اينكه در وجود او مزاح وشوخ‌طبعى هست».[6] 
2. در حديث است كه آن حضرت از كسى پرسيد: «مزاح وشوخى شما با يكديگر در چه حدّى است؟» عرض كرد: اندك است. حضرت فرمود: «با يكديگر مزاح كنيد كه نشانه خوش‌اخلاقى است وموجب خوشحالى برادر مؤمن مى‌شود وبسيار اتّفاق مى‌افتاد كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله با شخصى مزاح مى‌كرد تا او را شاد گرداند».[7] 
3. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «كسى كه در ميان مردم مزاح كند، خداوند او را دوست مى‌دارد؛ البتّه تا زمانى كه سخن خلاف نگويد».[8] 

شوخى‌هاى ناروا

1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «زياد شوخى نكنيد كه آبروى انسان را مى‌بَرد».[9] 
2. در حديثى ديگر فرمود: «با كسى كه دوستش دارى مزاح ومجادله نكن».[10] 
3. از حضرت على عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «مزاح نكنيد كه دشنام كوچك وموجب بروز كينه‌هاست».[11] 
4.از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «مزاح كردن آبروى انسان را مى‌برد واز مهابت مردان مى‌كاهد».[12] 
5. در حديثى ديگر فرمود: «مجادله نكن كه خوبى‌هايت را مى‌برد وخوش‌طبعى وشوخى نكن كه باعث جرأت (وجسارت) مردم بر تو مى‌شود».[13] 
6. از امام کاظم عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «شوخى نكن كه نور ايمان را مى‌برد وشخصيّت تو را سبك مى‌كند».[14] 
(نكته: با توجّه به رواياتى كه امر به مزاح مى‌كند روشن مى‌شود كه منظور از روايات بالا، افراط در شوخى وشوخى‌هاى همراه با بى‌بندوبارى است).

خنده‌هاى ناروا

1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «خنده مؤمن بايد به صورت تبسّم باشد، نه قهقهه».[15] 
2. در حديثى ديگر فرمود: «خنده زياد دل را مى‌ميراند ودين را از بين مى‌برد همان‌گونه كه آب، نمك را ذوب مى‌كند».[16] 
3. در روايتى ديگر فرمود: «خنده بسيار آبرو را مى‌برد».[17] 
4. از امام کاظم عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «حضرت داوود به حضرت سليمان گفت: فرزندم، مبادا زياد خنده كنى كه بسيار خنديدن، انسان را در روز قيامت حقير مى‌كند».[18] 
5. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «خنديدن بى‌علّت (بدون آنكه جنبه معقولى داشته باشد) از نادانى است».[19] 
6. در حديثى مى‌خوانيم كه امام کاظم عليه السلام فرمود: «حضرت يحيى مى‌گريست ونمى‌خنديد وحضرت عيسى بن مريم مى‌خنديد وگريه مى‌كرد وكار حضرت عيسى بهتر از كار حضرت يحيى بود».[20] 
7. در حديث است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود: «تعجّب مى‌كنم از كسى كه ايمان به جهنّم دارد چگونه مى‌خندد».[21] 
8. در روايتى مى‌خوانيم كه امام صادق عليه السلام فرمود: «چه بسيار كسانى كه خنده آنها در دنيا از روى لهو ولعب است، در روز قيامت گريه بسيار در پى دارند. وچه بسيار كسانى كه گريه فراوان آنها در دنيا بر گناهانشان، باعث خوشحالى وخنده آنان در بهشت مى‌شود».[22] 

قهقهه زدن

1. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «قهقهه زدن به هنگام خنديدن از كارهاى شيطان است».[23] 
2. از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «هر زمان قهقهه زدى، پس از فراغت از آن بگو: اللّهُمَّ لا تَمْقُتْني».[24] 
توضيح: از روايات بالا وديگر احاديث استفاده مى‌شود كه مؤمن نبايد عبوس باشد، بلكه بايد خندان وگشاده‌رو باشد. واندكى مزاح كردن اشكالى ندارد، امّا شوخى فراوان وخنده بسيار كردن مطلوب نيست وكار سفيهان وبى‌خردان است.

[1] . كافى، ج 2، ص 660، باب فى المناجات، ح 3.
[2] . همان، ح 1 و2.
[3] . همان، باب المجالس بالأمانة، ح 1 و2.
[4] . كافى، ج 2، باب المجالس بالأمانة، ح 3 از امام صادق عليه السلام .
[5] . امالى طوسى، ج 1، ص 53.
[6] . كافى، ج 2، ص 663، ح 2.
[7] . كافى، ج 2، ص 663، ح 3؛ مكارم الأخلاق، ص 21.
[8] . كافى، ج 2، ص 663، ح 4.
[9] . همان، ص 664، ح 8.
[10] . كافى، ج 2، ص 664، ح 9.
[11] . همان، ح 12.
[12] . همان، ص 665، ح 16.
[13] . همان، ح 17.
[14] . همان، ح 19.
[15] . همان، ص 664، ح 5.
[16] . همان، ح 6.
[17] . كافى، ج 2، ص 664، ح 10 و11.
[18] . قرب الإسناد، ج 72، ح 211؛ بحارالأنوار، ج 14، ص 35، ح 8.
[19] . كافى، ج 2، ص 664، ح 7.
[20] . همان، ص 665، ح 20.
[21] . الجعفريات، ص 237.
[22] . عيون اخبار الرّضا 7، ج 2، ص 3، ح 6.
[23] . كافى، ج 2، ص 664، ح 11 و12.
[24] . ترجمه: «بار خدايا، بر من خشم نگير». كافى، ج 2، ص 664، ح 13.

منبع: کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی با بازنگری تحت نظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی

 

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.