وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

آداب خوردن و خوابيدن از نظر اسلام را ذكر نماييد؟

0

آداب خوردن و خوابيدن از نظر اسلام را ذكر نماييد؟

براى اين كه انسان در هنگام خواب هم غافل از خداوند نباشد، راه‏هايى توصيه شده است كه برخى از آنها عبارتند از: 1- با وضو خوابيدن، 2- رو به قبله خوابيدن، 3- دعاهايى كه هنگام خواب مستحب است خوانده شوند مثل خواندن سه مرتبه سوره اخلاص يا خواندن آيه‏الكرسى يا خواندن تسبيحات حضرت زهرا، 4- از همه مهم‏تر كنترل اعمال و افكار در طول روز زيرا تخيلات و مشغوليت‏هاى ذهن آدمى در طول روز تأثير مستقيم و فراوان بر روح هنگام خواب دارد، به طورى كه حتى بسيارى از خواب‏ها كه انسانها مى‏بينند ناشى از ذهنيت‏ها و فعاليت‏هاى طول روز آنها است. براى آگاهى بيشتر ر. ك: حاشيه مفاتيح‏الجنان، آداب خواب. هر اندازه انسان در بيدارى خداى گونه‏تر باشد و از چنگ شيطان و دام‏هاى فكرى خيالى وعملى او بگريزد در خواب نيز از دستبرد او دورتر است. قرائت آيه 11 سوره مجادله در اين زمينه توصيه شده است.

همچنين دررابطه با آداب خوردن وآشاميدن توجه شما را به مقاله اى در اين زمينه جلب مى كنيم. اميد است براى شما مفيد باشد:

آداب خوردن و آشاميدن پيامبر (ص)

چون سفره گسترده مى شد خداى را ياد مى كرد و مى گفت: «بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم اجعلها نعمه مشكوره تصل بها نعمه الجنه». بار پروردگارا اين غذا را نعمتى قرار ده كه از عهده شكر آن برآيم و به وسيله آن مرا به نعمت هاى بهشت رهنمون ساز.

و بر سر سفره دو زانو مى نشست و دو پايش را جمع مى كرد، همانگونه كه نماز گذار مى نشيند با اين تفاوت كه زانو روى زانو و روى يك پهلو مى نشست و مى گفت: همانا من بنده ام و همچون بنده مى نشينم و غذا مى خورم.

غذاى داغ نمى خورد و مى گفت: غذاى داغ بركت ندارد خداوند آتش را غذاى ما قرار نداده.

با سه انگشت غذا مى خورد و گاهى از انگشت چهارم كمك مى گرفت و پس از آنكه غذايش را ميل مى فرمود، ظرف غذا را تميز مى كرد و مى گفت: پايان غذا پر بركت است.

چون از غذا خوردن فارغ مى شد خداى را مى خواند و مى گفت: «اللهم لك الحمد اطعمتَ و اشبعتَ و سقيتَ وارويتَ. لك الحمد غير مكفور و مودع و لامستغنى عنه». بار خدايا ترا سپاس مى گويم به خاطر آنكه مرا غذا دادى و سيرم ساختى، نوشاندى و سيرابم نمودى. حمد ترا است، حمدى كه كفران نشود، آخرين حمد من نباشد و بى نياز از آن نباشم.

و چون به خصوص نان و گوشت ميل مى كرد، دست هايش را خوب مى شست و آنگاه زيادى آب را به صورتش مى كشيد.

در سه نوبت آب مى نوشيد و در آن سه نوبت سه (بسم الله) و در آخر آنها (الحمدالله) مى گفت و آب را سر نمى كشيد، بلكه به نوعى مى مكيد و چه بسا با يك نفس مى نوشيد تا فارغ مى شد و باقى مانده آن را به كسى كه طرف راستش بود مى داد، هرچند شخص سمت چپ اش مهمتر بود و مى فرمود: سنت بر اين است كه به تو بدهم، اگر تو خواستى به ايشان ايثار مى كنى.

داخل ظرف آب نفس نمى كشيد، بلكه هنگام نفس كشيدن دهانش را به سويى مى گرداند.

ظرفى از عسل وشير به حضور آن حضرت آورند، آن را متواضعانه ندانست و ننوشيد و گفت: من حرام اش نمى دانم، ولى افتخار به خوردنى هاى دنيوى و حساب فرداى قيامت را نمى پسندم و تواضع را دوست دارم زيرا هر كسى براى خدا تواضع كند، خداوند او را بلند گرداند.

در خانه از دختر بالغ با حيا تر بود، از اهل خانه غذا نمى خواست و اظهار تمايل هم نمى كرد. اگر غذائى مى آوردند، مى خورد و آنچه مى دادند، قبول مى كرد و هر نوشيدنى كه بود مى نوشيد و فراوان اتفاق مى افتاد كه خود بر مى خواست و براى خويش خوردنى يا نوشيدنى مى آورد.

پيش از خوردن دستانش را مى شست يا وضو مى گرفت و مى فرمود: خجستگى و بركت غذا در وضوى پيش و پس از خوردن آن است.

هنگام غذا خوردن با تواضع روى زمين مى نشست و به چيزى تكيه نمى زد، تا جايى كه امكان داشت تنها غذا نمى خورد و مى فرمود: بهترين غذا آن است كه دست هاى زيادى به طرف آن دراز شود، براى خوردن دورهم جمع شويد، خجستگى و بركت در اين كار است.

بر سر سفره از آن قسمت غذا كه جلوى خودش بود مى خورد اما وقتى خرما ميل مى كرد آن را از جاهاى مختلف ظرف انتخاب مى نمود.

انتخاب خوردنى ها

بهترين ميوه ها در نظر آن حضرت خرماى تازه، خربزه و انگور بود. خيار را با نمك و خرما را با نان ميل مى فرمود.

بيشتر خوراك آن حضرت آب و خرما بود. شير را باخرما مى آميخت و آن دو را پاكيزه مى ناميد.

كباب ميل مى كرد و بهترين خوراك نزد آن حضرت گوشت بود و مى فرمود: گوشت بر شنوائى انسان مى افزايد. آب گوشت را با گوشت و كدو ميل مى كرد، كدو را دوست داشت و به عاشيه مى گفت: هر گاه خواستى غذائى بپزى كدوى حلوائى بيشتر بريز، زيرا خوردن آن دل غمگين را شاد مى سازد.

خود شكار نمى كرد، ولى گوشت پرنده شكارى را كه برايش مى آورند دوست داشت و ميل مى فرمود.

از گوسفند ذراع و شانه اش را، و همچنين سركه و نوعى خرما به نام «عجوه» رادوست مى داشت و مى فرمود: عجوه از بهشت و شفابخش است.

از سبزيجات كاسنى، باذروج (گياهى معطر) و خرفه را دوست داشت و به دليل معاشرت زياد با مردم سير و پياز و تره نمى خورد.

هرگز از غذائى نكوهش نمى كرد، هر غذائى كه برايش فراهم مى نمودند، اگر خوشش مى آمد ميل مى كرد و گرنه ميل نمى كرد.

خامه و سرشير را همواره دوست داشت و مى خورد.

كشمش را در آب خيس مى كرد و مى خورد و آب آن را مى نوشيد.

انار ميل مى كرد و مى فرمود: ميوه هاى نوبر بخوريد و بهترين آن ها انار و ترنج است. انار را سرور ميوه ها مى دانست و هنگامى كه انار مى خورد كسى را با خود شريك نمى ساخت.

مى فرمود: بوى پيامبران و دخترم فاطمه (س) بوى خوش گلابى است. گلابى بخوريد كه بر حافظه مى افزايد و اندوه دل را مى برد و فرزند را زيبا مى گرداند.

خوردن خربزه را توصيه مى كرد و مى فرمود: خربزه راگاز بزنيد. خربزه ميوه اى خجسته، پاكيزه، پاك كننده دهان، تقويت كننده قلب، سفيد كننده دندان و خشنود كننده خداوند است. بوى خوش آن از عنبره، آبش از كوثر و گوشتش از بهشت و لذتش از مينو است. خوردن خربزه عبادت به شمار مى آيد.

از ترنج سبز و سيب سرخ خوشش مى آمد. انگور را گاهى دانه دانه و گاه خوشه آن را در دهان مى گذاشت.

منابع:. 1 مجموعه البيضا، فيض كاشانى.. 2 سنن النبى، علامه طباطبائى.. 3 نگين هستى، حسين سيدى

منابع بيشتر براى مطالعه:

1- طب و بهداشت در اسلام، جواد فاضل

2- آيين جاويدان، محمد خالصى

3- تعاليم بهداشتى اسلام، صفدر صانعى

4- اسلام پزشك بى‏دارو، احمد امين

5- پژوهش در مبانى عقايد سنتى ايران، ابوتراب نفيسى

6- دين در عصر دانش، گروه نويسندگان

7- فروغ دانش جديد در قرآن و حديث، ك. حقيقى

8- فرهنگ اسلام در اروپا، زيگريد هونكه، مترجم: رهبانى

9- خوردنيها و آشاميدنى ها از نظر پيشواى دين، محمد تقى حكيم

10- اسلام بهداشت و تنظيم خانواده، شهيد دكتر پاك نژاد

11- رساله نوين فقهى پزشكى، بى‏آزار شيرازى

12- اولين دانشگاه آخرين پيامبر، شهيد دكتر پاك نژاد

13- چكيده مقالات دومين همايش مشاوره از ديدگاه اسلام، به كوشش على‏نقى فقيهى

14- چكيده مقالات اولين همايش بين‏المللى نقش دين در بهداشت روان، به كوشش انستيتو روانپزشكى ايران.

15- طب الائمه، عبدالله بن بسطام

16- طب النبى، ابى العباس مستغفرى

17- طب الرضا يا رساله ذهبيه (كه امام رضا (ع) به تقاضاى مأمون نوشته اند)

قابل ذكر اين كه مجموعه آن چه در اين كتب و كتاب هاى ديگر در زمينه طب و خواص خوراكى ها از ائمه (ع) روايت شده است در بحارالانوار، ج 62 و 63 آمده است. پرسمان

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.