وبگاه پاسخگویی به سوالات دینی هدانا

آثار دعا در زندگی انسان

0

آثار دعا در زندگی انسان

آثار دعا در زندگی انسان

اثر دعا

 

 

چگونه مى توانيم در زندگى خود، آثار دعا را احساس كنيم؟

 

 

در فرهنگ دينى دعا داراى تأثيرات متعدد و فراوانى است كه به مهمترين آنها اشاره مى شود:

 

1. برآورده شدن خواست ها

 

نکته:

برآوردن دعا در خصوص خواست هاى مادى و معنوى آدمى يكى از اثرات مهم دعا به شمار مى رود. تأثير دعا در اين امر چندان چشم گير است كه رسول مكرم اسلام (صلی الله علیه وآله)  بدان توصيه اكيد كرده اند[33] حتى به فرموده امام باقر (علیه السلام)  حوائج كوچك و نيازهاى صغير را نيز با دعا از خداوند بخواهيد[34].

حضرت على (علیه السلام)  نيز در وصيت خويش به فرزندش امام حسن مجتبى (علیه السلام)  مى فرمايد:

«پس حاجت خود بدو نمايى و آن چه در دل دارى پيش او بگشايى، و از گنجينه هاى رحمت او آن را خواهى كه بخشيدنش از جز او نيايد: از افزون مدت زندگانى و تندرستى ها و فراوانى روزى ها».[35]

در فرهنگ دينى – ملّى نيز اين آموزه ترويج شده است كه از طريق نيايش، بسيارى از امور كه از راه طبيعى دست يافتنى نيست، محقق مى گردد.

چون شعيبى كو كه تا او از دعا

بحر كشتى خاك سازد كوه را

از نياز و اعتقاد آن خليل

گشت ممكن امر صعب و مستحيل

يا به دريوزه مقوقس از رسول

سنگلاخى مزرعى شد بالاصول[36]

 

2. بخشودگى گناه

بر اثر دعاى حقيقى و واقعى گناه انسان بخشوده مى شود چنانچه على (علیه السلام)  فرمودند: «آن كه در دعا مخلص باشد از دست يابى به يكى از سه چيز محروم نخواهد شد: گناهى كه بخشيده شده باشد، خيرى كه پيش افتاده باشد يا شرى كه به تأخير افتد.[37] مضامين بسيارى از دعاها نيز كه در آن درخواست عفو و بخشش گناهان خواسته شده است مانند دعاى كميل، دعاى افتتاح، مناجات شعبانيه و… حكايت گر اين حقيقت است كه يكى از اثرات مهم دعا، بخشودگى از گناه است. چنانكه رسول خدا (صلی الله علیه وآله)  مى فرمايد: «…هيچ دعايى بى اثر نمى ماند و لااقل كفاره بعضى از گناهان واقع مى شود».[38]

 

3. سكون و آرامش

دعا حالت انس و الفت روح و حصول آرامش و سكون براى جان آدمى به ارمغان مى آورد. در واقع، دعا بر اثر پالايش باطن صفاى قلب آورده و اندوه هاى مزاحم را زدوده و بر اثر آن سكون و آرامش بر نفس انسان حاكم مى شود. از آنجا كه در دعا گويا آدمى مشتاق و دوست نزديك و هم راز خويش را يافته، از ديدارش خوشحال و از سخن گفتن با او لذت مى برد مشكلاتش را با كمال اطمينان در ميان مى گذارد و پرده از رازهاى دل بر مى دارد و بر اثر آن به تزكيه نفس و سكون و آرامش چشمگيرى مى رسد مانند اين كه مى گويد:

 «يا شفيق، يا رفيق، يا ركنى الوثيق، يا جارى اللصيق»[39]؛

«اى مهرورزم اى دوست و رفيقم اى پشتيبان مورد اعتمادم اى همسايه وابسته به روحم».

 

يا در مناجات محبان مى خوانيم:

 «…من ذاالذى ذاق حلاوة المحبتك فدام منك بدلا، و من ذاالذى انس بقربك فاتبغى عنك حولا…»؛

«خدايا! كيست آنكه شيرينى محبت تو را بچشد و ديگرى را به جاى تو برگزيند؟ و انس چه كسى از نزديكى تو محبوبتر است تا دورى تو را بجويم؟…».

 ذكر حق، پاك است چون پاكى رسيد

رخت بر بندد، برون آيد پليد

مى گريزد ضدها از ضدها

شب گريزد چون برافروزد ضيا

چون در آيد نام پاك اندر دهان

نى پليدى ماند و نى اندُهان[40]

 

4. تعليم معارف دينى

معصومان (علیهم السلام)  به دليل آنكه تو جمال وحى يعنى قرآن اند، همواره به تعليم و تربيت پيروان حق و بيان حق و معارف دين همت داشتند، از اين رو در قالب دعا و زيارت مأثوره مباحثى در توحيد و صفات الهى، نبوت و پيامبرشناسى، امامت و رهبرى، تاريخ زندگى خويش و بيان مظلوميت ها و رنج هاى خويش، افشاى ستم هاى حاكمان جنايت پيشه، معارف اخلاقى و شيوه هاى زندگى بيان كرده اند. بنابراين مى توان با توجه به محتواى بسيارى از دعاها و زيارات، يكى از اثرات آن را تعليم معارف دينى تلقى كرد. شايد به جهت همين وجهه دعا باشد كه  

على (علیه السلام)  مى فرمايد: 

«الدعاء مفاتيح الجنان و مقاليد الفلاح»[41]؛

«دعا كليدهاى بهشت و گردنبند رستگارى است».

اين دعا هم بخشش و تعليم و تست*** گر نه در گلخن گلستان از چه رُست

 

به جهت اهميت موضوع و غفلت از آن، در اين مجال اندك كوشش مى كنيم تا شعارهاى كوتاهى از آن را فراروى خوانندگان قرار دهيم:

 

1-4. خداشناسى؛

در متون دعايى مباحث گوناگونى از خداشناسى مطرح گشته است. اين مطالب در حدى است كه مى توان كتاب هاى متعددى پيرامون آن نگاشت. پرداختن به مسأله مهمى چون اسماء و صفات الهى در دعاهاى مختلف، مانند دعاى جوشن كبير كه خدا را با هزار اسم و صفت جلوه داده تا دعا كننده او را با هزار ديده تماشا كند و در اين راستا هم معرفتش  بيشتر گردد و هم كوشش كند تا خويش را به آن صفات متصف گرداند.

به بيان ديگر، دعاى چوشن كبير سفره اى است كه مهمانان آن با هزار نوع غذاى توحيدى پذيرايى مى شوند. در اين دعاى شريف مسأله توحيد، قدم حدوث، علم خداوند متعال، اراده حضرت حق، قدرت و عموميتش و… به خوبى مطرح گشته است.[42]

موضوع اثبات خدا به بهترين وجهى در دعاهاى گوناگون طرح شده است.

 

 در دعاى ابوحمزه ثمالى كه مى خوانى:

«بك عرفتك و انت دللتنى عليك و دعوتنى اليك و لو لا انت لم ادرما انت»

؛ «تو را به تو شناختم و تو مرا بر وجود خود دلالت فرمودى و به سوى خويشم خواندى، اگر تو نبودى، نمى دانستم كه چيستى».

 

يا در دعاى صباح اميرالمؤمنين (علیه السلام) :

«يا من دل على ذاته بذاته و تنزه عن مجانسة مخلوقاته»؛

«اى خدايى كه هستى اش دليل هستى اوست و ذات پاكش منزه از جنسيت به مخلوقات اوست».

 

يا در دعاى عرفه امام حسين (علیه السلام) : 

«كيف يستدل عليك بما هو فى وجوده مفتقر اليك ايكون لغيرك من الظهور ما ليس لك حتى يكون هو المظهر لك متى غبت حتى تحتاج الى دليل يدل عليك و متى بعدت حتى تكون الآثار هى التى توصل اليك عميت عين لاتراك…»؛

«چگونه من به آثارى كه در وجود خويش محتاج تواند بر وجودت استدلال كنم، آيا موجودى غيرتو ظهورى دارد كه از آن ظهور و پيدايى تو نيست تا او سبب پيدايى تو شود؟ تو كى از نظر پنهانى تا به دليل و برهان محتاج باشى و كى از ما دور شدى تا آثار و مخلوقات ما را به تو نزديك سازد، كور باد چشمى كه تو را نمى بيند…».

در دعاى صحيفه سجاديه از امام سجاد (علیه السلام)  به مباحث مهمى در خداشناسى چون: توصيف ناپذيرى خداوند[43] عدم امكان رؤيت[44] فراتر از اوهام و ادراك بشر[45] نامحدود و غيرمتناهى بودن او[46] ازلى و ابدى بودن خداوند[47] و توحيد[48] به خوبى اشاره شده است.

 

2-4. معصوم شناسى؛

ادعيه و زيارات، معصومان و ائمه اطهار (علیهم السلام)  را به خوبى با جلوه هاى گوناگون معرفى كرده تا دعا كننده و زائر از دريچه هاى مختلف آنان را تماشا كند و سپس آنان را الگو و اسوه خويش قرار دهد و با تأسى به آنها بر تعالى و تكامل خود دست يازد.

در دعاى ندبه به خوبى اوصاف گوناگون معصومان (علیهم السلام)  را در حوزه عصمت، علم، منزلت و جايگاه واقعى انان مطرح شده[49] و آنگاه با بهترين بيان ولايت اميرالمؤمنين و فرزندان او را ارائه نموده است و سپس بعد از آنكه ائمه (علیهم السلام)  را توصيف كرده:

«صالح بعد صالح، و صادق بعد صادق، اين السبيل بعد السبيل؟ اين الخيرة بعد الخيرة؟ اين الشموس الطاعة؟ اين الاقمار المنيرة؟ اين الانجم الزاهرة؟ عين اعلام الدين و قواعد العلم»؛

«پاكيزگان عالم يكى پس از ديگرى و راستگويان يكى پس از ديگرى؟ كجا رفتند آن راه هاى فلاح و رستگارى؟ كجا رفتند آن نيكمردان يكى پس از ديگرى؟ كجا رفتند خورشيدهاى فروزان و ماه هاى درخشان و ستارگان تابان؟ كجا رفتند نشانه هاى دين و بنيان هاى معرفت؟»

امام زمان(عج) را با 31 وصف برجسته به ما معرفى نموده است، همچون: بقيه اللّه ، قاطع ريشه ستمگر، منتظر، اميد ذخيره، احياگر دين، در هم كوبنده قدرت تجاوزگران، گرامى دارنده دوستان خدا، گرد آورنده كلمه تقوى و باب رحمت، مصلح پريشانى ها و… .

زيارت جامعه كبيره نيز سفره اى است كه مهمانان آن با انواع گوناگون غذاهاى امام شناسى مورد تكريم قرار مى گيرند. امام هادى (علیه السلام)  در آغاز اين زيارت ائمه را با حدود 57 وصف، توصيف كرده است، اوصافى چون: ميزبانان فرشتگان، محل هبوط وحى، سرچشمه هاى رحمت، گنجينه هاى علم، سفره داران كرامت، رهبران الهى جامعه، سياست مداران بندگان، پايه هاى آرامش زمين، درهاى ايمان، امناى الهى، امامان نور، نشانه هاى تقوا و… و آنگاه به خوبى شأن و جايگاه آنان را در جهان هستى برشمرده و چگونگى ارتباط با آنان را خاطر نشان ساخته است.

بى جهت نيست كه تاكنون بيش از 20 شرح بر اين زيارت نگاشته شده است.[50]

 

3-4. آموزه هاى اخلاقى؛

از آنجا كه متخلق شدن به اخلاق الهى و خدايى شدن انسان ها هدف رسالت انبياى الهى است[51] در ادعيه مأثوره به آموزه هاى اخلاقى توجه ويژه اى شده است و محتواى دعاهاى منقول پر است از تعاليم اخلاقى، مثلاً در دعاى مكارم الاخلاق كه براى درخواست ايمان و صفات فاضله و اعمال صالحه مى باشد به آموزه هاى گران سنگ اخلاقى چون: بهترين نيت يا خلوص، بهترين عمل يا عمل صالح، عزت نفس، بندگى خداوند، دورى از عجب و فساد، ايجاد كار خير براى مردم، دگر دوستى يا بشر دوستى، دورى از فخر فروشى، حب و بغض، اصلاح خصلت هاى ناپسند، صله رحم و… اشاره شده است[52] يا در دعايى كه از امام سجاد (علیه السلام)  در صحيفه سجاديه[53] در خصوص پناه بردن به حق از اخلاق ناپسند نقل شده است بيش از 30 خلق و صفت رذيله مطرح گشته است مانند: حرص، غضب، حسد، شهوت رانى، غفلت، عصبيت، پيروى از هواى نفس، كوچك شمردن معصيت، تحقير تهيدستان، يارى ستمگران، آرزوهاى طولانى و… .

4-4. آموزه هاى عرفانى؛

در اين خصوص نيز دعاها و زيارات آدمى را مبهوت مى سازد. مطالبى كه در اين ساحت از معصومان (علیهم السلام)  نقل شده است تنها براى اهلش قابل فهم و درك مى باشد، كسانى كه با رياضت هاى شرعى به مقامات بالا و والايى نايل آمده و در حد خويش قدرت دريافت حقايق يا مناجات پانزده گانه به خصوص مناجات مشتاقان، مريدان، محبان، ذاكران، عارفان و زاهدان.

 

يا مانند دعاى اميرالمؤمنين (علیه السلام)  در نيمه شعبان كه به مناجات شعبانيّه معروف است:

«الهى هب لى كمال الانقطاع اليك و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها اليك، حتى تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الى العدل الغظمة و تصير ارواحنا معلقة بعز قدسك»؛

«[خدايا! بريدن از همه چيز و گرويدن به سوى تو نهايت آرزوى من است! ]چنين انقطاعى به من عطا فرمايى و ديگران دل هاى ما را به روشنى آن ديدگاه كه به سوى تو نظر كند چندان برافروز كه ديدگان دل ها حجاب هاى تو را پاره كند و به كان بزرگى بپيوندد و ارواح، به عزت قدس تو در آميخته گردد».

 

يا در دعاى ابوحمزه ثمالى مى خوانى:

«و لئن ادخلتنى النار لاخبرى اهل النار بحبى لك»؛

«و اگر به دوزخم فرستى، دوزخيان را از دوستى تو با خبر خواهم كرد».

 

و نيزدر دعاى ابوحمزه ثمالى مى خوانى:

 «اللهم انى اسئلك ان تملاء قلبى مبالك قضية منك و تصديقاً بكتابك و ايماناً بك و فرقا منك و شوق اليك يا ذوالجلال و الاكرام، حبب الى لقائك و احبب لقائى»؛

«خداوند از تو مى خواهم، دلم را از دوستى، هراس، عقيده و ايمان، اندوه جدايى و شوق ديدارت سرشار ساز. اى پروردگار بخشنده و بزرگوار! بگذار تا تو را ببينم و تو نيز ديدارم را پذيرا باش».

 

يا در دعاى كمیل زمزمه مى كنى:

«الهى و سيدى و مولاى و ربى، صبرت على عذابك فكيف اصبر على فراقك»؛

«اى خداى من و اى سرور من و اى مولا و پروردگارم! گيرم بر عذابت شكيبايى كنم، اما چگونه با دورى تو بردبار باشم؟»

 

يا در دعاى عرفه اين جمله ها را از زبان سيدالشهداء مى خوانيم:

«منك اطلب الوصول اليك و بك استدل عليك فاهدنى بنورك اليك و اقمنى بصدق العبوديد بين يديك»؛

«اى خدا از تو مى خواهم رسيدن به تو را، و مى خواهم تو خود دليل من به سوى خود باشى، پس مرا به نور خودت به خودت هدايت كن، و مرا به صدق عبوديت در پيشگاه خود ثابت نگه دار».

در اين فرازها به آموزه هاى عرفانى چون: وصول، حب، لقاء، شوق، خشيت، صدق عبودى، بصيرت قلب، نور و… به خوبى اشاره شده است.

 

5-4. آموزه هاى سياسى؛

دعاها و زيارات يكى از بهترين منابع روايى وقايع تاريخى اند و اين مسأله در خصوص سياست و حكومت برجسته تر است؛ در واقع اهل بيت (علیهم السلام)  در قالب دعاها و زيارات حوادث تاريخى را براى ما به خوبى گزارش كرده و از ظلم و ستم بيدادگران و مظلوميت خويش پرده برداشته اند.

در فرازهاى آغازى دعاى ندبه به مسأله ولايت على (علیه السلام)  و حادثه غدير خم و جايگاه اهل بيت (علیهم السلام)  پس از نبوت اشاره شده است كه يكى از مهم ترين رخدادهاى صدر اسلام است.[54] يا دعاى چهاردهم صحيفه سجاديه كه  امام زين العابدين (علیه السلام)  به خوبى و به وضوح ستم هاى دوران خويش را براى ما در قالب دعا واگويه كرده است.[55]

يا در زيارت عاشورا كه از امام باقر (علیه السلام)  است نقل شده است به روشنى ظلم ظالمان نسبت به امام حسين (علیه السلام)  و ياران باوفايش مطرح گشته است[56].

 

6-4. آموزه هاى ديگر؛

در مقابل متون دعايى و زيارتى آموزه هاى ديگرى چه در حوزه اعتقادات و چه در ساحت چگونه زيستن آمده است كه شمارش آنها ميسور نيست و تنها به پاره اى از اين موارد مختلف اشاره مى شود:

 

1-6-4. در دعايى كه پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)  در نيمه شعبان مى خواندند، اين فراز آمده است:

 «و لا تجعل مصيبتنا فى ديننا»؛

«خداوندا! مصيبت ما را در دين ما قرارمده».

اين نشان مى دهد كه اعظم مصائب، مصيبت عقيدتى است.

 

2-6-4. در دعاى مكارم الاخلاق امام سجاد (علیه السلام)  مى فرمايد:

 «و لا ترفعنى فى الناس درجة الاحططتنى عند نفسى مثلها و لا تحدث لى عزاً ظاهراً الا احدئت لى ذلة باطنة عند نفسى بقدرها»؛

«و درجه و مرتبه مرا نزد مردم بلند مگردان مگر آنكه مرا به همان اندازه نزد خودم پست گردانى و عزتى آشكار برايم ايجاد مكن، مگر به همان اندازه در باطنم خاكسار سازى» اين فراز حكايت گر اين آموزه است كه بايد برون و درون آدمى متوازن باشد.

 

3-6-4. فرازهايى از دعاى ابوحمزه ثمالى چگونه زندگى كردن را بر آدمى مى آموزد، مثل اين فراز: 

«و اجعلنى ممن اطلت عمده و حسنت عمله و رضيت عند و اجتته حياة طيبة فى ادوم السرور و اسبغ الكرامة و اتم العيش»؛

«و مرا در زمره آن كسانى كه عمرى دراز و عملى نيكو دارند و نعمت خود را بر ايشان تمام كرده اى – از آن گروه كه خشنودى و زندگى نيكو و شادمانى پايدار و بخشايش بسيار و خوشى زندگى به ايشان ارزانى داشته اى – قرار بده».

 

4-6-4. يا در برخى دعاها چگونه رسيدن به ديگران را مطرح مى سازد مثل فرازهايى از دعايى كه در ماه مبارك رمضان پس از نمازهاى واجب خوانده مى شود: 

«اللهم اغن كل فقير، اللهم اشبع كل جايع، اللهم اكس كل عريان، اللهم اقض دين كل مدين، اللهم فرج عن كل مكروب»؛

«بار خدايا! همه تهيدستان را بى نياز گردان، همه گرسنگان را سير ساز، همه برهنگان را سير ساز، وام همه وامداران را ادا كن، همه اندوهناكان را گشايش عنايت فرما».

 

نکته:

معلوم است كه به دليل سنن و قوانين حاكم بر جهان مادى چنين مى شود كه فقر و تهيدستى، درماندگى ريشه كن شود ولى اين دعا مى خواهد به ما اين آموزه را تعليم مى دهد كه غمخوار فقيران و گرسنگان و برهنگان و وامداران و اندوهناكان باشيم و در پى رفع مشكلات آنان براييم و بى اعتنا از كنارشان نگذريم.

به هر روى يكى از اثرات دعا آن است كه به ما مى آموزند خداوند را چگونه بشناسيم، در پرتوى آن شناسايى چگونه با او سخن بگوييم و از او چه چيزهايى بخواهيم، مصالح دنيا و آخرت خويش را چگونه تشخيص دهيم و روابط خود را با او و ديگر انسان ها چگونه تنظيم كنيم. 

اين جهان درياست و تن، ماهى و روح

 يونس محجوب از تور صبوح

كر مسبح باشد، از ماهى رهيد

 ور نه در وى هضم گشت و ناپديد[57]

 

[33]. نگا: بحارالانوار، ج 93، ص 295.
[34]. همان، صص 303 و 346.
[35]. نهج البلاغه، نامه 31.
[36]. مثنوى، دفتر دوم، 1648-1646.
[37]. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 20، ص 276.
[38]. مصباح المنير، ص 19.
[39]. نگا: همان، ص 21.
[40]. مثنوى، دفتر سوم، 188-186.
[41]. بحارالانوار، ج 93، ص 341.
[42]. براى آگاهى بيشتر از محتواى اين دعاى عظيم القدر نگا: شرح الاسماء يا شرح دعاء الجوشن الكبير، ملاهادى سبزوارى، تحقيق دكتر نجفقلى حبيبى.
[43]. دعاى اول، 31 و 32.
[44]. دعاى 5 و 32 و 47.
[45]. دعاى 32 و 47.
[46]. دعاى 32 و 46 و 47.
[47]. دعاى اول و 32.
[48]. دعاى اول و 32.
[49]. فرازهاى نخست دعا.
[50]. براى آشنايى بيشتر با اين زيارت گران سنگ نگا: سيماى ائمه در شرح زيارت جامعه كبيره، على نظامى؛ ادب فناى مؤبان، آيه اللّه  جوادى آملى.
[51]. نگا: بحارالانوار، ج 58، ص 129 و نگا: حديد57، آيه 9؛ ابراهيم(14)، آيه 1.
[52]. در خصوص آشنايى بيشتر با اين آموزه ها نگا: شرح و تفسير دعاى مكارم الاخلاق، محمدتقى فلسفى.
[53]. دعاى هشتم.
[54]. «فلما انقضت ايامه اقام و سيد على بن ابيطالب…».
[55]. «قد علمت يا الهى، ما نالنى من فلان بن فلان مما خطرت و انتهه منى مما حجرت عليه…».
[56]. «فلعن الله امة اسست اساس الظلم و الجور عليكم اهل البيت… لعن الله آل زياد و آل مروان… اللهم انى هذا تبركت به بنو اميه و ابن آكلة الاكباد اللعين بن اللعين… و هذا يوم فرحت به آل زياد و آل مروان بقتلهم الحسين صلوات الله عليه».
[57]. مثنوى، دفتر دوم، 3141-3140.

 

منبع: هدانا برگرفته از پرسش ها و پاسخ ها«دعا و توسل».

حتما بخوانيد

ویژه نامه امامت پژوهی



کلید: آثار دعا در زندگی انسان آثار دعا در زندگی انسان آثار دعا در زندگی انسان آثار دعا در زندگی انسان آثار دعا در زندگی انسان آثار دعا در زندگی انسان آثار دعا در زندگی انسانآثار دعا در زندگی انسان آثار دعا در زندگی انسان اثار دعا در زندگی فردی آثار و فواید دعا در زندگی آثار و فواید دعا آثار و فوائد دعا آثار دعا چیست آثار دعا برای دیگران آثار دعا بر زندگی اثار و برکات دعا آثار تربیتی دعا آثار وبرکات دعای توسل آثار استجابت دعا

نظر مخاطبان درباره این مطلب:

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط سایت هدانا منتشر خواهد شد.

با توجه به حجم سوالات، به سوالات تکراری پاسخ داده نمی شود لطفا در سایت «سرچ» کنید.